وقتی در فرایند تست کاربردپذیری (Usability Test) هستیم، ممکن است با برخی خطاها روبهرو شویم. این خطاها میتوانند به ما کمک کنند تا منابعی مانند زمان، هزینه و نیروی کار را بهینهتر تخصیص دهیم. همچنین، میتوانند به ما کمک کنند تا بهطور تقریبی بفهمیم راهکارهایی که برای برطرف کردن نیازهای کاربران ارائه میدهیم ، چقدر قابل استفاده هستند. به عنوان مثال، اگر این تست نشان دهد که رابط کاربری تعاملی ما با مشکلات جدی و غیرقابل قبولی روبهرو است، بهتر است از عرضه محصول صرف نظر کنیم. اما اگر رابط کاربری چند مشکل ظاهری نسبتاً سادهتر و قابل حل داشته باشد، ممکن است تصمیم بگیریم محصول را عرضه کنیم و سپس به رفع مشکلات آن بپردازیم.
مولفههای شدت مشکلات کاربردپذیری:
این مولفه ها شامل سه حالت میشوند:
الف) تعداد بروز مشکل
ب) تأثیر مشکل
پ) تداوم مشکل
الف) تعداد بروز مشکل: آیا عموم افراد با این مشکل مواجه میشوند؟
مثال: اکثر کاربرانی که گوشی آیفون دارند این موقعیت را تجربه کردهاند که هنگام صحبت کردن با تلفن همراه برای پاسخ دادن به پشت خطی، گیج میشوند که کدام گزینه را باید انتخاب کنند.
ب) تأثیر مشکل: آیا حل کردن آن برای کاربران آسان یا دشوار خواهد بود؟
مثال: اگردر ماه فروردین باشیم و کاربر بخواهد در برنامه آپ سفری را برای ماه اسفند رزرو کند باید تا انتهای صفحه اسکرول کند که این برای کاربری که عجله دارد خوشایند نیست درحالی که میتوانست همان ابتدا با یک تقویم تاریخ مورد نظر خود را انتخاب کند.
پ) تداوم مشکل: آیا این مشکلی است که کاربران می توانند پس از یکبار آشنا شدن بر آن غلبه کنند یا کاربران مکرراً از آن آزار خواهند دید؟
مثال: در برنامه اسنپ مارکت ممکن است کاربری که برای اولین بار میخواهد سفارش دهد با دستهبندی محصولات در اسکرول افقی برای پیدا کردن راحتتر محصول مورد نظرش آشنا نباشد، اما احتمالا پس از یکبار آشنایی دیگر چالشی درباره آن نخواهد داشت.
تاکنون با مولفههای شدت مشکلات کاربرپذیری آشنا شدیم، اما باید به این نکته توجه کنیم که مشکلات کاربرپذیری همیشه به یک عامل ثابت مرتبط نیستند. آنها ممکن است ترکیبی از چندین عامل نام برده باشند. همچنین، باید تأثیر این مشکلات در بازار را ارزیابی کنیم. زیرا برخی از مشکلات خاص میتوانند تأثیر منفی بر محبوبیت محصول داشته باشند، حتی اگر مشکلات قابلحلی بهنظر بیایند.
دستهبندی مشکلات کاربردپذیری:
مسائل کاربردپذیری از اعداد 0 تا 4 دسته بندی میشوند، به ترتیب از عدد "0" که کم اهمیتترین مسائل هستند تا عدد "4" که مسائل جدیتر میباشند و رفع آنها اولویت بالاتری خواهد داشت.
برای درک بهتر این موضوع به سراغ بررسی یک صفحه ورود/ثبت نام میرویم
0= مشکلی وجود ندارد.
در صفحه ورود/ثبت نام زیر یک دکمهی اصلی در صفحه مشاهده میشود که چشم کاربر با اولین نگاه آن را پیدا میکند و گزینههای فرعی به صورت دکمههای outline و با فاصله قرار گرفتهاند پس کاربر مشکلی در تعامل ندارد.
1=فقط مشکل زیبایی دارد: نیازی به رفع آن نیست مگر اینکه زمان اضافی برای پروژه در دسترس باشد.
همانطور که مشاهده میکنیم صفحه زیر فقط مشکل کنتراست در دکمه login دارد و کاربران در این مرحله ممکن است که توانایی خواندن کلمه را به طور واضح نداشته باشند.
2=مشکل کاربردپذیری جزئی دارد: رفع آن باید در اولویت کم قرار گیرد.
دکمهی ورود و ثبت نام در کنار هم با یک انداره و یک استایل مشابه هم، بدون تفکیک و تمایز مناسب در کنار هم قرار گرفته اند که کاربران در این لحظه برای فشار دادن دکمه به شک می افتند و گاها به اشتباه هم عمل میکنند.
3= مشکل جدی کاربردپذیری دارد: رفع آن مهم است، بنابراین باید اولویت بالایی به آن داده شود.
از مشکلاتی که در این صفحه مشاهده میشود این است که دکمه اصلی به صورت استایل متنی قرار گرفته است و اهمیت آن حتی از دکمههای فرعی نیز کمتر میباشد، چشم کاربر بهراحتی نمیتواند آن را پیدا کند و جلب توجه آنچنانی برای یه دکمه ی اصلی ندارد که حتی در بعضی مواقع کاربران در این مرحله آزمون کاربردپذیری را رها می کنند.
4= فاجعه کاربردپذیری دارد: رفع این مشکل قبل از عرضه محصول ضروری است.
و در این مرحله است که فاجعه رخ داده است مرحله ای دکمه ی اصلی ورود نداریم و کاربر حیران در محصول ما میشود و به عبارتی مسیرکاربر در این مرحله ناقص می ماند و ماموریت خود را به انتهای آن نمیرساند.
رتبهبندی شدت مشکلات کاربردپذیری در ارزیابی اکتشافی:
ابتدا به سراغ تعریف کوتاهی از ارزیابی اکتشافی (Heuristic Evaluation) میرویم که یک روش مفید برای شناسایی مشکلات کاربرپذیری در رابط کاربری است. این روش شامل ارزیابیکنندگانی هستند که رابط کاربری را بررسی و کمک میکنند تا در هنگام تعامل با محصول، مشکلاتی که با آن روبرو میشویم شناسایی شوند.
در ارزیابی اکتشافی، تمرکز اصلی بر روی شناسایی مشکلات جدید است و ممکن است توجه کمتری به بررسی شدت مشکلات داشته باشند که این میتواند باعث ناقص بودن لیست اولویتبندی شدت مشکلات کاربرپذیری شود. ما میتوانیم با ارسال پرسشنامهای پس از اتمام جلسات ارزیابی اکتشافی، به تخمین دقیقتری از شدت مشکلات برسیم. این پرسشنامه میتواند شامل سوالات مربوط به تجربه کاربران در تعامل با محصول و نظرات آنها درباره شدت مشکلات موجود باشد.
سپس فهرست کاملی از مشکلات موجود داریم و با درخواست از کاربران برای رتبهبندی هر مشکل، شدت مسائل را لیست میکنیم. از آنجایی که هر کاربر فقط تعدادی از مشکلات موجود را شناسایی کرده است، باید مشکلات دیگر با تفهیم کامل و ترجیحاَ به صورت تصویری توضیح داده شود. (یا در صورت استفاده از گزارشهای کتبی به جای تصویری، میتوان توضیحها را به صورت متن در گزارش قرار داد).
درنهایت ناظر تست کاربردپذیری، شروع به جمع بندی نظرات ارائه شده تمامی کاربران میکند که این جمع بندی به کاربران اجازه میدهد تا مشکلات مختلف را بهراحتی ارزیابی کنند حتی اگر خودشان این مشکلات را در جلسه ارزیابی پیدا نکرده باشند. به طور معمول، کاربران فقط باید حدود 30 دقیقه وقت بگذارند تا لیست رتبه بندی مشکلات خود را ارائه دهند. توجه به این نکته مهم است که هر کاربر باید مستقل از سایر کاربران عمل کند و لیست رتبه بندی مسائل خود را ارائه دهد.
معمولا کاربران در هنگام تهیه لیست شدت مشکلات کاربردپذیری امکان تعامل با سیستم را ندارند و به برداشت های خود از تجربهای که قبلا در تعامل با محصول داشتهاند اتکا میکنند که این امر باعث دقیق نبودن این لیست میشود، در عین حال اگر امکان تعامل با محصول را برای کاربران فراهم کنیم ممکن است درگیر شدن آنها با سیستم باعث کاهش سرعت تهیه لیست اولویت بندی مشکلات شود که این میتواند پرهزینه و زمانبر باشد.
تجربه نشان می دهد که رتبه بندی شدت مسائل کاربردپذیری به وسیله تنها یک کاربر تست محصول قابل اعتماد نیست و هرچه از تعداد کاربران بیشتری خواسته شود تا در تهیه این لیست کمک کنند، کیفیت رتبه بندی شدت مسائل افزایش مییابد و نتایج قابل اعتمادتر خواهند بود. به طور معمول استفاده از سه کاربر برای تهیه این لیست رضایت بخش خواهد بود.
گردآورنده: محمدحسن گوهرطور | مینا شهرستانکی