ویرگول
ورودثبت نام
محمدرضا گلی احمد گورابی
محمدرضا گلی احمد گورابیمتولد ۱۳۴۶رشت /
محمدرضا گلی احمد گورابی
محمدرضا گلی احمد گورابی
خواندن ۱ دقیقه·۳ روز پیش

«مرزهای ناپیدا؛ شعر سپید درباره بی‌کرانگی و ناشناخته شعر سپید»

شعر سپید «مرزهای ناپیدا» با تصویرسازی فلسفی از افق، بی‌کرانگی و جستجوی ناشناخته؛ مناسب برای علاقه‌مندان به شعر مدرن، فلسفه و ادبیات معاصر فارسی.محمدرضا گلی احمدگورابی

محمدرضا گلی احمد گورابی شعر سپید مرزهای ناپیدا
محمدرضا گلی احمد گورابی شعر سپید مرزهای ناپیدا

هیچ‌کجا،

خطی نیست.

افق،

فقط شکستِ دو آینه،

که نمی‌دانند

کدام تصویر،

کدام سایه.

قدم‌ها،

بر خاکی که پایان را

بلعیده است.

نگاه‌ها،

کشتی‌های بی‌ قرار،

در دریایی بی‌نقشه،

که هر موج،

جهانی تازه می‌زاید.

مرزها،

واژه‌هایی فرسوده،

که بر دیوار زمان

نقش نمی‌بندند.

در این بی‌کرانگی،

هر نقطه،

انفجار آغاز است.

هر پایان،

شکافی به سوی ناشناخته.

ما،

مسافران جهان‌هایی هستیم،

که هنوز خلق نشده‌اند.

و خطوط میان ما،

تنها افسانه‌هایی‌ هستند،

که در غبار گذشته

خاموش می‌شوند.

۵
۰
محمدرضا گلی احمد گورابی
محمدرضا گلی احمد گورابی
متولد ۱۳۴۶رشت /
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید