ویرگول
ورودثبت نام
محمدرضا گلی احمد گورابی
محمدرضا گلی احمد گورابیمتولد ۱۳۴۶رشت /
محمدرضا گلی احمد گورابی
محمدرضا گلی احمد گورابی
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

غزل«دشنه‌ای در ریشه، بوسه‌ای بر شب»

شعری موج‌دار و چندلایه از رنج، عشق و بازگشت به خویش؛ با تصویرهایی از باد، ماه، خون و آینه، که در کوچه‌ای بی‌نام، تن شاعر را به تبر خاموش می‌سپارد. محمدرضا گلی احمدگورابی

غزل«دشنه‌ای در ریشه، بوسه‌ای بر شب »محمدرضا گلی احمدگورابی
غزل«دشنه‌ای در ریشه، بوسه‌ای بر شب »محمدرضا گلی احمدگورابی

رنج، در ریشه‌ی من، دشنه‌ی آتش می‌کاشت

باد، بر زخم غزل، شاخه‌ی سرکش می‌کاشت

ماه، در پنجره‌ی بسته، نگاهش پیچید

خون، به دیوار شبم، بوسه ی مهرش می کاشت

چشم‌هایم همه در آینه ی تب لرزید

عشق، بر زخم دلم، خنده‌ی بی‌غش می‌کاشت

پشت هر پرده، صدای تبرش خاموش است

که به بنیان تنم، ضربه‌ی بی‌خش می‌کاشت

من، در این کوچه‌ی بی‌نام، به خود برگشتم

غم، به رویای زمین، شعله ی آتش می‌کاشت

«تک‌همسُرا»

در دل آیینه رگ‌های غزل خون شد و رفت

ماه زخم شب من،منکر مجنون شد و رفت

تعریف«تک‌همسُرا»

یک قطعه‌ ی کوتاه، مستقل، اما هم‌نوا با یک شعر یا اثر اصلی.

مثل یک بند، یک تصویر، یا یک جمله‌ی شاعرانه که با شعر اصلی هم‌حس است، ولی خودش هم می‌تواند به‌تنهایی بدرخشد.

ادبیات معاصر
۶
۰
محمدرضا گلی احمد گورابی
محمدرضا گلی احمد گورابی
متولد ۱۳۴۶رشت /
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید