آقای جان رونالد رول تالکین (جی.آر.آر. تالکین) که کتاب مقدس فانتزینویسان –یعنی «ارباب حلقهها»- را نوشته، کتابی دیگر هم دارد به اسم «هابیت». فیلمی از این کتاب اقتباس شده که در آن، «راداگاست قهوهای» که جادوگر و دوست «گندالف» است، عصایش را به گندالف میدهد. ماجرا از این قرار است که گندالف در نبردی ابتدایی با نیروهای تاریکی، عصایش را از دست میدهد. وقتی میخواهد به نبرد ارباب تاریکی برود، راداگاست مهربان به او میگوید: «تو بیشتر از من به این عصا نیاز داری». گندالف هم پیشکش دوستش را قبول میکند و با نگاهی مهربان، مراتب تشکرش را ابراز میدارد و با عجله راداگاست را ترک میکند. ناگهان راداگاست نکتهای را بهخاطر میآورد و با فریاد آن را به گندالف گوشزد میکند که: «فقط ممکن است گاهی درست کار نکند. در این صورت باید کمی کریستالِ بالای عصا را دستکاری کنی». راداگاست فریاد میزند اما عجلهی گندالف به او اجازهی شنیدن این نکتهی مهم را نمیدهد.
حالا شده حکایت ما. دنیا با محبت فراوان چیزهایی را به ما هدیه میدهد، اما چون سرخوشیم و سربههوا، ایرادش را نمیشنویم و روش استفادهاش را نمیفهمیم. پا جای پای گندالف میگذاریم و وقتی که غافلیم، ناگاه همان هدیه، بلایی برسرمان نازل میکند...