رضا ایازی
رضا ایازی
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

چگونه مانند یک قاضی، وکالت کنیم؟

چگونه مانند یک قاضی، وکالت کنیم؟

تعداد لغات:۶۱۱

مدت مطالعه: ۵۰ ثانیه

آقای قاضی همان درسی را خوانده که وکیل خوانده است. با اساتید حقوق همان بحثی را کرده که وکیل کرده است. کتاب‌هایی که خوانده است همانی است که وکیل خوانده است. (حتی بلکه کمتر) پس تفاوت اندیشیدن قضات با وکلا در چیست. چرا هنگام تصمیم‌گیری و صدور رأی به طریقه‌ای دیگر و بعضی‌اوقات کاملاً متفاوت با جریان استدلالی ما پیش می‌روند. چرا هنگام صدور رأی ما را غافل‌گیر می‌کنند. این‌ها سؤالاتی است که در این نوشته قصد داریم بدان پاسخ دهیم. فهم این موضوع، کمک می‌کند شانس پیروزی در پرونده‌ها را به طرز چشم‌گیری افزایش دهیم.

وظیفه قاضی تطبیق واقعه باقاعده است

قاضی در مقامی است که باید قضاوت کند که آیا واقعه توصیف‌شده از سوی خواهان یا مدعی‌العموم باقاعده موجود تطبیق دارد یا نه. در این فرآیند قضات تلاش می‌کنند ابعاد واقعه را با وضوح بیشتری ببینند. برای همین خاطر است در پرونده‌های قتل درصحنه جرم حاضر می‌شوند. با بازسازی صحنه جرم و مشاهده اوضاع‌واحوال درصدد درک هر چه بیشتر واقعه جهت تطبیق باقاعده می‌کنند. این فرآیند بسیار مهمی است که در صورت درک آن از سوی وکلا جهش مهمی در حرفه‌شان رخ می‌دهد. وکیل باید زحمت درک اوصاف واقعه را از دوش قاضی کم کند. باید خود مانند قاضی ابعاد قضیه را روشن و توصیف کند. جهت‌گیری باید به‌سوی توصیف واقعه بر مبنا قاعده باشد.

وکیل باید واقعه را به‌طور قاضی پسند روایت کند

برخی از وکلا تصور می‌کنند استفاده از اوصاف و تعابیر مشدده و اغراق کننده می‌توانند بر روی ذهن قاضی تأثیر بگذارند. عباراتی چون «در کمال ناباوری خوانده محترم …»، «به طرز فاحشی خوانده …»، «بدیهی است که …» (این جمله بسیار زشت و منفی است اصلاً به کار نبرید). درحالی‌که این نوع توصیف باید از ادبیات وکلا حذف شود ضروری است به سمت توصیف رنگی واقعه پیش بروند. به‌طوری‌که مغز آقای قاضی تلاش کمتری برای توصیف واقعه کند.

در نظر داشته باشید هر چیزی که باری از روی مغر بردارد، از سوی هر انسانی استقبال می‌شود. این موضوع مهم را به‌تفصیل در آینده در سایت من بیان خواهیم کرد.

وکیل باید قاعده را تفسیر کند

اگر یک سر محتویات پرونده توصیف واقعه باشد، طرف دیگر تفسیر قاعده است. قاعده اعم از قانون، عرف و آرای وحدت رویه است. وکیل باید تفسیر درست و اصولی خود را از قاعده داشته باشد. درست است که به لحاظ آکادمیک یکی از مراجع تفسیر خود آقای قاضی است. به این تفسیر، تفسیر قضایی می‌گویند. در هیچ متن علمی اشاره‌ای به تفسیر از سوی وکیل نشده است؛ اما بخش مهمی از تفسیر قاضی برگرفته از تفسیری است که وکیل پرونده از قاعده ارائه می‌دهد. سوگیری ذهنی قاضی از تفسیر وکیل کتمان ناپذیر است.

اینجا بهترین فرصت است که وکیل با تسلط به مهارت تفسیر ذهن آقای قاضی را تحت تأثیر قرار دهد. استفاده از قواعد متناظر، متزاحم و متعارض یکی از تکنیک های پرقدرت تفسیر فنی است. یکی از برنامه‌های این سایت تهیه مدلی تأثیرگذار برای تفسیر فنی قاعده است. اگر چنانچه شما در این زمینه مطالعه‌ای انجام داده‌اید می‌توانید ما را در این مسیر یاری کنید.

درنهایت قضات، کارمند اداری هستند

استقلال قاضی در صدور رأی خدشه‌ناپذیر است؛ اما این واقعیت وجود دارد که قضات در سیستم بوروکراتیک دستگاه قضا استخدام هستند. هر مستخدمی دارای محدودیت‌ها و معذوراتی است. شناسایی این معذوریت‌ها و محدودیت‌ها – که امکان بیانش در نوشته ممکن نیست – به وکیل کمک می‌کند به روش بهتری دفاع کند.

بسط این موضوع به وکلا این کمک را می‌کند در پرونده‌های خود قوی‌تر و غنی‌تر رفتار کنند. این موضوعات تماماً تجربی بوده و بی‌شک شما هم تجربه‌های بسیار درخوری دارید. جامعه وکلا انتظار دارد این تجربیات به اشتراک گذاشته شود. منتظر شنیدن تجربیات شما جهت اشاعه هستیم.

م

من به سازمان‌ها و افراد کمک می‌کنم تا با یادگیری مهارت‌های مذاکره و متقاعدسازی، خود را توسعه دهند و به فردی بی‌رقیب و غیرقابل جایگزین برای سازمان خود تبدیل شوند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید