من بعد از تقریباً یک ماه! برگشتم امّا در این یک ماه چه اتّفاقاتی افتاد؟!
خوشبختانه کتاب کار های دروس خلاقیت تصویری، خلاقیت نمایشی و درک عمومی هنر به دستم رسیدن امّا چیزی که رخ داد شوکهام کرد! نصف دروس کنکور هنر حذف شدن و این خیلی گیج کننده بود چون هنوز چیزی در موردش به طور کلی معلوم نیست، برای اینکه بیشتر توضیح بدم و کسایی که نیاز دارن در مورد تغییراتش بدونن تو پیدا کردن مطلب گیج نشن، یک پست جدا براش میذارم.
راستش من نمیدونم این پست حق انتشار داره یا نه، ولی سعی میکنم بهش اشاره ی چندانی نکنم (هر چند که نادیده گرفتن مساوی با بی شرافتیه دوستان، هر کی به مسائل کشورش اهمیت نده بی شرفه!) امّا به طور کلی این داستان ها خیلی برنامه ی من رو بهم زدن و فهمیدم جایی که باید توش تلاش به زندگی کنم وطنمه، ایران من، کشور من، جایی که باید پس بگیرمش. کتاب های زبانم دست یک ماهه دست نخورده ان، دیگه نمیخوام سوار هواپیما بشم، دیگه نمیخوام در دانشگاه خارجی تحصیل کنم. میخوام کشورم رو پس بگیرم :)
به طور کلی وقایاع ریز و درشت در این یک ماه زندگی من رو تحت تأثیر قرار دادن و روز تولدم (۳۰ ام شهریور) مساوی بود با شهریور خونین، و این قضیه هر روز بیشتر عصبیم میکنه دوستان.
در آخر، اگر حرفی رو بخوام بگم:
«سفر چرا؟ بمان و پس بگیر! ز جورشان نفس بگیر...»