بعد از ۲۵ سال، دست از استفاده از کارتی اعتباری برای کسبوکار کشیدم. در آن دوره به راحتی میلیونها دلار ارزش معاملهای داشت. آیا کسی در آن شرکت متوجه این موضوع شد؟ آیا کسی برایش مهم بود؟
به شخصه هنوز هم از دست دادن یک مشتری در سال ۱۹۸۷ را بهخاطر دارم. سازمانهای کوچک توجه و اهمیت بسیاری برای هر یک از مشتریهایشان قائل هستند. از طرفی دیگر اما، شرکتهایی همچون وِرایزن و اِیتیاَندتی حتی نمیدانند من و شما وجود داریم.
مزارع خانوادگی کوچک، بازده محصول به مراتب بالاتری نسبت به مزارع بسیار بزرگتر همسایه دارند. زیرا یک کشاورزِ تنها به تمامی ساق و برگها اهمیت میدهد؛ و آنکه زمینهای فراوانی دارد بیشتر بر آنچه که نمای کلی میپندارد متمرکز است.
اما مشخص است که با مرور زمان و اضافه کردن بخشهای کوچک، شما نیز رشد کرده و به بزرگها میپیوندید.
اهمیت قائل شدن در مقایسی مناسب، قابل انجام توسط مدیر عامل یا نایب رئیس نیست. در عوض کاری که از دست چنین افرادی ساخته است، ایجاد فرهنگی است که در آن افراد اهمیت قائل شوند. میتوانند افرادی را استخدام کنند که مستعد این کار هستند. میتوانند به افرادی توجه کنند که اهمیت داده و بهجای دنبال کردن اهداف کوتاهمدت، مسائلی را بررسی میکنند که واقعا اهمیت دارند.
سازمانهای بزرگ مزایای ساختاری چشمگیری دارند. اما تاثیرات واقعی زمانی پدیدار میشوند که مانند سازمانهای کوچک عمل کنند.
لینک مرجع: https://seths.blog/2023/03/is-it-possible-to-care-at-scale/