ویرگول
ورودثبت نام
حامد هزارخانی
حامد هزارخانی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

امیرکبیر و میکروچیپ‌ اجنبی‌ها‌

اولین بار توی مدرسه و سر زنگ تاریخ بود که در مورد امیرکبیر و قضیه‌ی ترس مردم از واکسن زدن شنیدم

"چند روز پس از آغاز آبله‌کوبى به اميرکبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمى‌خواهند واکسن بزنند. به‌ويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويس‌ها شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌يافتن جن به خون انسان مى‌شود"

یادمه اون موقع‌ها به این فکر می‌کردم که چقدر مردم اون زمان احمق بودن! آخه چه‌جوری به حرفای مسخره‌ی
چند تا رمال گوش کردن و جون خودشون و بچه‌هاشون رو به خطر انداختن؟ آدم چقدر می‌تونه نفهم باشه آخه!

تا این‌که چند وقت پیش قضیه‌ی واکسن کرونا مطرح شد و
در ادامه بحث تئوری‌های میکروچیپ و تزریق ردیاب و... پیش اومد:

"حدود 20 درصد آمریکایی‌ها معتقد به تئوری توطئه در واکسیناسیون بوده و
گمان می‌کنند که ممکن است در واکسن‌های کرونا میکروچیپ کار گذاشته شده باشد"

"برخی از افراد بر این باورند که ویروس کرونا تنها پوششی برای دولت ها و شرکت های بین المللی بوده
تا بتوانند میلیون ها مردمی که از واکسن استفاده می کنند را ردیابی کنند"

این‌جا بود که نگاهم به این قضیه عوض شد و متوجه یه چیزی شدم؛

من داشتم خیلی راحت عملکرد و طرز فکر مردم اون زمان رو قضاوت می‌کردم، ولی به این فکر افتادم
که شاید احمقانه بودن این موضوع برای کسایی که توی اون موقعیت بودن، اینقدرها هم روشن نبوده؛
در واقع من درکی از وضعیت جامعه‌ی اون زمان و تفکر غالب نداشتم
و داشتم از بیرون گود به قضیه نگاه می‌کردم

مثل کسایی که موقع فوتبال دیدن، وقتی یه بازیکن پاس اشتباهی میده یا یه موقعیت رو از دست میده بهش
بد و بیراه میگن، در حالی که خودشون روی مبل لم دادن و ذهنیتی در مورد شرایط پر از استرس توی زمین ندارن

وقتی که آدم‌ها توی دل یه مسئله هستن، فکر کردن منطقی و سنجش تمام جوانب براشون خیلی سخت‌تره

حدود 200 سال پیش و توی زمان امیرکبیر، که خیلی از مردم سواد خوندن و نوشتن هم نداشتن، و علم‌آموزی و
تفکر هم خیلی طرفدار نداشت، مردم به همین فال و رمل و اسطرلاب و جن و پری سرگرم بودن و اتفاقا این که از
یه چیز جدید مثل واکسن بترسن و ترسشون رو هم به یه‌سری باورهایی که داشتن (مثل جن و...) ربط بدن خیلی عجیب نبوده؛ چون اصلا نمی‌دونستن ویروس چیه که حالا واکسن بخواد چی باشه!



سوال: خب اون زمان مردم سواد و آگاهی نداشتن، قبول؛ ولی توی عصر حاضر چرا این مدل اتفاق‌ها میفته؟

باید به این توجه کنیم که مردم هر جامعه‌ای به اقتضای شرایطی كه دارن، ممکنه دچار سردرگمی فکری بشن

احتمالا امروز ديگه کسی از اين نمی‌ترسه كه نكنه واكسن بزنه و توسط اجنه تسخير بشه؛
چون جهان پيشرفت كرده و سطح آگاهی مردم هم بالاتر رفته؛
ولی نكته اينه كه توی جهان امروز و عصر ديجيتال ، جن‌ها هم لباس عوض كردن و ديجيتالی شدن!

اگر چه همه‌ی ما بیشتر ساعت روزمون با تکنولوژی سر وکار داریم، ولی ساختار و ماهیت پیچیده‌‌ی اون‌ها برای ما ناشناخته و جديده؛ و دانش اکثر ما از فناوری‌هایی مثل میکروچیپ‌ها، ریزپردازنده‌ها و... صرفا در حد
چند تا جمله‌ایه که توی اینترنت و فضای مجازی خوندیم

پس دور از ذهن نیست که نسبت به یه چیزی که آگاهی زیادی ازش نداریم، ترس داشته باشیم؛ و به‌خاطر این ترس یه‌سری افکار توی سرمون به‌وجود بیاد و در نهایت طوری رفتار کنیم که احتمالا سودی برای خودمون و اطرافیانمون نداره

یه‌بار دیگه این جمله رو ببینید:

مردم هر جامعه‌ای به اقتضای شرایط موجود، ممکنه دچار سردرگمی فکری بشن

یعنی همون‌جوری که ما ذهنیت مردم 200 سال پیش رو احمقانه می‌دونیم، ولی خودمون هم درگیر مسائل مشابه میشیم، احتمالا مردم 200 سال دیگه هم خیلی نظر جالبی در مورد بعضی رفتارهای ما نخواهند داشت؛ و البته مشتاقم بدونم اون‌ها قراره چه افکاری داشته باشن که 200 سال بعد از خودشون مایه‌ی تمسخر قرار بگیره!


نظر شما چیه؟

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید