ویرگول
ورودثبت نام
gholamhosseini.sadra
gholamhosseini.sadra
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

تربیت مشروط و ایجاد انتظار از دیگران

“تربیت مشروط” مهمترین عامل اصلی شکل گیری انتظارات درست و عموماً نادرست ما از محیط پیرامون خود.

“تربیت مشروط” از ما یک فرد همیشه طلبکار، خشمگین و ناراضی می سازد. طلبکار از زمین و زمان و بدهکار نبودن به هیچکس. خشمگین از برآورده نشدن انتظارات. گویی همه باید در خدمت و نوکری و فرمانبرداری ما بایستی باشند و نراضی از کیفیت پاسخ دهی محیط به انتظارات ما.

فرزند پروری مشرروط؛ زندگی او را تباه کردن.
فرزند پروری مشرروط؛ زندگی او را تباه کردن.


همه ی ما حداقل یک بار شنیده ایم که والدین ما می گفتند بچه ها عصای دست ما هستند در زمان پیری، یعنی از همان زمان بر اساس مدل ذهنی خودشان داشتند در فرایند تربیت ما داد و ستد می کردند. این یعنی آخر انتظار داشتن از فرزند و فرزندآوری، خرج کردن و هزینه نمودن برای آن….

به همین قاعده در مدرسه نیز مشروط تربیت یافتیم و انتظار معلمان در مقابل آموزشی که به ما می دادند این بود که درس خوان باشیم، نمره 20 بیاوریم، فردی مفید و اثرگذار، مودب و منضبط باشیم و …. حتماً شما هم تایید می کنید کدام یک از این خواسته ها نامقول و نادرست است؟

وارد زندگی مشترک شدیم و از همان زمان اول به ازدواج به چشم یک کاسبی نگاه کردیم، این را می دهم و تو باید آن را در مقابلش بدهی..و حتی در مرحله عشق ورزی نیز همان قاعده را جلو رفتیم… مهرورزی و عشق مشروط… سلام کردیم و منتظر جواب سلام بودیم، پیام عاشقانه دادیم و ساعت ها در انتظار جواب مهر و محبت طرف مقابل ماندیم.

در دنیای سازمان ها هم همین نگاه حاکم است. فرد تا ذره ای فراتر از وظیفه سازمانی خود اقدام می کند فردای آن روز بلافاصله درخواست پاداش و انتظار تقدیر و تشکر آنچنانی دارد.

البته این حرف من منافاتی با درخواست و انتظار من از سازمانم برای رشد و توسعه و جبران مطلوب خدمات ارائه شده ندارد. من بیشتر با مدل ذهنی منتظر که از هر اقدام و تلاشی که می کنند انتظارات عجیبی جبران و پاسخگویی از طرف محیط دارند می شود.

به نظر این نویسنده انتظار داشتن یکی از ریشه های  اصلی انواع و اقسام اختلالات روانی و روحی محسوب می شود و باعث پیدایش رفتارهای دروغین و کاذب در زندگی بشری می گردد.

این یعنی من هرگز کاری را با عشق انجام نمی دهم.

من در روز تولد به شما هدیه میدهم بدان امید و انتظار که در تولد من آن را به شکل بهتری جبران بکنید… پیام این است؛ من عاشق خودت نیستم….نیاز به مهرطلبی دارم و سپس انتظار جبران البته به شکل بهتر

پول قرص می داهم بدان آرزو و امید که به هنگام نیازمندی دست مرا بگیری..

از این رفتارها متاسفانه در بین ما انسان ها بسیار رایج است… ارتباطات از جنس بده و بستان.. دوست داشتن از جنس معامله کالا به کالا…

به نظر نویسنده اصل حرف درست است، این که چقدر من می توانم آن را اجرا و پیاده بکنم به اراده و نوع نگاه من به “خود” به عنوان یک موجود ارزشمند  و “دیگران” نیز به عنوان موجوداتی که دارای “حرمت نفس” می باشند، برمی گردد.

خودارزشمندی و خود توانمندی
خودارزشمندی و خود توانمندی


تمرین عملی من برای به حداقل رسانیدن انتظار از دیگران:

من برای اینکه نفس انتظار و خواستن از دیگران را در خودم کم و کم تر بکنم در سال جدید تصمیم جدی گرفتم که این موضوع را از خانواده، از فرزند و همسرم شروع بکنم. البته در سال های قبل نیز جسته و گریخته این کارها رو انجان می دادم.

به این شکل:

وقتی به نوشیدن چای نیاز دارم خودم بلند می شوم و چای درست میکنم و ضمن چای ریختن برای خودم برای همسر و فرزندانم نیز سرو میکنم.

نوش جان
نوش جان

وقتی خانه نیاز به نظافت دارد از کسی انتظار نظافت ندارم بلکه خودم مشغول می شوم.

نکته مهم: این به معنای بی مسئولیت بزرگ کردن بچه ها نیست. آنها موظف به نظافت اتاق خود هستند.

وقتی نیاز به خرید داشته باشم دستور خرید صادر نمی کنم. خودم به دنبال خرید می روم.

نکته مهم:

فرزندان ما مسئول انجام وظایف والدین در منزل نیستند. من به حکم پدر بودن دارای وظایفی هستم که قابل تفویض نمی باشند. دیگران اگر انجام می دهند لطف می کنند اما جزأ وظایف آنان نیست و انتظار انجام آن توسط دیگران اشتباه و غلط است.

تلاش می کنم میزان خواسته های خودم را از فرزندانم به حداقل برسانم. خودم زحمت بکشم و از جا بلند بشوم و امور شخصی خودم را انجام بدهم حتی در سخت ترین شرایط و خستگی جسمی.

انجام دادن این امور در ابتدا دشوار و سخت است اما وقتی اراده و همت به خرج داده و آن را انجام می دهی دو نتیجه زیبا حاصل می شود:

1 – احساس و رضایت درونی از خود که این امر باعث می شود عزت نفس فرد افزایش پیدا بکند.

2- تقویت اراده و ذهن و جسم خود. اینکه نفس من تابع هوا وهوس من نیست بلکه من بر آن محیط هستم.

نکته مهم:

انتظار نداشتن به معنای اعلام نیاز و خواسته نیست. اشتباه نشود.

مثلا من به عنوان یک انسان و موجود اجتماعی و به حکم اینکه در بین انسان ها زندگی میکنم احتمالا به آن ها نیاز دارم و حتما در این گونه موارد نیاز و خواسته خودم را اعلام می کنم اما اینکه انتظار داشته باشم تمام و کمال همه بایستی در خدمت من باشند و به دنبال رفع و تأمین نیاز من باشند انتظار نادرست و غلطی است حتی اگر زمانی من به خواسته و نیاز آنها پاسخ مثبت داده باشم.

قاعده کلی بر اساس تجربه فردی:

” اگر از کسی و محیط خود انتظار نداشته باشی، گویی همگان در آرزوی برآورده کردن انتظار و خواسته تو هستند.”

پیرمردی را می شناسم که دارای 4 فرزند پسر و 3 فرزند دختر می باشد که 7 سال پیش همسر خود را از دست داد.

با وجود اینکه یکی از دخترهای او در هماسیگی و مچاورت او زندگی می کند، به گفته خودش ، هرگز از او انتظاری برای پخت و پز، رخت شستن، نظافت منزل و … نداشته و نخواهد داشت. وقتی او صحبت می کرد عزت نفس در وجود او شعله ور بود. او تنها یک انتظار داشت، سلامتی و خوشبختی فرزندان.

من بهروز غلامحسینی، مربی توسعه فردی با محوریت حرمت و عزت نفس هستم و خوشحال می شوم در این زمینه به شما کمکی کرده باشم.

شماره تماس: 09124591763

من بهروز غلامحسینی، کارشناس ارشد علوم تربیتی، مربی توانمندسازی و توسعه انسان ها و عاشق خدمتگزاری به آنها هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید