موازنه شکننده؛ ارزیابی احتمال رویارویی نظامی ترکیه و اسرائیل تا پایان سال ۲۰۲۵
منطقه خاورمیانه در میانه سال ۲۰۲۵ همچنان شاهد بیثباتی ژئوپلیتیکی است و سقوط رژیم اسد سوریه در دسامبر ۲۰۲۴، پویایی قدرت منطقهای را بهطور اساسی تغییر داده است. در این پسزمینه، تنشهای فزاینده میان ترکیه و اسرائیل نگرانیهایی درباره احتمال درگیری نظامی مستقیم ایجاد کرده است. این تحلیل احتمال چنین رویارویی را تا پایان سال با بررسی عوامل ساختاری، عناصر کاهنده خطر و نقاط بحرانی احتمالی ارزیابی میکند.
۱. عوامل محرک اصلی تشدید تنش
- دیدگاههای رقابتی درباره سوریه:
ترکیه به دنبال ایجاد سوریه ای یکپارچه و پایدار تحت نفوذ خود است تا عمق استراتژیک، امکان بازگشت پناهندگان و نقشآفرینی در بازسازی اقتصادی را فراهم کند. در مقابل، اسرائیل صراحتاً خواستار سوریه ای تجزیه شده و خلع سلاح برای جلوگیری از تهدیدات مرز شمالی خود است و با حفظ «منطقه امنیتی» ۱۵ کیلومتری و گسترش قلمروهای اشغالی، این تناقض بنیادین موجب ایجاد پویایی صفر-مجموع در حاکمیت سوریه شده است.
- جابه جاییهای نظامی:
اسرائیل حملات هوایی هدفمندی علیه پایگاههای هوایی سوریه (حما، تی۴/پالمیرا) انجام داده که ترکیه قصد استقرار سامانه های رادار و پدافند هوایی در آنها را داشت و صراحتاً این اقدامات را «پیام» به آنکارا توصیف کرد. ترکیه نیز با تقویت پیمان نظامی با دمشق، شامل آموزش نیروهای سوری و ارزیابی زیرساختهای پایگاهی، پاسخ داد.
- درگیریهای نیابتی:
حمایت ترکیه از دولت سوریه تحت رهبری هیئت تحریر الشام (HTS) با همکاری تاریخی اسرائیل با گروههای کردی در تضاد است. اگرچه مذاکرات کردی-سوری موقتاً تنشها را کاهش داد، اسرائیل همچنان با بهرهبرداری از تقسیمات قومی (مانند جوامع دروزی) به تضعیف انسجام سوریه ادامه میدهد.
۲. نقاط اشتعال بحران
- رویارویی های حریم هوایی:
استقرار احتمالی سامانههای پدافند هوایی پیشرفته ترکیه (پهپادها، موشکهای دوربرد) در پایگاههای مرکزی سوریه میتواند برتری هوایی بلامنازع اسرائیل را به چالش بکشد. مقامات اسرائیلی صراحتاً هشدار دادهاند که این امر «آزادی عمل» آنها در حریم هوایی سوریه را تهدید میکند.
- نفوذ به مناطق حائل:
منطقه اشغالی گسترش یافته اسرائیل اکنون به دمشق نزدیک شده است. هرگونه حرکت نظامی سوری/ترکیهای به سوی این مناطق - که اسرائیل آنها را «خطوط قرمز» میخواند - خطر حمله فرامرزی و تلفات ترک را افزایش میدهد.
- بهره برداری از اقلیتها:
حمایت آشکار اسرائیل از دروزیان سوری و تلاشهای باقیمانده برای خودمختاری کردها میتواند موجب عملیاتهای سوری-ترکیهای شود و به اسرائیل بهانه لازم برای تشدید تحت عنوان «ماموریتهای حفاظتی» بدهد.
۳. عوامل کاهنده احتمال درگیری مستقیم
- تضمینهای صریح دیپلماتیک:
هر دو طرف - از وزیر خارجه ترکیه، حکان فیدان («ما خواهان رویارویی نیستیم») تا مذاکرهکنندگان اسرائیلی - جنگ عمدی را رد کرده و سوریه را متعلق به سوریها خواندهاند. مذاکرات پشت پرده در آذربایجان (آوریل ۲۰۲۵) صورت گرفته اما به پیشرفت چشمگیری نینجامیده است.
- بازدارندههای نهادی:
عضویت ترکیه در ناتو درگیری مستقیم با متحد کلیدی آمریکا را پیچیده میکند. واشنگتن با اعمال فشار مهارکننده - از جمله اصرار ترامپ به نتانیاهو برای «حل» تنشها در دیدار مارس ۲۰۲۵ - نقش ایفا میکند.
- اولویتهای امنیتی مشترک:
مناقشه جاری اسرائیل-ایران (اوج گیری در ژوئن ۲۰۲۵ با حملات متقابل) منابع و توجه اسرائیل را منحرف میکند. ترکیه نیز همزمان مهار کردها را بر گشایش جبهه های جدید اولویت میدهد.
- وابستگی متقابل اقتصادی:
علیرغم محدودیتهای تجاری، همکاریهای انرژی و پیوندهای بخش خصوصی به عنوان عوامل تثبیتکننده باقی ماندهاند و هر دو طرف آگاهند درگیری میلیاردها دلار مبادله تجاری را قطع خواهد کرد.
۴. ارزیابی احتمال
بر اساس روندهای کنونی، احتمال جنگ تمام عیار دولت-دولت تا دسامبر ۲۰۲۵ همچنان کم (۱۵-۱۰٪) است، درحالیکه خطر درگیریهای محدود یا تشدید نیابتی متوسط (۴۰-۳۵٪) ارزیابی میشود:
| دستهبندی ریسک | احتمال | عوامل محرک کلیدی | عوامل کاهنده |
|----------------|---------|-------------------|---------------|
| رویارویی نظامی مستقیم | ۱۵-۱۰٪ | اصابت به نیروهای ترک در حملات اسرائیل؛ رویارویی در پایگاههای هوایی سوریه | بازدارندگی ناتو؛ دیپلماسی آمریکا؛ هزینههای متقابل اقتصادی |
| تشدید نیابتی | ۴۰-۳۵٪ | درگیری در مناطق حائل سوریه؛ بهرهبرداری از تنشهای کردی-دروزی | ارتباطات پشتپرده؛ علاقه مشترک به مهار ایران |
| جابه جایی مهارشده | ۵۵-۵۰٪ | جدالهای لفظی؛ تحریمها؛ عملیات سایبری | راههای دیپلماتیک خروج؛ انحراف توجه از مناقشه ایران |
منطق ارزیابی:
- رقابتهای ساختاری در سوریه در کوتاه مدت غیرقابل حل هستند و اصطحکاک نیابتی را اجتنابناپذیر میکنند.
- هر دو نیروی نظامی میدانند درگیری مستقیم فاجعهبار خواهد بود که حتی پس از تحریکات (مانند مرگ مهندسان ترک در حملات اسرائیل) انگیزه مهار را تقویت میکند.
- قدرتهای خارجی (آمریکا، روسیه) اهرم لازم برای اجرای کاهش تنش در صورت وقوع حوادث را حفظ میکنند.
۵. محرکهای احتمالی برای پایش
- استقرار پدافند هوایی ترکیه: انتقال سامانههای اس-۴۰۰ یا پهپادهای ترکیه به مرکز سوریه ممکن است موجب حملات پیشگیرانه اسرائیل شود.
- درگیریهای مرزی در مناطق حائل: عملیات سوری/ترکیهای علیه گروههای دروزی یا کردی در منطقه تحت کنترل اسرائیل.
- خروج نیروهای آمریکایی: خروج کامل آمریکا از شرق سوریه بلندپروازیهای ترکیه را تقویت و عامل تثبیتکننده را حذف میکند.
۶. پیامدهای سیاستی
- برای آنکارا: از استقرار تسلیحات پیشرفته نزد «خطوط قرمز» اسرائیل پرهیز کند؛ از نقش بازسازی برای نفوذ بر دمشق استفاده کند.
- برای تل آویو: توقف اشغال سرزمینی در سوریه؛ پذیرش نفوذ محدود ترکیه در ازای تضمینهای مهار ایران.
- برای واشنگتن/مسکو: میانجی گری برای پروتکلهای حریم هوایی؛ ادامه کاهش تحریمها منوط به گفتگوی ترکیه-اسرائیل.
اگرچه رقابت ترکیه و اسرائیل خطرناک ترین مرحله خود در دهههای اخیر را تجربه میکند، بازدارندگی عقلانی و محدودیتهای مشترک، تشدید کنترلنشده را در سال ۲۰۲۵ نامحتمل میسازد. بزرگترین ریسک در درگیریهای ناخواستهای نهفته است که ممکن است در اثر اشتباه محاسباتی تشدید شوند - بهویژه اگر مناقشه ایران و اسرائیل کاهش یابد و منابع را آزاد کند. با این حال، تعامل دیپلماتیک، هرچند نوپا، ابزار ترجیحی هر دو طرف باقی میماند و احتمال جنگ عمدی را زیر ۲۰٪ نگه میدارد. اما در منطقهای که بازیگران غیردولتی و قدرتهای خارجی نفوذ عظیمی دارند، حاشیه خطا بهطور خطرناکی نازک است. ثبات مستلزم شناسایی منافع مشترک است: نه آنکارا و نه تلآویو از فروپاشی سوریه - که به تقویت ایران یا بقایای جهادی میانجامد - سودی نمیبرند.
---