پیشگفتار
من در این مباحث، می خواهم گوشه ای از فلسفه اجتماعی اسالم را متذکر شوم. همانطور که بارها گفته ام، نه می
خواهم از قانون مدنی دفاع کنم و نه آن را کامل و جامع و صددرصد منطبق با قوانین اسالم و موازین صحیح اجتماعی
معرفی کنم، و نه می خواهم روشی را که در میان اکثریت مردم مامعمول بوده صحیح و منطبق با عدالت بدانم .
برعکس، بی نظمی ها و نابسامانی هایی در روابط خانوادگی می بینم و معتقدم باید اصالحات اساسی صورت گیرد،
اما در این راه، برخالف عده ای، مردان ایرانی را صددرصد تبرئه نمیکنم و تمام گناهان را به گردن قانون مدنی
نمیاندازم و گناه قانون مدنی را هم تبعیت از فقه اسالم نمیدانم، بلکه ثابت می کنم که قوانین اسالم در این زمینه با
مالحظات دقیق روانی و طبیعی و اجتماعی همراه است و حیثیت و شرافت انسانی زن و مرد متساویا در آنها ملحوظ
شده است و در صورت عمل و حسن اجرا بهترین ضامن سالمت کانون خانوادگی است.
ادامه دارد...