تعدادی از افسانه‌ها و تصورات نادرست مدیران سازمان‌های مردم‌نهاد نسبت به بازاریابی که سال 2010 توسط بعض مدیران این سازمان‌ها به شکل بیانیه‌ای مطرح گردید عبارت‌اند از:
بازاریابی فقط تاکتیکی است:هدف بازاریابی صرفاً پشتیبانی از برنامه استراتژیک نیست، بلکه باید در کل فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک ادغام شود تا مؤثر واقع شود. این شاید یکی از پرهزینه‌ترین افسانه‌ها باشد.
جمع‌آوری‌کننده‌های مالی خوب نیازی به بازاریابی ندارند: برخی از سازمان‌های غیرانتفاعی معتقدند که بازاریابی بسیار واضح است و شامل دست‌کاری افراد می‌شود، درحالی‌که جمع‌آوری سرمایه بر اساس روابط است. بااین‌حال، جمع‌آوری‌کننده‌های سرمایه موفق از استراتژی‌های بازاریابی برای اطلاع از چشم‌اندازهای خود استفاده می‌کنند و این تلاش‌ها منجر به روابط طولانی‌مدت می‌شود.
بازاریابی خوب می‌تواند همه چیز را برطرف کند: بازاریابی، اگرچه مهم است، اما تنها یکی از جنبه‌های سازمان است و بنابراین نمی‌تواند همه چیز را اصلاح کند. بازاریابی به‌عنوان قطب‌نما عمل می‌کند که به سازمان‌ها یادآوری می‌کند که به وعده‌های برندشان احترام بگذارند.
بازاریابی را نمی‌توان اندازه‌گیری کرد:اندازه‌گیری برخی چیزها دشوار است، اما راه‌هایی برای اندازه‌گیری نتایج بازاریابی خوب وجود دارد که به رهبری اجازه می‌دهد از ارزش واقعی آن آگاه باشد.
تقسیم‌بندی بازاریابی برای اکثر سازمان‌های غیرانتفاعی عملی نیست: تقسیم‌بندی می‌تواند گران باشد، اما هدردادن پول برای انتشار پیام به همه پرهزینه‌تر است. بخش‌بندی به پیام‌ها اجازه می‌دهد تا برای افرادی که به محصولات و خدمات نیاز دارند یا افرادی که احتمالاً از سازمان حمایت می‌کنند، هدف قرار گیرند.
رقابت در مورد مؤسسات خیریه صدق نمی‌کند:بیش از یک میلیون مؤسسه خیریه ثبت شده تنها در ایالات متحده وجود دارد. فضا برای رقابت و همکاری وجود دارد و بازاریابی خوب به هر دو کمک می‌کند.
اگر هیئت‌مدیره تبلیغات را دوست دارد، باید بازاریابی خوبی باشد: تبلیغات تنها یکی از جنبه‌های بازاریابی است و مهم است که هیئت‌مدیره تنها گروهی نباشد که کمپین‌های بازاریابی را تأیید می‌کند. بسیاری از اوقات اعضای هیئت‌مدیره بازار هدف نیستند، به‌خصوص برای برخی خدمات.
بازاریابی خوب، پول زیادی را می‌طلبد:بیش از هر زمان دیگری، راه‌های ارزان قیمتی مانند رسانه‌های اجتماعی و سایر تاکتیک‌های رسانه‌های دیجیتال وجود دارد. علاوه بر این، منابعی مانند اعضای هیئت‌مدیره، مشاوران، آژانس‌های تبلیغاتی و دانشگاه‌ها به ایجاد استراتژی‌ها با هزینه کم یا بدون هزینه کمک می‌کنند.
