بسم هو،
السلام علي الوتر الموتور،
پدر قامت به فردای قیامت بست شمشیرش
پسر ظهر عطش را صبح محشر کرد تکبیرش
پدر جان پیمبر بود و مولایش نمیخواندند
پسر قرآن ناطق بود و میکردند تکفیرش
"پدر انگشترش را هدیه داد و آیه نازل شد
پسر انگشتر و انگشت داد و کرد تفسیرش"
پدر ساقی کوثر بود و تنها بود با زهرا
پسر با آب مشک و اشک سقّا کرد تکثیرش
خدایی که علی در پرده از او گفتگو میکرد
کشید آخر حسین بن علی اینجا به تصویرش شاعر: مهدی جهاندار
داستان اسلام، داستانِ فرازهاست و فرودها، یک روز بر فراز قدم است یک روز بر فرود که هرکدام در دیده اهل باور سطح مسطّح است بر فراز تاریخ و در دیده اهل دنیا، فرازهاست و فرودها، به سان بالداری که هم سعودش و نیز فرودش همه پرواز، نام است، به تفاوت آنکه همه در داستان اسلام سعود است که به دیده اهل زیور صعودهاست و فرودها.
روزی کرامت است روزی خونبهای کرامت، روزی بهدور زمان، کرامت بر ضعیفی است در چشم زعیم روزی کرامت بر ضعیفانی در دیده کریم. فرق بین این و آن، قیل است و قال و لاغیر که هم علی"علیهالسلام" بر اسلام حق اعلی دارد و هم حسین"علیهالسلام" اعلاست در دیون. خون حسین"علیهالسلام"مرتبه اعلی کرامت است بعد از آنی که خونِ علی"علیهالسلام" مرتبه والای امامت است.
داستان اسلام، داستان خاتم بخشیهاست. روزگاری خاتم به خاتم الانبیاء بخشیدن، روزگاری خاتم به قاصبین خاتمها! عدهای خاتم به جور بخشیدند. اندکی خاتم به عشق. بر سر سجاده عشق خاتم به ضعیفی بخشیدند، بر سر سجاده کفر به یزیدها،معاویهها... روز خاتم بخشیست که معلوم میگردد خاتم درونت به چند میارزد؟ عدهای خاتم به اصنام میبخشند، که((اللهم العن صنمی قریش))، وعدهای خاتم به الله که ما از کدامین خاتم فروشانیم؟
در دور زمان معانی جولان گه دوران است، معنا میشود، هبه خاتم به هبهی ثَوب و خاتم که یعنی: آی جهانیان به گوش باشید که ما خاندان کرم فرقی میان کرامتمان نیست، روزی بذل خاتم میکنیم، روزگاری بذل خاتم و محل خاتم، هر دو میدهیم، تا در کرانههای وجود به گوش رسد: که خون حسین"علیهالسلام" ادامه خون علیست"علیهالسلام" که عاشورا ادامه داستان غدیر است و کربلا ادامه خون دل علیست"علیهالسلام".
که تفسیر خاتم بخشی، خاتم بخشیست. که آی جهانیان، آن روز که ندا آمد: کیست این بی نوا را یاری کند؟ علی بر سر سجاده کرامت گر شد که: انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه، و یوتون الزکوه و هم راجعون و آن روز که ندا آمد کیست که اسلام را یاری دهد؟ حسین"علیهالسلام"، بر سر سجاده طاعت اطاعت گر شد، که فرقی میان اینوآن نیست، که هم پدر خاتم بخشید و هم پسر خاتمها...
اینجا کربلاست. سرزمین بذل خاتمها. خاتمی به نشانی یاران، خاتمی به إربا إربا، خاتمی به خون جگر و صبر زینب و در آخر خاتمی به فسقاه حرملٌة بسهٍم بخشید تا بدانیم خاندان کرم ازبذل مال تا بذل جان در طریق الله، فرقی ندارند، تا بدانیم که هم علی"علیه السلام" حسین"علیه السلام" بود و هم حسین"علیه السلام" علی"علیه السلام"، كه (الاسلام نبوی الحدوث و حسینی البقاء).
که آنروز که شامیان بر تبل سرور کوبیدند، بر تبل کینههای کهن کوبیدند. که آنروز هم فضل علی"علیه السلام" آغازگر حسادتهای کورکورانهشان بود و این روز هم پسرش تقاص حسودهای عنود را میدهد.
که هرچه از ما میخواهید بکشید، اين خون جاودانتر میشود. که هرچه از خون ما بجهید، خون ما عالمگیرتر میشود.
كه ما رأيتُ الاّ جمیلاً، كه ما رأيتِ إلّا جليلاً، كه ما رأينا إلّا كریماً شهيداً.
ليك، يابن الشبيب إن كنتَ باكياًعلي شئٍ، فابكِ علي الحسين"علیه السلام" كه قتلوه عتشاناً كه قتلوه عرياناً، كه قتلوه...
که السلام علی الوتور الموتور، تنهای تنهای تنها...
حسین روشنایی۱۳۹۹.