🍂 از همان دم که ندای إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً در ملکوت پیچید
🍂 و پژواک أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء، آسمان معنا را پر کرد
🍂 زمین تماشاگه جبروتیان شد
🍂 تا ببینند مسجود ملائک چه نقشی بر صفحه روزگار میزند.
🍂 و اگر در میانه ظلمت دهشتناک ظلمی که بنی بشر بر تارک هستی روا داشت، تلألو زیبای حقیقت محمدیه را در جان انسان کامل نمیدیدند
🍂 چه بسا داد واخواهی آنان باز بلند می شد که
🍂 آیا در زمین کسی را خلق میکنی که فساد میکند...
🍂 و در این میان، گویا مام زمین
در هر زمانه بر بالین قطعهای از وجود چاک چاک شدهاش به ضجه و مویه نشسته است.
🍂 و الان قریب به دو سال میشود که آسمان ملکوت از طنین فغان زمین در غم باریکه غزه پر شده و سینه ملائک را مالامال از حزن کرده است.
🍂 آری
گاه سنگینی این غم، صدای گریه زمین را با آه ملائک در هم میآمیزد.
🍂 مثل همین چند روز ماضی که
آن دخترک زیباروی فلسطینی مانند کبوتری بال و پر سوخته اسیر شعلههای آتش شده بود.
🍂 و با تنی پر از درد تازیانه شعلهها
و قلبی که از تماشای خاکستر شدن عزیزانش در آتش میسوخت، در نقش بازیگر اول این نمایش تلخ جلوهگری میکرد.
🍂 و زمین میدید که اهلش، با قلبهایی یخ زده فقط تصاویر این فرشته نیم سوخته را دست به دست میکنند.
🍂 و اگر نبود تکرار ندای
إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُون حق که تصویرگر تجلی آخرالزمانی حقیقت احمدیه در تمثال مهدی موعود است، به یقین زمین این داغ گران را تاب نمیآورد و خودش و اهلش را در چشم بر هم زدنی به قهقرا میکشاند.