سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت خورشیدی جهان سکولار شاهد رخ دادن معجزه ای شگرف در ایران به نام انقلاب اسلامی بود , انقلابی بنیادین که بر پایه اعتقادات اصیل و ناب شیعی به رهبری مرجعیت دینی و در مقابل حکومتی که نماد غربگرایی و طاغوت بود. پیدایش این انقلاب با میدان داری روحانیون انقلابی و حضور مردمی شکل گرفت که مهمترین مطالبه آنها اجرای احکام اسلامی در شکل گیری حکومت آینده و در اداره جامعه در همه شئون بود .
به نظر میرسید جامعه ای جدید بر اساس آموزه های اسلامی در حال تولد است و این در حالی بود که تمدن غربی شکل گیری این تفکر کاملا دینی را خطری مهیب برای هژمونی خود در منطقه غرب آسیا و دنیا میدانست ! و لذا در همان ابتدای پیروزی توطئه و جنگ را در برنامه مقابله با انقلاب اسلامی قرار داد ,
غرب میدانست که مرگ هر انقلاب دینی با مرگ باورها ؛ الگوها ؛ اعتقادات و در یک کلمه مرگ فرهنگی و هویتی ملت همراه است لذا برنامه تهاجم فرهنگی خصوصا بعد از جنگ هشت ساله تحمیلی یکی از مهمترین اقدامات نظام سلطه برای اندلسی کردن ایران اسلامی بشمار می آید . تهاجمی که بعدا به شکل شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی شدت گرفت و به قتل و عام فرهنگی ملت ایران انجامید ؛ چیزی که امروز هم مظاهر آن مانند نه به حجاب شرعی در سطح خیابان ها و معابر ؛ اشرافیگری ، دست اندازی به بیت المال ؛ بی توجهی به فرامین حکومتی ولی فقیه و... شاهد قربانیان آن تهاجم هستیم !.
آنچه انقلاب اسلامی بدنبال آن هست همان تحقق حیات طیبه ای است که انبیای عظام در طول تاریخ برای آن مبعوث شده اند , اصولا تشکیل حکومت اسلامی نه یک هدف بلکه وسیله ای است که از مجرای آن فضیلت های دینی و اسلامی در جامعه جاری و ساری گردد و به برکت آن جامعه نوین اسلامی شکل بگیرد .
از انجا که رهبران انقلاب که عموما عناصر فرهنگی بوده اند با پیروزی انقلاب در کوران مسایل اجرایی کشور و در گیر حل مشکلات روزمره انقلاب شدند لذا بنظر میرسد یک خلا تصمیم سازی و برنامه ریزی و سیاست گذاری یکپارچه در عرصه راهبری فرهنگی جامعه اسلامی پس از انقلاب در ایران شکل گرفت که متاسفانه نتوانست از پتانسیل عظیم موجود در ملت در دهه اول پیروزی انقلاب بهره ببرد که نمونه آن دیدگاه شهید مظلوم شهید بهشتی بود که با تاسیس حزب جمهوری اسلامی در نظر داشت محملی برای کادر سازی آینده انقلاب و پرورش مدیران انقلابی بردارد که به علت ضرورت انقلاب بیشتر فعالیت ایشان در قوه قضاییه تا مرحله شهادت سپری شد ؛ .
ما میبایست در دهه اول انقلاب الگوی مدیریت ایرانی اسلامی ؛ معماری و هنر اسلامی , جایگاه فرهنگی مساجد , الگوی آموزش و پرورش اسلامی مدارس و دانشگاهها ، الگوی پزشکی ایرانی اسلامی و در یک کلام الگوی پیشرفت ایران اسلامی را مدون و اجرا میکردیم .
امروز تمرکز متولیان فرهنگی بر روی سبک زندگی اسلامی ایرانی بر اساس آنچه که رهبر حکیم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب مرقوم فرموده اند از مهمترین اصول جهاد تبیین است و البته عبور از این گردنه دشوار همتی شهید گونه و اراده ای سترگ میطلبد تا ملت ایران بتواند الگویی عینی برای همه ملل آزاده دنیا گردد.