یک سال از همکاریمون با هلو و 3 سال از راه اندازی استارتاپمون می گذره و عملا 12 سال از ورود حرفه ایم به بازار کار ، از زمانی که کارمند بودم ، کار خودمو راه انداختم ، تجربیات مثبت و منفی به دست آوردم ، با غول های مالیات و ارزش افزوده ، بیمه و دارائی ، نیروهای بی فایده و رو مخ تا نیروهایی که ستون های شرکت شدند ، طلبکاری از پروژه ها ی بزرگ و شکایت و دادگاه و بیمه مسئولیت و حتی فوت نیرو رو تو پروژه تجربه کردم.
بعد از تمام این موارد یک حسرتی دارم و به قول جمشید مشایخی تو فیلم سوته دلان" خیلی زود دیر میشه " اینه که چرا کم یاد گرفتم ، چرا کم مطالعه کردم ،چرا کم پادکست گوش دادم ، اخیرا به شدت دارم پادکست گوش می دم ، مصاحبه های افراد موفق و شکست خورده رو گوش میدم و نت برداری می کنم ،کانال های تلگرام مفید رو دنبال می کنم ، مطمئنا اگر این ها رو زودتر می دونستم شاید تصمیمات دیگری می گرفتم .
این روش بی هزینه ترین روش یادگیریست ،شاید اگر الان به 10 سال قبل بر می گشتم و 3 تا گزینه داشتم برای انتخاب شروع بیزینس خودم و این 3 تا گزینه رو جلوم می گذاشتند :
تجربه
تیم خوب
سرمایه چند میلیاردی
گزینه اول مطمئنا تجربه بود و با اختلاف نزدیک تیم و بعد سرمایه رو انتخاب می کردم. دو تا مورد اول واقعا گنجی هستند که متاسفانه دیر به ارزشش پی می بریم.
انگیزه نوشتن این مقاله ، هیجانی است که از یادگیری نکته ای تازه و به کار گیری در کسب و کارم متوجه می شوم . و دوست دارم به افرادی که تازه می خواهند کسب و کاری را شروع کنند این تجربه رو انتقال بدهم که تا می توانند یاد بگیرند و پادکست گوش دهند و از اشتراک تجربیات دیگران استفاده کنند.
*تصویر مربوط به فیلم run lola run اثر تام تیکور هست که با توجه به ریتم تند فیلم برای این پست به نظرم مناسب بود