ویرگول
ورودثبت نام
آرمان گرجی
آرمان گرجی
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

شاید دوباره بتوانم بنویسم

The Scientists / Alma Mater Edvard Munch 1911/1927
The Scientists / Alma Mater Edvard Munch 1911/1927


امروز و دقیقا ۲۷ سال بعد از به دنیا اومدم تصمیم گرفتم کمی بنویسم، حرف هایی که منتظر بودم کسی به من بگوید رو مینویسم، شاید شما خواهان شنیدنش بودید. نوشتن در این دوران اما واقعا کار دشواریه. روشن نگه داشتن حتی این آتش های زیر خاکستر هم در این سرمای سخت شاید از روشن کردن یک آتش جدید هم سخت تر باشد. سنگینی همه ی دغدغه های قدیمی رو به دوش کشیدن و سر و کله زدن با دغدغه های جدیدی که هر روز بهش اضافه میشه فرصت برای فکر کردن، خوندن،دیدن و حتی نوشتن رو از ما میگیره و ما همینطور بیشتر و بیشتر زیر این بار خم میشیم و نهایتا میمیریم. هدف و بهانه و دلیل هرچه که باشد بنظرم نهایتا این هم مانند همه ی برهه های سخت و طاقت فرسای تاریخ بشریت زودتر کسانی را از پای در می آورد که به استناد یافته های داروین صفات برتر کمتری را برای دوام در میان این سختی ها داشته باشند. در سمتی که فعلا یکه تازی میکنند چیزهایی مثل تملق، رابطه های سببی و نسبی، دروغ گویی، دزد بودن و سنگدل بودن صفات برتر است. این صفات همان هایی هستند که میتوانید آن ها را به دست بیاورید، راحت است، تنها باید اخلاق نداشته باشید که بنظرم این هم انتخاب است. اما اگر در این سمت نیستید احتمالا اخلاق را دارید. اخلاق در بهترین صورت آن چیزیست که شاید اسپینوزا از آن صحبت کرده، اما بنظرم نمیتوان و حتی نیاز نیست که همه ی آن را داشت. اینکه شما همه ی آن چیزهایی که قرن ها بشریت به عنوان صفات خوب پذیرفته را بپذیرید احتمالا حداقل در دسته ی اول نیستید. اما این همه ی آن چیزی نیست که در این مقابله وجود دارد. این نگاه سرشار از نا امیدیست و هیچ کسی دوست ندارد امید نداشته باشد.

احتمالا در مورد سوگیری تایید شنیده اید. سوگیری تایید یا confirmation bias یکی از سوگیری های شناختی مهم در وجود همه ی ماست.

به قول وارن بافت "آنچه انسان در آن بهترین مهارت را دارد تعبیر اطلاعات جدید به نحوی است که باورهای قبلی کاملاً دست نخورده باقی بمانند"

شاید هنوز به اندازه ی کافی به بلوغی نرسیده باشم که بتونم با این سوگیری ها مقابله کنم و بنظرم رسید شاید بهتر باشه به جای مقابله و تلاش برای بیرون اومدن از این سوگیری و پیداکردن مسیر جدید بیام و این تفکر رو امتحان کنم. حداقل برای چند سالی.

باور قبلی من اینه: شاید علم فعلا جواب درست به همه ی سوالات نباشه اما بهترین راه حل برای حل سوالات بی جوابه. این تقریبا بزرگترین اعتقاد منه و بنظرم بهترینشون. علم همان چیزیه که به روی هر دو گروه باز است. دریای بیکران دانسته ها و ندانسته های بشری. نگاه علمی گاهی ابزاری میشود برای ساخت بمب اتم و گاهی ابزاری برای ساخت گاما اسکن. اما اعداد و ارغام نشون میدن که هرچه در تاریخ جلوتر میآییم و جلوتر میرویم و گستره ی علم و مقبولیتش در بین ساکنین این کره خاکی بیشتر میشه و جای چیزهایی مثل دین رو میگیره، میزان فقر و مرگ و میر و جنگ کمتر میشه. این نشون میده که افرادی که در ساخت گاما اسکن شرکت داشتن شاید در سمت درست تر تاریخ ایستاده بودند. این گزاره هم خود نتیجه ی یک روش علمیست. (در ساخت هر دو میتوان پیشرفت علم را دید اما اعتقاد دارم که بدون ساخت بمب اتم هم میتوانستیم جای دیگر و به شکل دیگری به همان علم دست پیدا کنیم). با خودم میگویم چگونه میشود در سمت درست ایستاد و با علم و اخلاق به جنگشان رفت؟ این ها را هر روز از خودم میپرسم. فکر میکنم زنده ماندن، مقاومت کردن و بردن تنها یک فرمول ساده ندارد. مجموعه ای از راه حل هاست یا حتی یک راه حل پیچیده. اینکه بدانیم در مورد آنچه تا به حال برسرمان گذشت، اینکه بدانیم سیستم های سیاسی درست چگونه کار میکنند، چگونه میشود پایداری کرد، چگونه اعتراض کنیم و حتی چگونه کار حرفه ای خودمان را چگونه بهتر انجام بدهیم، همه و همه بخشی از آن چیزیست که یافته های تجربه ها و آزمایش های قبلیست و به شکل و نمود های امروزی درآمده اند و دانستن آن ها باید بخشی از صفات ما باشد.

الان که فکر میکنم حتی نوشتن و گفتن و گوش کردن درباره ی علم هم میتواند بخشی از صفات خوب ما باشد. با همدیگر صحبت کنیم و علم یادبگیریم و یاد بدهیم. از هر وقت و فرصتی استفاده کنیم و خودمان رو در مقابلشان قویتر و شکست ناپذیر تر کنیم. اما من ترجیح میدهم حواسم به باری که به دوش میکشم هم باشد. مسئولیت های زندگی و زنده ماندنم هم بخشی از وجود انسانی من است. نمیخواهم مرزی تعیین کنم. شاید کسی شجاعتر از من باشد و شاید کسی محتاط تر. اما از این مطمئنم که جامعه و یک ساختار اجتماعی برای تغییر(در کنار عواملی که شاید دست ما نباشد) به کنش همه ی افراد اون جامعه نیاز داره. و هر کسی در هر جایگاهی که داره باید مسئولیت اجتماعی خودش رو در نظر داشته باشه. هر چند کنش های کوچک.

علمدانستنداروینمسئولیت اجتماعیآن ها و ما
پزشک، فعال در حوزه ی هوش مصنوعی، علاقه مند به تاثیرات علوم دیجیتال و اطلاعات در علوم پزشکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید