فریلنسر کیست؟ چگونه فریلنسر شویم؟
امروز میخواهیم درباره افرادی صحبت کنیم که به اصطلاح، «خودشان، آقای خودشان هستند». این قشر از نیروی کار، فریلنسر (Freelancer) یا آزادکار نام دارند. فریلنسرها معمولاً هر زمان که بخواهند کار میکنند که خب، این خودش نوعی مزیت به حساب میآید. با این حال، در فریلنسینگ یا آزادکاری هم همیشه وضع گلوبلبل نیست و مشکلات مربوط به خودش را دارد.
ما میدانیم که بسیاری از شما با عبارت فریلنسینگ آشنایی دارید و در حال حاضر میدانید که از چه صحبت میکنیم. با این حال، هنوز عدهای وجود دارند که با سیستم کاری فریلنسرها آشنایی ندارند و حتی بعضی از آنها نمیدانند قرار است راجع به چه چیزی در این مقاله صحبت کنیم.
به همین دلیل، سعی داریم در همینجا سخن کوتاه کنیم و جوانب مختلف فریلنسینگ را بررسی کنیم تا بتوانیم به تعریفی جامعه از عبارات فریلنسینگ و فریلنسر برسیم. پیشنهاد میکنم خواندن این مقاله را از دست ندهید.
فریلنسینگ (Freelancing) در لغت به معنای آزادکاری است و فریلنسر (Freelancer) به شخصی گفته میشود که خود اشتغال بوده و لزوماً تعهد بلندمدتی به شرکت یا مجموعهای خاص ندارد.
بعضی از فریلنسرها توسط شرکتها و موسسات به دیگران معرفی میشوند. اما بعضی دیگر بهصورت کاملاً مستقل، از طریق انجمنها و وبسایتهای معتبر به فعالیت مشغول هستند. بنابراین نحوهی همکاری فریلنسرها بسته به شرایط بسیار متفاوت است؛ مثلاً برخی خواهان عقد قرارداد کاری و رسمی هستند؛ در حالی که عدهی دیگر به صورت رایگان و به امید کسب شهرت کار میکنند.
دستمزد فریلنسرها نیز بسته به مهارت، تجربه و زمینهی کاری به روشهای مختلفی پرداخت میگردد؛ مثلاً برخی مبلغ مورد نظر را بهصورت روزانه، ساعتی یا پس از انجام پروژه دریافت مینمایند. عدهای هم هزینهی کل را برآورد کرده و مبلغی را پیشاپیش بهعنوان بیعانه از مشتری میگیرند. برای پروژههای مهم و پیچیدهتر نیز قراردادهایی تنظیم میشود که دستمزد فریلنسر را پس از انجام هر مرحله و بر حسب کیفیت کار واریز میکنند.
اصطلاح فریلنسینگ بیشتر در حوزههای ادبی و علمی مورد استفاده قرار میگیرد و به عقیدهی برخی نظریهشناسان، اصطلاحی وابسته به دانش و فرهنگ است. نویسندگی، ویراستاری، هنرپیشگی، موسیقی، برنامهنویسی کامپیوتر، طراحی وب، مترجمی، تصویرگری، بازاریابی، تولید فیلم و محتوا، همه و همه از زمینههای مربوط به فریلنسینگ به شمار میروند که در این میان نویسندگی، تبلیغات، طراحی و مترجمی طرفداران بیشتری را به خود اختصاص دادهاند.
فریلنسر و مشتقات آن در حوزههای هنر و نویسندگی به کسانی گفته میشود که برای چاپ و توزیع آثار خلقشدهی خود به یک یا چندین ناشر احتیاج دارند. این افراد، عمدتاً با دریافت وجه نقد، حق نشر آثار خود را در یک بازهی زمانی محدود به ناشران واگذار مینمایند.
شاید فکر کنید که فریلنسر همان پیمانکار است ولی خیلی فرق دارد؛ برخلاف فریلنسر، پیمانکار از قبل، تحت نظر ناشر یا سازمان قرار دارد و پس از اتمام همکاری، دیگر اجازهی خلق یا توزیع آثار را نداشته و در صورت تخلف طبق قانون با وی رفتار خواهد شد.
همانطور که قبلاً گفتیم فریلنسینگ یا آزادکاری یکی از بهترین راهها برای کسانیست که میخواهند برای خودشان کار کنند. فریلنسرها میتوانند در آنِ واحد برای چند کارفرما کار کنند و از مهارتهای مختلفشان برای پول درآوردن استفاده کنند. حتی تایم کاریشان دست خودشان است و در هر موقع از روز که دوست دارند میتوانند کار کنند.
به نظر ایدهآل میآید، نه؟ به خصوص اگر دوست ندارید زیاد با افراد سر و کله بزنید، با فریلنسری میتوانید از کار کردن در محیط دلخواه خود لذت ببرید و از اینکه ابتکار عمل دست خودتان است، خرسند باشید؛ چون این بهترین کار برای شماست.
در ادامه این مقاله به شما خواهیم گفت که برای آنکه به یک فریلنسر حرفهای تبدیل شوید چه ویژگیهایی باید داشته باشید.
در مورد کارهایی که میتوانید انجام بدهید، فکر کنید. شاید شما یک نویسنده باشید یا یک عکاس، ریاضیدان، طراح وب، بازاریاب، تصویرساز، دانشمند یا حتی بافنده سبد! حتماً برای شما کار پیدا خواهد شد. کافی است بدانید از چه چیزی واقعاً لذت میبرید؟ نقاط قوت شما کجاست؟ از کلیه کارهایی که تصور میکنید میتوانید به وسیلهشان کسب درآمد کنید، یک فهرست تهیه کنید.
تنها علایق و مهارتهای خودتان را ننویسید. هر چیزی را که فکر میکنید از پسش برمیآیید، یادداشت کنید. هر آنچه تا به حال درباره ویژگیهای فریلنسرها شنیدهاید را به کلی فراموش کنید. پیش از شروع کار، به هیچ وجه، خودتان را محدود نکنید.
کمی بازار را ارزیابی کنید. جدای از اینکه هر مهارتی جایگاه خاص خود را دارد، شما باید دنبال مهارتی باشید که بیشتر از همه، بازار خواهانش هست. اگر قصد دارید به عنوان یک فریلنسر فعالیت کنید، توصیه ما به شما این است که دنبال مهارتی باشید که مردم، بیشتر بابت آن پول میدهند یا حداقل قابلیت توسعه دادن در حوزه موردعلاقهتان را در آینده داشته باشد. حتماً پیرامون بازار کار حوزهای که قرار است در آن فعالیت داشته باشید، تحقیق کنید.
برای مثال یک نویسنده چیره دست در مقایسه با فردی که متخصص کفشهای قرن 15 آلمان است، راحتتر شغل مورد نظرش را پیدا میکند. حتماً این نکته را در نظر داشته باشید که چه تعدادی از مردم حاضرند برای تخصصتان هزینه کنند. همچنین، این نکته را هم در نظر داشته باشید که آیا میتوانید در آینده کار خود را گسترش دهید.
هر آنچه که برای شروع کار نیاز دارید را آماده کنید و قدم اول را محکم بردارید. اگر میخواهید به عنوان کارشناس تولید محتوا فعالیت کنید، مطمئن شوید که کامپیوتری صحیح و سالم و یک اینترنت پرسرعت در اختیار دارید. یا اگر میخواهید عکاسی کنید، دوربینتان را بررسی کنید. اگر میخواهید کار آماری انجام دهید، نرمافزارهای تخصصی موجود در این زمینه را یاد بگیرید. همچنین، اگر هنوز نمیتوانید کارهای فورس ماژور را انجام دهید، بهتر است درخواستتان را قبول نکنید.
شما باید به عنوان یک فریلنسر در کارتان سرمایهگذاری کنید. هرگز ضربالمثل "پول، پول میآورد" را فراموش نکنید.
برای خودتان برنامه داشته باشید. یک نرخ منطقی برای هر ساعت کار خودتان در نظر بگیرید، و البته از قیمت رقبا نیز خبر داشته باشید. به خاطر داشته باشید که هر چه تجربیات بیشتری داشته باشید، خواهید توانست به مراتب نرخ بیشتری برای ساعات کاری خود تعیین کنید.
مشخص کنید که به چه مقدار کار کردن احتیاج دارید، البته برای کسی که تازه فریلنسینگ را آغاز کرده است، بهتر است برنامهای برای پیش بردن سریعتر کارها داشته باشید. مثلاً یک پروژه به خصوص چندساعته تمام میشود و همچنین، چند پروژه را میتوانید به طور همزمان و سروقت به اتمام برساند. در هر صورت وقتی پروژههای جدید را با برنامه برمیدارید، خیالتان راحت میشود که چه از لحاظی مالی و چه از لحاظ زمانی، خستهکننده نخواهند بود.
یک معلم داشته باشید. بهترین راه برای یادگرفتنِ صنعت جدید، کمک گرفتن و صحبت کردن با شخصی است که خود در این کار متخصص باشد. شما میتوانید به طرق مختلف چنین افرادی را پیدا کنید. از خانواده، دوستان، معلمان، همکاران و ... بخواهید که اگر کسی را میشناسند که فریلنسر است به شما معرفی کنند.
همچنین، بهصورت آنلاین هم میتوانید افراد خبرهای که در این صنعت مشغول هستند را پیدا کنید. به علاوه، میتوانید اتفاقات حوزه کاریتان را به صورت آنلاین دنبال کنید. جدای از تمام علایقتان، تنها چیزی که به آن احتیاج دارید، دیده شدن است.
یک معلم به شما کمک خواهد کرد که ارزشهای خود را بشناسید. او به شما سرنخ و ایده خواهد داد و شاید هم شما را با برخی از مخاطبانش آشنا کند تا کار را شروع کنید. شما باید به معلم یا منتور خود نشان دهید که سرسختانه در حال تلاش هستید. مطمئن شوید که پیش از اینکه با کسی رسماً قرارداد ببندید، به اندازه کافی تحقیق کنید و منابع لازم را گردآوری کنید.
یادتان باشد او به شما کمک میکند تا به خواستههایتان برسید. پس قدردانشان باشید. سخت تلاش کنید و به آنها نشان دهید که شایسته زحماتشان هستید.
به اسم خودتان مانند یک برند، اعتبار ببخشید. هرگز فراموش نکنید که به عنوان یک فریلنسر برای خودتان کسبوکار دارید. در واقع، با شناساندن خود، محصولتان را معرفی میکنید. به این فکر کنید که چه چیزی باعث میشود شما از رقبا متفاوتتر به نظر برسید. آیا شما شوخطبع هستید؟ آیا شما واقعاً کارآمد هستید؟ آیا شما سابقه آموزشی قوی دارید؟ از هرکدام از ویژگیهای مطلوبتان، به نفع خود استفاده کنید.اسم و اعتباری که برای خود ساختهاید، به تنهایی بیانگر رزومه شما نخواهد بود. فعالیتهای شما در فضای مجازی، کارت ویزیت شما و در نهایت، هر چیزی که از طریق آن با مشتریانتان ارتباط برقرار میکنید وسیلهای برای شناساندن شما خواهند بود.
فرصتها را غنیمت بشمارید. وقتی میخواهید کاری را شروع کنید، قاعدتاً نمونه کار زیادی برای نشان دادن به مشتریانتان نخواهید داشت. پس، بهتر است به جای اینکه به دنبال ساختن رزومه باشید، از هر فرصتی برای نمایش تواناییهایتان استفاده کنید. حتی حاضر باشید کارها را به قیمت ارزانتر انجام بدهید یا حتی مجانی! تجربهای که از این کار کسب میکنید به شما کمک خواهد کرد در آینده قدرت مانور بیشتری داشته باشید. افراد ضعیف، شانسی برای انتخاب شدن ندارند، اما به یاد داشته باشید اغلب فریلنسرها از هیچی شروع کردهاند.
کسبوکارتان را در فضای مجازی گسترش بدهید. برای خودتان یک وبسایت راهاندازی کنید و در شبکههای اجتماعی مانند توییتر، اینستاگرام، لینکدین و ... فعال باشید. هرچه مردم سریعتر به شما دسترسی داشته باشند، مطمئناً برای شما بهتر خواهد بود. وقتی برای کاری درخواست یا رزومه ارسال میکنید، میتوانید از لینکها با پلتفرمهای مختلف برای معرفی خود استفاده کنید. این کار به کارفرمایان این امکان را میدهد که به راحتی سابقه شما را چک کنند.
اهمیت انجام این امور در این است که تمامی فرصتهای شغلی را در مسیر شما قرار خواهد داد. حتی اگر در اول کار، درآمد بالا نداشته باشید، حداقل به خاطر تجربهای که از انجام دادن آن کار کسب میکنید، ارزشش را خواهد داشت.
برای کار بجنگید. در دنیای فریلنسرها، به کسی پول میدهند که زرنگ، مصمم و رقابتطلب باشد (این را یک فریلنسر به شما میگوید!). تنها به خاطر اینکه وبسایت یا اسم و برند شخصی دارید، منجر به این نمیشود که کارفرمایان سراغ شما را بگیرند. پیشنهاد بدهید و باز پیشنهاد بدهید. هر چه بیشتر برای انجام دادن کارها پیشنهاد بدهید، احتمال قبولیتان بیشتر است. شما بایدبرای گرفتن کارهای موردعلاقهتان تلاش کنید.
پروژههای خود را به صورت حضوری یا آنلاین بپذیرید. وقتی همکاری با اولین مشتریتان را شروع کردید ، هرگز او را دلسرد نکنید. تا میتوانید تلاش کنید! در انجام کارها خلاق باشید و با خوشرویی، تمامِ جوانب کار را پذیرا باشی زیرا شما کار میکنید تا خودتان را بسازید، تجربه کسب کنید، تا درنهایت بتوانید کارهایی با دستمزدهای بالاتر بگیرید.
از کسبوکار خود دفاع کنید و به مشتریان توضیح دهید که چرا سرویسهایی که ارائه میدهید برای آنها مفیدتر است. نامۀ کتبی و رزومه خود را برای وبسایتهایی که مکرراً با آنها کار میکنید یا خواهان استخدام شما هستند، بفرستید. از گوگل برای پیدا کردن نیازمندیهای شغلی که درخواست خدمات خاصی دارند، استفاده کنید.
از وبسایتهایی مانند پونیشا و انجام میدم برای یافتن پروژههای مورد علاقه خود استفاده کنید. این وبسایتها روزانه پروژههای زیادی را به اشتراک میگذارند. به هیچ وجه قدرت اینترنت را دست کم نگیرید! اگر میتوانید با شرکتهای خارجی همکاری کنید از سایتهای Upwork، Toptal، Elance، iFreelanc، Craigslist، Project4hire، Demand و Media قافل نشوید. هرروز این وبسایتها را چک کنید تا از جدیدترین نیازمندیهای کاری مطلع باشید.
ارزش کارهای کوچک را بدانید. زمانیکه هنوز در عرصه فریلنسینگ تازهکار هستید، کارها و دستمزدهای اندک میتواند برای شما بهترین باشد. ممکن است بسیاری از فریلنسرهای باتجربه نسبت به پروژههای کوچک بیتوجه باشند، پس باید شما سفت به آن پروژهها بچسبید.
به کارفرما یک پیام شخصی ارسال کنید و علاقه واقعیتان را به کار ابراز کنید، مهم نیست که چقدر کوچک باشد. وقتی اولین پروژه خود را تکمیل کردید، میتوانید سابقه مثبتی برای خودتان ایجاد کنید و به این ترتیب، نمونه کار هم خواهید داشت.
خودتان را مجبور به کار کنید، حتی اگر پروژهای دم دست نداشته باشید! ممکن است در چنین مواقعی (یا حتی در اواسط کار) خسته و دلسرد شوید، اما در چنین زمانی باید به خودتان ثابت کنید که شما میتوانید.
دنبال چیزهایی که منجر به بهتر شدن وبسایتتان میشوند بگردید، در رویدادها شرکت کنید، کارهای مثبت در جامعه انجام دهید، خلاصه بیکار نمانید! تولید محتوا کنید، دنبال مشتری بگردید و برای خودتان بازاریابی کنید. وقتی سرجایِ خود استراحت میکنید، درواقع در حال از دست دادن بسیاری از مشتریان بالقوه خود هستید و در عین حال، در حال هدر دادن مهارتهای خود هستید.
برنامهریزی دقیقی داشته باشید. کار کردن بهعنوان فریلنسر به شما این امکان را میدهد که در خانه بمانید. در عین حال، این خطر هم وجود دارد که الکی وقت تلف کنید. برای خودتان برنامه تنظیم کنید و به آن پایبند باشید!
مهمترین مزیتی که نوشتن برنامه به قلم خودتان دارد، این است که میتوانید سلایق شخصیتان را در آن دخالت بدهید. ممکن است، بهترین عملکرد شما زمانی باشد که هر یک ساعت استراحت داشته باشید، یا ممکن است بهترین عملکرد شما زمانی باشد که ده ساعت مداوم پشت میز پای یک پروژه به خصوص بنشینید. همهچیز به شما بستگی دارد. مهم این است که با برنامه باشید.
اطمینان حاصل کنید که زمان کافی ببرای بررسی کار، گرفتن بازخورد از کارفرما و انجام اصلاحات لازم را در اختیار دارید. پایبند بودن به برنامهای مشخص، زمانی که خودتان رئیس خودتان هستید کمی دشوار است، اما دشوارتر زمانی است که پروژه را سر وقت تمام نکرده باشید. وقتی زمانتان را به خوبی مدیریت کرده باشید، خواهید توانست خروجی باکیفیتتری ارائه دهید، که همین موضوع، شما را به سُمتِ انجام کارهای بیشتر سوق خواهد داد.
انتقادها را با گشادهرویی بپذیرید. فریلنسرها معمولاً برای کارفرمایان زیادی کار میکنند، این یعنی آنها باید سبککار خود را متناسب با شرایط جدید تطبیق دهند. اما در طی روند کار ممکن است گاهی اختلاف نظرهایی پیش بیاید. زمانیکه کارفرمایی به شما بازخورد میدهد، خوشحال باشید و از بازخورد او استقبال کنید. آنها شما را استخدام کردهاند که کارشان را راه بیندازید، بنابراین هرچه میگویند را انجام دهید.
پلهای پشت سرتان را خراب نکنید. وقتی شما برای خودتان کار میکنید، بسیار مهم است که ارتباطات قوی و سابقهی درخشان داشته باشید. هرچه که پیش بیاید، هرگز نباید پلهای پشت سرتان را از بین برید! چون شما به عنوان فریلنسر، رئیس خودتان هستید. بنابراین شما سیمای کلی کسبوکار خود هستید.
وقتی نمیتوانید خودتان را به مردم بشناسانید خیلی سخت است که بتوانید از آنها پروژه بگیرید و برعکس، وقتی سابقه کاری ضعیفی داشته باشید، بازهم نخواهید توانست خودتان را به دیگران بشناسانید. وقتی کارفرمایان و مشتریان خود را راضی نگه دارید، خواهید دید که پیشنهادات کاری چگونه مانند سیل بر سر شما سرازیر خواهند شد.
مزایا و معایب فریلنسینگ
در ادامه هفت مورد از مزایا و معایب فریلنسینگ را به تفکیک آوردهایم، هدف از نوشتن این موارد کمک کردن به افرادی است که آرزوی دستیابی به استقلال مالی را در سر دارند. ما به شما مزایا و معایب فریلنسر شدن را شرح خواهم داد تا به کمک آن بتوانید، تصمیمات بهتری در زندگی کاری خود بگیرید.
اگر قصد دارید به صورت فریلنسینگ کسب درآمد کنید، بهتر است ابتدا با معایب و مزایای آن آشنا شده و جوانب را به دقت بسنجید زیرا این تصمیم تأثیر بسزایی (مثبت یا منفی) بر زندگیتان خواهد داشت. تصمیمگیری درباره اینکه فریلنسر شوید را اصلاً دست کم نگیرید زیرا بدون شک تأثیرات وسیعی در زندگی شخصی و خانوادگیتان خواهد داشت.
چنانچه فریلنسر موفقی باشید قطعاً خودتان و خانوادهتان تأثیر مثبت آن را خواهند دید، اما معمولاً موفقیت یکشبه اتفاق نمیافتد. پس، از همین حالا خودتان را برای اتفاقات چالش برانگیز آماده کنید. فریلنسینگ به عنوان شغل دوم نیز طرفداران زیای دارد. دانشجویان و دانش آموزان در تابستان از این طریق به کسب تجربه و مهارتهای لازم میپردازند.
با این حال، ورود به دنیای آزادکاری، سختیها و معایب خود را دارد که مهمترین آن، عدم ثبات کاری و فقدان امنیت مالی است! برخلاف سایر مشاغل، شما هیچگاه از دریافت دستمزد توسط مشتری مطمئن نیستید؛ هیچکدام از مزایای شغل ثابت مانند بیمه، پاداش، حقوق بازنشستگی و ... به شما تعلق نمیگیرد و به محض اینکه دست از کار بکشید، هیچ گونه پشتوانهی مالی نخواهید داشت.
حتی ممکن است صرف نظر از تجربه، مهارت و مدرک تحصیلیِ بالاتر نسبت به همتایان رسمی خود، مبلغِ کمتری دریافت کنید. از طرفی، چون خودتان همه کاره هستید، تمام مسئولیتها بر عهدهی خودتان است و باید بهتنهایی به دنبال مشتری، ناشر و پروژه بگردید.
هشدارها و تذکراتِ کسانی که اطلاعات چندانی در این خصوص ندارند را کنار بگذارید. با دیدنِ مزایا و معایب فریلنسری و سنجیدن آنها، تصمیم بگیرید که آیا واقعاً حاضرید وقت خودتان را صرف این کار بکنید یا خیر!
جوانب مثبت و منفی در میان حرفههای گوناگون متفاوت است؛ اما اصول همگیشان یکسان است.
در طول مدت فریلنسینگ، شاهد پروژههایی خواهید بود که به راحتی از پسشان برمیآیید. با این حال، اگر چیزی وجود دارد که موجب آزارتان میشود، پس مطمئناً آن پروژه برای شما ایدهآل نخواهد بود.
با هر فریلنسری که صحبت کنید به شما خواهد گفت که دیگر حاضر نیست مانند پروژه اول، با قیمت پایین کار کند. وقتی برای اولین بار فریلنسینگ مطرح شد، قرار بر این بود که فریلنسرها خودشان تصمیم بگیرند که در پروژههایی که علاقهمند به انجام دادنش بودند شرکت کنند، اما اگر فریلنسری مایل به انجام کاری که فریلنسر از او تقاضا میکند نبود، چطور؟
در چنین شرایطی، به راحتی به کارفرما بگویید که مایل به انجام این کار نیستید. تنها در این صورت است که دِینِ فریلنسر بودن خود را ادا کردهاید چون شما رئیس خودتان هستید! (شماره ۳ را بخوانید)
از بزرگترین مزایای فریلنسینگ میتوان به منعطف بودن زمان و محل کار اشاره کرد. در دنیای فریلنسینگ، دیگر خبری از زود بیدار شدن یا دیر خوابیدن نیست؛ بلکه میتوانید هر زمان که بازده بیشتری دارید به فعالیت پرداخته و از زمان خود بهترین استفاده را ببرید.
البته یادتان باشد طوری برنامهریزی کنید که در زمان مقرر کار را تحویل دهید. به استثنای برخی پیمانکاریها، فریلنسرها برای کار کردن در کنار خانواده یا هر کار شخصی که دارند، دستشان باز است. هرچه قدر که پروژه طولانی باشد وقتی خبر اتمام آن را به کارفرمایتان میدهید، او را از صمیم قلب خوشحال میکنید.
همچنین، میتوانید بهترین محل ممکن را برای انجام امور انتخاب کنید. کافیشاپ، رستوران، پارک، کتابخانه و ... ازجمله مکانهای ایده آل برای انجام کار فریلنسینگ به شمار میآیند. حتی هنگام مسافرت نیز از کارها عقب نمیافتید. اما دوستداشتنیترین و راحتترین مکان همان منزل است؛ زیرا میتوانید با آرامش و ظاهری دلخواه فعالیت خود را ادامه دهید.
بله، درست شنیدید، شما رئیس هستید! شاید بپرسید اگر من رئیس هستم، پس کارفرما کیست؟
آنها طرف دیگر یک معامله محترمانه و سودمند هستند. دیگر هیچکسی بالا سرتان نمیایستد تا مراقب کار کردن شما باشد. شما برای خودتان کار میکنید! دیگر نیازی به سرمایهی آنچنانی و همینطور، داشتن کارفرما و همکار نیست.
درواقع، خودتان رئیس خودتان هستید، دستمزدِ کار تماماً به شما تعلق خواهد گرفت و بدین ترتیب، مسیر پیشرفت همیشه به رویتان باز است. کنترل امور را کاملاً در اختیار داشته و اگر از مشتری و شرایط راضی نبودید، به سادگی همکاری در پروژه را رد میکنید. دیگر امسال، آزاد هستید که خودتان در مورد زمان مسافرت تصمیم بگیرید.
این مورد نعمتی بزرگ است. تصور کنید که دیگر لازم نیست برای زیردستانتان نامه ارزیابی بنویسید یا برایشان تعیین تکلیف کنید؛ دنیایی عاری از کارمندان! آزاد هستید تا در هر زمان که خواستید قرار ملاقاتهایتان را تنظیم کنید؛ دیگر هیچ کمیته ارزیابی وجود ندارد. به دنیای فریلنسینگ خوش آمدید!
آیا چیز بزرگتر از این مورد هم داریم؟ به عنوان یک فریلنسر، تصمیمگیری اینکه چی، کِی، کجا و چقدر کار کنید بر عهدۀ خودتان است. شما کنترل کاملِ مسیر و سرعت رشدِ حرفهتان را در اختیار دارید که به هیچکس، جز خودتان بستگی ندارد.
مقدار درآمدی که از کار کردن به عنوان فریلنسر به دست میآورید، به مراتب بالاتر از حقوقی است که بهصورت ثابت دریافت میکنید. هر چند این موضوع برای کارفرمایان نیز بهصرفهتر است؛ زیرا آنها دیگر مجبور نیستند مبالغ بیشتری را برای بیمه، بازنشستگی یا هر چیزی که مربوط مراقبتهای پزشکی بهداشتی میشود، پرداخت کنند.
البته این تمام ماجرا نیست. با توجه به قوانین فعلی شرکتها، شما قادر خواهید بود مقدار قابل توجهی از مالیاتها را کاهش دهید که این به نوبه خود، لذتبخش است. همیشه با یک حسابدار برای گرفتن بهترین مشاورههای مالی در تماس باشید. آنان به شما این اطمینان را میدهند که در ارائه شکایتهای خود، مطابق مقررات و ضوابط قانونی عمل کنید. همچنین، درباره شرایط مالیاتی فعلیتان اطمینان حاصل میکنید.
به عنوان فریلنسر میتوانید تنها در پروژههای حرفهای شراکت داشته باشید. ممکن است بخواهید خود را به عنوان یک اینفلوئنسر در کسبوکار خود مطرح کنید یا اینکه بخواهید کار را آرام پیش ببرید تا بتوانید به کارهای دیگر خود برسید. این موضوع کاملاً به خود شما بستگی دارد. پس منتظر چی هستید؟ شروع کنید!
دیگر از مزایای کارمندی خبری نیست. اگر کاری نباشد، پولی هم در کار نخواهد بود، به همین سادگی!
فریلنسرها از هیچ بیمه درمانی، حقوق بازنشستگی، حقوق تعطیلاتی بهرهمند نیستند. من هیچ شرکت بیمهای نمیشناسم که در زمان بیماریِ فریلنسرها آنها را بیمه کند. ممکن است در طول زندگی برای شما هم حوادث غیر منظره پیش بیاید که منجر به ناتوانی شما بشود.
پس، شما هم به یک صندوق سرمایهگذاری نیاز دارید، چیزی که بیشتر فریلنسرها از زمان شروع کارشان از آن غافل هستند.
به زبان ساده بگویم. اگر کارفرمایی نباشد، شما هم کاری نخواهید داشت. درنتیجه، درآمدی هم نخواهد بود. هیچ تضمینی برای داشتن درآمد سالیانه مشخص وجود ندارد. همین امر است که اغلب، مانع از پیوستن افراد به اقتصاد فریلنسینگ میشود. پس شما اول از همه باید مطمئن شوید که کار بالقوه و پایداری در زمینه تخصصتان وجود دارد.
معمولاً کارفرمایان از بیشتر پیمانکاران مدام تقاضا دارند که در محل کار کارفرما حضور داشته باشند، اما بسیاری از فریلنسرها به تنهایی در خانه یا در دفترشان کار میکنند. البته استراتژیهای مقرونبهصرفهای برای مقابله با این مشکل وجود دارد. یکی از این استراتژیها به "میز داغ" شهرت دارد، اما باید مطمئن باشید که میتوانید با تمایلات و خواستههای درونیتان کنار بیایید.
رشد و پیشرفت شما به عنوان یک برند، نیازمند صرف زمان فراوان است و این خود به توجه و پشتکار نیاز دارد. شما باید در زمینۀ ارتقای روابط اجتماعی، بازاریابی و مهارتهای شخصیتان کوشا باشید. از همه مهمتر، همه اینها را باید درست سر وقت انجام بدهید.
شما باید متخصص بسیاری از حوزههای کسبوکاری باشید، حسابداری، فروش، بانکداری، خردهفروشی، مخارج و هزینهها، امور مالیاتی و ... . شاید شما به خاطرِ داشتنِ سابقه در برخی از این زمینهها خوششانس باشید. با این حال اگر سابقهای در این زمینهها ندارید، مجبور هستید که مراقب همه چی باشید (اگرچه حسابدار شما بسیاری از این امور را حل خواهد کرد).
حتی اگر شما مشتریان و پروژههای پشت سر هم داشته باشید، ممکن است مدام نگران باشید که چه پیش خواهد آمد؟
مهمتر از همه، شما باید بتوانید با این ناامنیها روبهرو شوید، چه از لحاظ ذهنی و چه از لحاظ مالی! برای اینکه بتوانید برای خودتان کار کنید، تمرکزتان را روی پروژههای بعدی جمع کنید. شما بیشتر از هر چیزی باید به خودتان و بازاری که در آن فعالیت میکنید اعتقاد داشته باشید.
کارهای ناامن، معمولاً با نوسان درآمد همراه هستند. بنابراین، نیاز به تصمیمگیری درست مالی دارید. برای مثال شما خودتان حاضرید چه دستمزدی را بابت فعالیت در شرکت خودتان بپردازید.
با داشتن تنها یک تخصص نخواهید توانست قراردادها و کمسیونهای اضافی از مشتریان بگیرید، پس تا میتوانید دامنه کاریتان را از آنچه ابتدا تصورش را میکردید، گستردهتر و جامعتر کنید. تجربه، شهرت میآورد (پس مطمئن باشید که این بهترین راه است). تجربه از لحاظ رقابتی، مزایای فراوانی برای شما خواهد داشت. با این حال، در هنگام شروع فریلنسینگ ممکن است دستان خالی باشد.
خب، کدام یک با شرایط شما تطابق بیشتری دارد؟ کنش یا واکنش؟ نکات منفی بسیاری وجود دارد و در مقابل مزایای بسیاری هم روی میز است. تصمیمگیری بر عهده شماست. آیا سبک زندگی فریلنسینگ برای شما مناسب است یا نه؟
اینترنت و شبکههای اجتماعی، موقعیتهای بسیاری را برای فریلنسرها به وجود آوردهاند. به طور کلی، نقش قابل توجهی در گسترشِ بازارها و خدمات اقتصادی ایفا میکنند. پیدا کردن مشتری یا کارفرما از راه دور، به سادگی از طریق اینترنت میسر خواهد بود و حتی به ملاقات طرفین پروژه (برای مصاحبه، استخدام و...) هم نیازی نیست.
به این ترتیب، گاهی خدمات مطلقاً غیرحضوری و از راه دور انجام میگیرد. سایتهای بسیاری مختص فریلنسینگ نیز وجود دارند که فریلنسرها و متقاضیان، پروژه یا هزینهی پیشنهادی خود را در آن قرار میدهند و افراد با توجه به شرایط، بهترین گزینه را جهت همکاری انتخاب مینمایند.
استخدام فریلنسر در حوزههای نویسندگی، ویراستاری، مترجمی، توسعهی نرمافزار، طراحی وبسایت، تبلیغات، فناوری اطلاعات و ... رواج بیشتری دارد. برای فریلنسرهای فعال در حوزهی اخبار و روزنامهنگاری، انتشار خبر در وبلاگها کار سادهای است که میتواند به مرور به رقابت با سایتهای پربازدید پرداخته و به کسبوکار بزرگی تبدیل شود. همچنین تغییراتی که در حدود چهل سال پیش در صنعت چاپ اتفاق افتاد، نیاز به فریلنسرها را در حوزهی ویراستاری و اصلاحات افزایش داد.
بسیاری از نشریات و روزنامهها گزینهای به نام "امضای نامرئی" را به نویسندههای فریلنسر پیشنهاد میدهند. به این شکل که نویسنده با ویراستارِ مجله قرارداد میبندد، اما نام او در پایین مقالهها ذکر نخواهد شد. در نتیجه، فرد هم به عنوان نویسنده مشغول به کار است و هم از تعهدات سازمانی در امان خواهد بود. این موضوع در برخی کشورها با مشکلات مالیاتی مواجه شده است (بهعنوان مثال نقض در انگلستان).
آزادکاران باید به تنهایی از عهدهی قراردادهای کاری، مسائل حقوقی، حسابداری، بازاریابی و ... برآیند و اگر انجام این امور را به سرویسهای خدماتی متخصص واگذار کنند، باید هزینهی زیادی بپردازند.
کمیسیون اروپا تاکنون در هیچ یک از متون قانونی، توضیحی دربارهی فریلنسر نداده است، اما فرد خود اشتغال را چنین تعریف میکند:
کسی که تحت شرایط تعیین شده توسط قانون ملی، به دنبال فعالیت سودآور برای خودش است.
برخی معایب مربوط به فریلنسینگ، باعث شده اتحادیهی اروپا به فکر وضع قوانین و مصوبات جدید باشد که طبق آن شرکتها و سازمانها، حق استخدام فریلنسر را به طور مستقیم ندارند، مگر آنکه مزایایی از قبیل حقوق بازنشستگی و پاداش به آنها پرداخت گردد. این اصلاحات در انگلستان به شدت مورد بحث قرار گرفته و ممکن است تأثیر عمدهای روی چگونگی عملکرد فریلنسرها و صنعت بگذارد.
طبق این اصلاحات، کارفرمایان باید همانند کارکنان رسمی با آزادکاران رفتار کنند یا آنهایی را استخدام کنند که از قبل، تحت استخدام سایر سازمانها و شرکتها باشند.
سال ۱۳۹۰ در ایالات متحدهی امریکا، سازمانهای دولتی و ایالتی نظارت خود را بر فریلنسرها و پیمانکاران مستقل افزایش داده و آییننامههایی مبنی بر تساوی حقوق کارگران تنظیم کردند. به این ترتیب، شرکتها نمیتوانند برای اجتناب از پرداخت مالیات و جبران خسارت ناشی از بیکاری، افراد را طبقهبندی کنند.
در ایران نیز بعضاً قراردادهایی بین طرفین تنظیم میگردد که افراد، مطابق با قوانین کار موجود عمل خواهند کرد. شرایط کارمزدی در قرارداد تنظیم شده و تشخیص هرگونه تخلف با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.
در پایان باید بگوییم فریلنسینگ هم جنبههای مثبت دارد و هم جنبههای منفی. متأسفانه پذیرفتن ریسک و توانایی خطرپذیری، از بخشهای جدانشدنی و اجتنابناپذیر این حرفه به حساب میآید و شما باید مدام با آنها دست و پنجه نرم کنید.
ترس از شکست و عدم ثبات مالی است که باید در قبال آزادی خود بپردازید. با وجود همهی اینها، فریلنسینگ موقعیتی است بی نظیر برای رسیدن به موفقیت و شناساندن خود به دنیای پیرامونتان! شما باید ببینید که آیا روحیه شما به آن شرایط میسازد یا نه، اگر روحیه ماجراجو و ریسکپذیر دارید، آزادکاری یا فریلنسینگ میتواند گزینه خوبی برای شما باشد.
اگر خوب دقت کنیم در هر شغلی مشکلات وجود دارد و اگر بخواهیم تعریفی از خوشبختی شغلی داشته باشیم باید بگوییم:
خوشبخت به کسی میگویند که با مشکلاتش، مشکلی نداشته باشد.
در صورتی که در حال حاضر فریلنسر هستید، به نظرتان باید چه مواردی را به این فهرست اضافه کنیم؟ خوشحال میشویم تجربه خود را از فریلنسینگ با ما و خوانندگان وبلاگ نوین در میان بگذارید.