
متنهای اخیر رپ فارسی بیشتر از آنکه به زبان وابسته باشند، بر پایه فرم بنا شدهاند. نوعی بازتولید فرمولهای موفق در سطح کلان که به انتشار آثار جدید منجر میشود. امضاهای متنی تشبیهمحور یکی از بزرگترین اجزای این بازی هستند.
ترکیبهای کلیشهای مانند:
«من (.....)ام مثل (.....)»
شاید این سوال پیش بیاید که مشکل این ساختار چیست؟
در این دوره بازگشت به نوشتار، رپ فارسی مانند یک ماشین بیحافظه عمل میکند. در حالی که ارزش امضاهای متنی به سمت شخصیسازی پیش میرود، هنرمندان سعی میکنند فرمهای جدید را هرچه بیشتر شخصی کنند و با هم رقابت کنند. اما این فرمها محدودیت دارند. گام برداشتن در دایره لغات محدود برای شخصیسازی، چالشی سخت و گاهی اشتباه است. نتیجه این میشود که شعر، هرچقدر هم تلاش کنید، حس تازگی به خود نمیگیرد.
بحث من با تاکید بر اهمیت زبان آغاز میشود. زبان باید اولویت داشته باشد و غنیتر شود. این غناست که معناهای پیچیدهتری میسازد. اما آیا مخاطب رپ فارسی واقعاً تحمل پیچیدگی را دارد؟
پاسخ در لایه معنا احتمالا نه است، شاید برای مخاطبان هاردکورتر صحنه، موشکافی و تحلیل جزئیات جذاب باشد.
اما در لایه زبان دیگر اسم اش را نمی شود پیچیدگی گذاشت. هنرمند به صدا های دیگر در شعر اش اجازه خودنمایی می دهد سمت دیگر و پنهان جمله هایش را کشف می کند. از ساخت ارایه بی کاربرد فاصله می گیرد و... .
برای نمونه اینجا یانگ کید را مثال می زنم چون قلم بسیار امیدوار کننده ای برای من دارد.
یانگ کید تا حد زیادی امضای خود را به ارجاعات برونمتنی وابسته کرده است. اگرچه فرم ساده او به شدت شخصیسازی شده، اما این روش برای او در بلندمدت ریسکپذیر است. ارجاعات برونمتنی از یک جایی به بعد تمام میشوند یا کلاژشان در متن سختتر خوب درمیآید.
یانگ کید باید تلاش کند امضای خود را به زبان نزدیکتر کند. او میتواند از تکنیکهایی مثل روایتپردازی پارهپاره، استفاده از تضاد، گسست در لایه زبان بیش تر بهره ببرد. پیشنهادم مطالعه آثار شاعرانی مانند بیژن الهی، رویایی و براهنی است که در کاربرد زبان نوآورانه در شعر پیشرو بودهاند.
مثال دیگر تلخون که بر خلاف مثال قبل در ابتدا مسیر های زبانی تری را پیش گرفته بود.
تلخون توانسته بود امضای شخصی و زبانمحور ارزشمندی خلق کنند اما در آثار اخیرش به فرمهای خاصی نزدیک شده که شاید به دلیل واکنشهای مخاطبان و یا تغییر سلیقه شخصی اش باشد . اما بهتر است هنرمند بهجای تطابق صرف با فرمهای جدید، زبان و هویت خاص خود را حفظ کرده و تنها رایحهای از خود به فرمهای جدید بیفزاید.
نوشته من از زاویه یک شاعر است و به جنبه نوشتاری رپ فارسی میپردازد. میدانم که رپ فارسی مجموعهای از عناصر مختلف است و هر هنرمند در بخشهای گوناگونی در حال ساخت برند خود است. بنابراین نقد من تنها به بخش نوشتار معطوف است .