احمد گرگانی
احمد گرگانی
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

درباره ی کتاب "روزگار بی قراری" نوشته مصطفی نوری

عنوان کتاب ناخودآگاه آدم را به یاد رمان های عاشقانه می اندازد. اما با دیدن نوشته ی "مازندران و گرگان در اشغال ارتش سرخ 1325-1320 " در ذیل عنوان اصلی، متوجه می شویم کتابی تاریخی است. این کتاب، مقطعی از تاریخ معاصر یعنی 5 سالی که مازندران و گرگان در اشغال ارتش سرخ بوده را بررسی کرده است. ناشر این کتاب، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است. نویسنده خود از کارکنان و پژوهشگران آن سازمان می باشد. به همین جهت اسناد فراوانی در دسترس او بوده است. وی علاوه بر اسناد آن سازمان همچنان که خود در مقدمه گفته، از کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، مرکز اسناد ریاست جمهوری ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اداره اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه و موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران استفاده کرده است. نویسنده به اسناد بسنده نکرده حتی به کتاب های داستان، خاطرات و دیوان اشعار مرتبط با وقایع نیز اشاره کرده است. علاوه بر همه ی این ها، تحقیقات میدانی نیز انجام داده و با بازماندگان بسیاری از شخصیت هایی که نامشان در کتاب آمده، مصاحبه کرده است.

کتاب از 10 بخش و یک سخن پایانی تشکیل شده است:

در بخش اول با عنوان "میراث برجای مانده" به سال های قبل از 1320 نحوه ی غصب و تصرف املاکِ ملاکین توسط رضاشاه، تبعید مالکان معترض و تشکیل اداره ی املاک اختصاصی، تاسیس کارخانه ها و راه آهن و آمدن مهاجران ترک آذری به شهرهای صنعتی مثل شاهی و بهشهر پرداخته است.

بخش 2 در مورد هجوم ارتش سرخ و نحوه ی اشغال گرگان و مازندران مفصلاً توضیح داده شده است.

بخش 3 به طغیان و یاغی گری افرادی که بر اثر ضعف نیروهای ژاندارمری و ارتش، سر به طغیان و تمرد زده بودند، اختصاص داده شده است.

در بخش 4 به اعتراضات ملاکینِ زمین از دست داده و بخش 5 و 6 در مورد گذران مشقت بار زندگی و خروش کارگران می پردازد.

بخش 7 به فعالیت های نیروهای اشغالگر شوروی در منطقه ی تحت نفوذ خود پرداخته، و همینطور در بخش های 8 و 9 به تاسیس حزب توده ی ایران، قیام افسران خراسان و ... پرداخته است. در بخش 10 تاسیس حزب دمکرات تحت رهبری قوام و درگیری های بین هواداران حزب دموکرات با حزب توده و ... مفصلاً گزارش شده است.

در سخن پایانی، نویسنده مروری اجمالی به سال های اشغال مازندران و گرگان توسط نیروهای شوروی داشته، در واقع یک جمع بندی مختصر و با این پارگراف کوتاه و مفید به پایان برده است: ص 273 "دوره ی پنج ساله ی 1325-1320 که با اشغال ایران توسط قوای متفقین، درگیری های احزاب و اتحادیه ها، برآمدن یاغیان و گردنکشان، و فعالیت ملاکین و خوانین همراه بود، در کنار مشقات دیگر سال های جنگ که بر سر مردم سایه افکنده بود، روزگار ناآرام، ناپایدار و پر از حادثه و رویدادهای غم بار را به همراه آورد، که بدون شک تاثیرات مترتب از آن سال ها دامن گیر مردمان مازندران، گرگان و ترکمن صحرا بود."

در شب جمعه 26/6/1394 در فرهنگسرای قابوس شهرستان گرگان جلسه ی نقد و بررسی این کتاب با حضور نویسنده و دیگر فعالین فرهنگی برگزار شد. مصطفی نوری (نویسنده کتاب) ابتدا توضیحاتی در نحوه ی نگارش و علت آن بیان کرد. متاسفانه به علت تیراژ اندک کتاب در چاپ اول (500 نسخه) و پخش اندک آن در سطح شهر گرگان ( فقط 5 نسخه) بسیاری از دوستان موفق به تهیه ی کتاب و خواندن آن نشده بودند. اما باز هم انتقادات و پرسش هایی مطرح شد، از جمله:

1- به حزب توده بیش از اندازه پرداخته شده به طوری که شاید بتوان گفت، این کتاب تاریخ حزب توده در مازندران و گرگان است. نویسنده در پاسخ گفت که ما ناچار از قبول وقایع تاریخی هستیم و حزب توده هم در آن زمان حزبی فعال، فراگیر و تاثیرگذار بوده است.

2- یکی از حاضرین جلسه گفت: نویسنده سعی کرده است در مورد حضور اشغال گران شوروی سیاه نمایی کند، در صورتیکه حافظه ی شفاهی و نقل قول هایی که از پیرمردان شده، عکس آن را نشان می دهد. یکی از ترکمن های حاضر هم گفت که پیرمردها می گفتند: روس ها هیچ وقت از مردم چیزی به زور نمی گرفتند. اگر شیر یا ماست هم تقاضا می کردند، در عوض صابون یا سکه های منات می دادند.

3- بعضی از حضار هم از چگونگی اعتماد به اسناد و نوع برداشت از آن را سوال کردند در این باره نویسنده گفتند که سعی کرده با تطبیق اسناد مختلف، سندی را که نزدیک به واقعیت تشخیص داده، لحاظ کرده است.

4- نگارنده این مقاله هم که در جلسه حضور داشتم چند مورد سوالات و انتقاداتی را مطرح کردم، از جمله:

الف) علی رغم عنوان کتاب "مازندران و گرگان در اشغال ارتش سرخ"، بیشترین توجه به مازندران بوده است. به عنوان مثال در بخش اول ( میراث باقی مانده) که در مورد تصرف و غصب اراضی کشاورزی توسط رضاشاه بوده، تماماً و فقط در مورد مازندران نوشته شده و کوچکترین اشاره ای به تصرف زمین های ترکمن صحرا و نظام بیگاری در این منطقه نشده است.

ب) در بخش 3 ( طغیان و یاغی گری) که درباره ی ناامنی و یاغی گری در زمان اشغال مازندران و گرگان بوده باز هم در 23 صفحه تماماً در مورد ناامنی و یاغی گری در مازندران گزارش شده و در مورد ترکمن صحرا فقط یک بار آن هم در پاراگراف پایانی آمده است. در همانجا جهت اطلاع نویسنده عرض کردم که بعد از اشغال و ضعف و فقدان نیروی انتظامی در منطقه؛ محمد آخوند گرگانی نماینده وقت ترکمن ها در مجلس از نخست وزیر وقت می خواهد که امنیت ترکمن صحرا را به او بسپارد و او هم از خدا خواسته قبول می کند. او معتمدین خود را به عنوان مسئول امنیت منطقه انتخاب می کند به عنوان مثال "ملا گوندوغدی الهیاری" را در کوموش دپه، "امان محمد نظری" معروف به آنابای ( پدر یارجان آخوند) را در آق قلا و "گوک صوفی" را در گنبد می گمارد. آن ها هم معتمدین خود را با عنوان امنیه استخدام و به حفظ امنیت منطقه می پردازند.

ج) در بخش 4 ( غوغای زمین) باز هم تماماً به مبارزات ملاکین مازندران پرداخته شده و کمتر اشاره ای به مبارزات ترکمن ها بر علیه املاک شده است.

د) در صفحه ی 171 نویسنده در مروری به گذشته و وقایع تاریخی، ماجراهای عثمان آخوند نوشته است: "در واکنش به این اقدام، دولت مرکزی قوای دولتی را به صحرای ترکمن گسیل داشت. جان محمدخان فرمانده لشکر شرق مشخصاً عازم ترکمن صحرا شد و ترکمن های شورشی به شدت سرکوب شدند و گوک صوفی، عثمان آخوند و تنی چند از هواداران شان به شوروی گریختند."

بنده در همان جلسه عرض کردم که جان محمدخان مناطق شرقی ترکمن نشین یعنی از آشخانه تا مراوه تپه را اشغال کرد و گنبد و غرب ترکمن صحرا توسط سرتیپ زاهدی و سرهنگ حکیمی تصرف شده است.

در کتاب روزگار بی قراری آمده است که گوک صوفی به شوروی گریخت ( در زمان سردار سپه قبل از 1305 ) اما در صفحه 144 کتاب گفته شده توسط قوای شوروی دستگیر و به شوروی برده شد (سال 1324 ) . ، اگر گوگ صوفی در سال 1304 به شوروی گریخته باشد، پس چرا در سال 1324 توسط آن ها دستگیر و به شوروی برده می شوند.

البته مصطفی نوری؛ نویسنده کتاب گفتند که برای من هم جای سوال بود، ولی هیچ سندی در این مورد پیدا نکردم. ظاهراً گوک صوفی دوباره به ایران برگشته و چون در اصل تبعه ی شوروی بوده، ماموران ارتش سرخ او را دستگیر کرده به شوروی فرستادند.

در خاتمه باید اذعان کنم، کتاب روزگاری بی قراری، کتابی کاملاً سند محور بوده و از این منظر قابل ارجاع برای محققان می باشد. در حال حاضر جای خالی چنین کتاب هایی در استان کاملا مشهود است. این کتاب می تواند الگویی برای محققین به ویژه دانشجویان رشته ی تاریخ باشد.


پنجشنبه 14 آبان 1394

کتابروزگار بی قراریمصطفی نوریکتاب تاریخیتاریخ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید