وقتی که یک میم حتی از شخصیت یک هنرمند بزرگتر می شود یا تعداد میم های اطراف یک هنرمند افزایش می یابد، باید بفهمیم این هنرمند در حال اُفت کردن است و باید هر چه زودتر راهی برای برون رفت از این حاشیه ها پیدا کند.
امروز میم ها یکی از اصلی ترین محتوا های تولیدی از سمت مخاطبان صحنه را شکل می دهند. هر جا که می رویم از تلگرام و اینستاگرام گرفته تا سر چهار راه از زبان مردم و یا مصادره به مطلوب کردن توسط تبلیغات چی ها همه و همه میم را به رسانه ای قدرتمند تبدیل کرده است. شاید در نگاه اول بسیار کمک کننده بنظر برسد و مردم فکر می کنند این حاشیه ها چه نانی برای هنرمند دارد و واقعا هم دارد.توجه کوتاه مدت بسیار شگفت انگیزی در مدت کوتاهی کسب خواهید کرد اما برای بلند مدت شرایط فرق دارد.میم شدن و یا وایرال شدن در صفحات مجازی از ارکان تبلیغات است و اصلا چیز جدیدی نیست اما چطور می شود در گیر منجلاب اش نشد؟
بنظر من استفاده تبلیغاتی از میم تا حد زیادی باید مثل یک دوش آب سرد باشد. سریع بروی زیر اش و سریع هم خارج شوی. نمی شود زیاد زیر اش بمانی.
نکته مهم در استفاده از بازاریابی میم این است که درک کنید هنرمند در کدام مرحله از روند هنری اش است. در کجای صحنه موسیقی حضور دارد و چقدر توجه جلب کرده. چقدر طرفدار دو آتیشه(هاردکورفن) دارد؟
استفاده از این استراتژی بیش تر برای آرتیستی صرفه دارد که تعداد طرفدارن دو آتیشه زیادی دارد
و موسیقی که تولید می کنند فرمولی شده است.
در این مرحله بین تنفس های هر انتشار می شود تعداد آثار را کم کرد و وظیفه گردش اسم را از اثر تولیدی روی شانه میم ها انداخت.
اما این کار شمشیر دو لبه است. چیزی است که کنترل اش غیر ممکن است. آنقدر می تواند بزرگ شود که حتی دیگر خود هنرمند ام در آن حل شود یا بهتر بگویم گم شود. شما اگر در مرحله تجربه هستید و هنوز راه درازی را برای تبدیل به هنرمند ثابت(لگسی آرتیست) شدن برای خود می بینید این استراتژی آتش زدن به سرمایه و هنرتان است. زیرا میم نوعی استفاده از حاشیه است.
من در این جا درباره استراتژی استفاده حرف زدم ولی بسیاری از این ها ناگهان خودشان پیدایشان می شود و شما به عنوان هنرمند متعجب می مانید که چطور با آن برخورد کنید.
بنظر من بهترین استراتژی این است که سعی کنید وقتی که کوچک است زودتر پیدایش کنید خودتان هم به آن بخندید، ویدئو برایش حاضر کنید و سعی کنید به این شکل بامزگی اش را کم رنگ کنید.
در نهایت بنظرم بسیاری از میم های تولیدی حال حاضر هم از بامزگی افتاده اند و ما تنها به دلیل کم بود محتوا سراغ آنها می رویم.
البته وقتی می بینید که یک میم حتی از شخصیت یک هنرمند بزرگ تر شده و یا تعداد آن ها اطراف آن هنرمند زیاد است به طوری که کارش را تحتالشعاع قرار می دهد بدانید این هنرمند عمر هنری اش رو به زوال است و هرچه زودتر باید راهی جدید برای نجات دادن خودش پیدا کند.
در نهایت میم ها دنیایی را برای ما ساختن اند که حتی ممکن است از صحنه هنری خواستگاه آن برای ما جذاب تر باشد.
این قدرت رسانه است. رسانه ای به نام میم