لیبرالیسم، بهعنوان یک نظام فلسفی، سیاسی و اقتصادی که بر آزادی فردی، حقوق بشر، اقتصاد بازار و حاکمیت قانون تأکید دارد، در دهههای اخیر در بسیاری از کشورهای جهان بهعنوان گفتمان غالب شناخته شده است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در دورههای مختلف تاریخی، از جمله حکومت رضا پهلوی، حکومت محمدرضا پهلوی و دوره انقلاب اسلامی، با نفوذ و سلطه چهرههای لیبرال در بدنه حاکمیت مواجه بوده است. این مقاله به بررسی چگونگی تبدیل شدن لیبرالیسم به گفتمان غالب در ایران بر اساس آمار و سخنان چهرههای شاخص اقتصادی ایرانی و بینالمللی میپردازد.
دوره حکومت رضا پهلوی (1925-1941)
رضا پهلوی، بنیانگذار دودمان پهلوی، در سال 1925 پس از سقوط سلسله قاجار به قدرت رسید. یکی از اهداف اصلی وی، مدرنیزاسیون و توسعه اقتصادی ایران بود. او تلاش کرد با انجام اصلاحات ساختاری و اقتصادی، ایران را به یک کشور مدرن تبدیل کند. این اصلاحات شامل توسعه زیرساختهای صنعتی و کشاورزی، ایجاد نظام آموزشی مدرن و تأسیس صنایع بزرگ بود.
در این دوره، تأثیرات لیبرالیسم بهویژه در حوزه اقتصادی و توسعهای مشاهده میشود. رضا پهلوی با اجرای سیاستهای اقتصادی مبتنی بر اقتصاد بازار، تلاش کرد تا اقتصاد ایران را از حالت سنتی و کشاورزی خارج کرده و به سمت صنعتی شدن سوق دهد. وی با تأسیس بانک ملی ایران در سال 1927 و جذب سرمایهگذاریهای خارجی، به توسعه اقتصادی و صنعتی کشور کمک کرد. همچنین، وی با تأسیس دانشگاه تهران در سال 1934، تلاش کرد تا نخبگان علمی و فرهنگی را تربیت کرده و آنان را در فرآیند مدرنیزاسیون کشور دخیل کند.
دوره حکومت محمدرضا پهلوی (1941-1979)
محمدرضا پهلوی، فرزند رضا پهلوی، پس از تبعید پدرش در سال 1941 به قدرت رسید. دوران حکومت محمدرضا پهلوی با چالشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متعددی همراه بود. وی در سالهای ابتدایی حکومت خود با حمایت ایالات متحده آمریکا و بریتانیا، تلاش کرد تا اصلاحات اقتصادی و اجتماعی را ادامه دهد.
یکی از مهمترین اقدامات محمدرضا پهلوی، اجرای برنامه "انقلاب سفید" یا "انقلاب شاه و مردم" بود که در سال 1963 آغاز شد. این برنامه شامل اصلاحات ارضی، ملیکردن جنگلها، سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها و ایجاد آموزشهای عمومی و بهداشتی بود. انقلاب سفید با هدف کاهش نفوذ فئودالها و روحانیون و افزایش مشارکت عمومی در فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی انجام شد.
در این دوره، سیاستهای لیبرالی اقتصادی محمدرضا پهلوی با حمایت از سرمایهگذاریهای خارجی و توسعه صنایع نفتی و پتروشیمی، به توسعه اقتصادی کشور کمک کرد. وی با جذب سرمایهگذاریهای خارجی و ایجاد زیرساختهای صنعتی، سعی کرد تا اقتصاد ایران را به یکی از اقتصادهای پیشرفته جهان تبدیل کند. همچنین، با تأسیس سازمان برنامه و بودجه در سال 1948، برنامهریزیهای دقیق اقتصادی را آغاز کرد و توسعه زیرساختهای کشور را بهطور نظاممند مدیریت کرد.
دوران انقلاب اسلامی و بعد از آن (1979-اکنون)
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979، ایران وارد دوره جدیدی از تاریخ خود شد. انقلاب اسلامی به رهبری آیتالله خمینی، با شعارهای استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، به دنبال ایجاد نظامی مبتنی بر اصول اسلامی و عدالت اجتماعی بود. در این دوره، تأکید بر سیاستهای اقتصادی و اجتماعی اسلامی و مقابله با نفوذ قدرتهای خارجی، از جمله ویژگیهای اصلی حکومت جدید بود.
در دهه اول پس از انقلاب، سیاستهای اقتصادی ایران بهطور عمده مبتنی بر اقتصاد دولتی و حمایتگرایی بود. دولت با ملیکردن صنایع بزرگ و بانکها، تلاش کرد تا اقتصاد کشور را از کنترل سرمایهداران خارج کرده و به سمت اقتصاد اسلامی سوق دهد. این سیاستها با هدف افزایش عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی اجرا شدند.
با این حال، از دهه 1990 به بعد، با روی کار آمدن دولتهای اصلاحطلب و تکنوکرات، سیاستهای اقتصادی ایران به سمت اقتصاد بازار و لیبرالیسم تغییر کرد. یکی از مهمترین چهرههای لیبرال در این دوره، اکبر هاشمی رفسنجانی بود که در دهه 1980 و 1990 به عنوان رئیسجمهور ایران فعالیت کرد. وی با اجرای برنامههای اصلاحات اقتصادی و توسعه زیرساختها، تلاش کرد تا اقتصاد ایران را به سمت توسعه پایدار و جذب سرمایهگذاریهای خارجی سوق دهد.
در دورههای بعدی نیز، با روی کار آمدن دولتهای اصلاحطلب مانند دولت سید محمد خاتمی و حسن روحانی، سیاستهای اقتصادی لیبرال ادامه یافت. این دولتها با اجرای برنامههای خصوصیسازی، آزادسازی اقتصادی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی، تلاش کردند تا اقتصاد ایران را از وابستگی به نفت و اقتصاد دولتی خارج کرده و به سمت اقتصاد بازار و تنوع اقتصادی سوق دهند.
چهرههای شاخص لیبرال و نقش آنها در تبدیل لیبرالیسم به گفتمان غالب
در طول تاریخ معاصر ایران، چهرههای شاخص لیبرال نقش مهمی در تبیین و ترویج گفتمان لیبرالیسم ایفا کردهاند. برخی از این چهرهها عبارتاند از:
1. علی نقی عالیخانی: به عنوان وزیر اقتصاد در دوره محمدرضا پهلوی، نقش مهمی در اجرای برنامههای اصلاحات اقتصادی و توسعه صنایع نفتی و پتروشیمی داشت.
2. عبدالمجید مجیدی: به عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه در دوره محمدرضا پهلوی، با اجرای برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی، به بهبود زیرساختهای کشور کمک کرد.
3. اکبر هاشمی رفسنجانی: به عنوان رئیسجمهور ایران در دهه 1980 و 1990، با اجرای برنامههای اصلاحات اقتصادی و توسعه زیرساختها، تلاش کرد تا اقتصاد ایران را به سمت توسعه پایدار و جذب سرمایهگذاریهای خارجی سوق دهد.
4. محمد خاتمی: به عنوان رئیسجمهور ایران در دهه 1990، با اجرای برنامههای اصلاحات سیاسی و اقتصادی، به ترویج گفتمان لیبرالیسم و توسعه جامعه مدنی کمک کرد.
5. حسن روحانی: به عنوان رئیسجمهور ایران در دهه 2010، با اجرای برنامههای خصوصیسازی، آزادسازی اقتصادی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی، تلاش کرد تا اقتصاد ایران را از وابستگی به نفت و اقتصاد دولتی خارج کرده و به سمت اقتصاد بازار و تنوع اقتصادی سوق دهد.
آمار و تأثیرات اقتصادی لیبرالیسم در ایران
سیاستهای لیبرالی در ایران تأثیرات قابلتوجهی در زمینههای مختلف اقتصادی داشته است. برخی از این تأثیرات عبارتاند از:
1. افزایش تولید ناخالص داخلی: با اجرای سیاستهای لیبرالی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی، تولید ناخالص داخلی ایران در دهههای اخیر افزایش یافته است. طبق آمارهای بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2019 به بیش از 440 میلیارد دلار رسید.
2. کاهش نرخ بیکاری: با توسعه صنایع و زیرساختها و جذب سرمایهگذاریهای خارجی، نرخ بیکاری در ایران کاهش یافته است. طبق آمارهای رسمی، نرخ بیکاری در سال 2020 به حدود 10 درصد کاهش یافت.
3. افزایش صادرات غیرنفتی: با اجرای برنامههای تنوع اقتصادی و توسعه صنایع غیرنفتی، صادرات غیرنفتی ایران افزایش یافته است. طبق آمارهای سازمان تجارت جهانی، صادرات غیرنفتی ایران در سال 2019 به بیش از 40 میلیارد دلار رسید.
4. بهبود زیرساختها: با اجرای برنامههای توسعه زیرساختها و جذب سرمایهگذاریهای خارجی، زیرساختهای کشور بهبود یافته است. این امر به توسعه حمل و نقل، انرژی و ارتباطات کمک کرده است.
لیبرالیسم بهعنوان یک نظام فلسفی، سیاسی و اقتصادی، در دورههای مختلف تاریخی ایران، از جمله حکومت رضا پهلوی، حکومت محمدرضا پهلوی و دوره انقلاب اسلامی، نفوذ و سلطه چشمگیری داشته است. چهرههای شاخص لیبرال با اجرای برنامههای اصلاحات اقتصادی و توسعه زیرساختها، تلاش کردند تا اقتصاد ایران را به سمت توسعه پایدار و جذب سرمایهگذاریهای خارجی سوق دهند.
با وجود چالشها و موانع مختلف، سیاستهای لیبرالی در ایران تأثیرات قابلتوجهی در زمینههای مختلف اقتصادی داشته است. این سیاستها به افزایش تولید ناخالص داخلی، کاهش نرخ بیکاری، افزایش صادرات غیرنفتی و بهبود زیرساختها کمک کردهاند. با این حال، همچنان نیاز به بررسی و ارزیابی دقیقتر این سیاستها و تأثیرات آنها بر جامعه و اقتصاد ایران وجود دارد.
---