انتظارات هرکسی از درس و دانشگاه میتونه کاملا شخصی و خیلی متفاوت باشه، چون هرکسی با دلایل و اهداف خاص خودش وارد دانشگاه میشه.
مطمئنا یکی از دلایلی که ما به دانشگاه میریم ادامه تحصیل هست، اما همین ادامه تحصیل میتونه برای افراد مختلف تجربیات متفاوتی داشته باشه.
تجربه من از «واحد ۱۸ فرهنگ و هنر دانشگاه جامع علمی کاربردی» واقعا تجربهای متفاوت و یکی از نکتههای جذاب زندگی شخصیم محسوب میشه.
اولین چیزی که باعث شد من این واحد دانشگاهی رو انتخاب کنم رشته های تحصیلی متنوع و کاربردی بود و اینکه دقیقا همون رشتهای که من برای ادامه زندگی حرفهایم نیاز داشتم این دانشگاه ارائه میکرد.
من همیشه از کنکور بدم میاومد و از آزمون سراسری متنفر بودم و دومین دلیلی که باعث شد این دانشگاه رو انتخاب کنم ورود آسون ، بدون دردسر و بدون کنکور به این دانشگاه بود که یک سد بزرگ رو از سر راه من برداشت.
سومین دلیلی که باعث شد من دانشگاه «واحد ۱۸ فرهنگ و هنر» رو انتخاب کنم، نحوه آشنایی و ارتباطم با این دانشگاه بود که خیلی دوستانه ، صمیمی و غیرمنتظره اتفاق افتاد.
برای من خیلی جذاب و جالب بود که فقط با یک تلفن و هماهنگی ساده ثبت نام کنم که خیلی غیرمنتظره بود.
همین چند دلیل کافی بود تا من این دانشگاه رو از بین بقیه دانشگاههای مختلف و رنگارنگ انتخاب کنم.
و اما ادامه راه و تجربیاتی که داخل واحد ۱۸ فرهنگ و هنر دانشگاه جامع علمی کاربردی بهدست آوردم:
ترم اول انتخاب واحد توسط دانشگاه انجام میشد و من فقط باید مبلغ شهریه و واحدهای انتخابی رو پرداخت میکردم که همین موضوع باعث شد دغدغه من بهعنوان کسی که تجربهای تو زمینه انتخاب واحد نداره خیلی کم بشه، چون اصلا حال و حوصله انتخاب واحد ندارم و فکر میکنم فقط باید وقت خودمو برای درس خوندن بذارم.
درگیری با ویروس منحوس «کرونا» هم که جذابیتهای خودشو داشت و برای من که کلا فرصتی برای کلاس حضوری نداشتم یک موقعیت ویژه محسوب میشد.
انتخاب واحد غیرحضوری، تکمیل ثبت نام غیرحضوری، کلاس آنلاین غیرحضوری و نهایتا امتحان و آزمون غیرحضوری، دقیقا همون چیزی بود که من نیاز داشتم تا در هر موقعیتی بتونم سر کلاس باشم و درس بخونم و آزمون بدم.
یکی از نکات مثبت این دانشگاه، اساتید واقعا فوقالعاده دلسوز و با محبت و مسلط به دروس بود که تجربه شیرینی رو برای من رقم زد. اساتیدی که هم به نمره میان ترم اهمیت میدادند و هم به نمره پایان ترم و هم کیفیت تدریس و یادگیری دانشجوها.
علاوه بر تخصص اساتید، نوع ارتباط برقرار کردن اساتید با دانشجوها و درک بالای اساتید از شرایط ما واقعا قابل تحسین بود.
روش برگزاری کلاس و آزمون هم که توسط دانشگاه جامع انجام میشد قابل قبول بود و انصافا در مقایسه با بقیه دانشگاههایی که من بررسی کردم در ترم اول خیلی کاربردی تر و آسون تر بود.
برخورد کارکنان دانشگاه و کادر آموزش هم که واقعا از جذابیتهای دانشگاه بود که خیلی دلسوزانه و پیگیر و مسولیت پذیر همه کارهای دانشجوهارو پیگیری میکردن تا به نتیجه برسه، (من چندبار خودمو جای کادر اداری دانشگاه تصور کردم و واقعا نتونستم داخل ذهنم سختی کار و مسولیتشونو تحمل کنم)
از حق نگذریم، تا پایان ترم و آزمونها واقعا همهچیز عالی بود اما یک درس بود که من متوجهش نمیشدم.
درس کاربینی، درسی بود که از روز اول هم برای من سوال برانگیز بود، نه خبری از استاد بود نه مطالب درسی، فقط یه فرم بود که باید تکمیل میشد، اما حتی درمورد نحوه تکمیل فرم هم هیچ توضیحی داده نمیشد و میتونم بگم اکثر دانشجوهای ترم اول درمورد این درس یک سوال بزرگ داخل ذهنشون داشتن.
این درس برای من و چند نفر دیگه از دانشجوها تبدیل به یک دردسر بزرگ شد و درنهایت اشتباه یکی از کارکنان دانشگاه و مشکلی که با استاد پیش اومد باعث شد علیرغم اینکه ما فرمهای مربوطه رو تقریبا بدون نقص تکمیل کردیم این فرمها و اسناد به دست استاد نرسه و درنهایت نتوانیم درس کاربینی رو با موفقیت پاس کنیم و مجبور شدیم دوباره برای ترم دوم برداریم.
متاسفانه هیچ کس پاسخ منطقی برای مشکلی که برای ما ایجاد شده بود نداشت و این درحالی بود که ما قصوری در این مورد نداشتیم.
البته با هماهنگی و همکاری رئیس دانشگاه و استاد مربوطه قرار شد این مشکل به بهترین وجه برطرف بشه و ما همچنان امیدواریم.
با همه فراز و نشیبی که این مسیر برای من داشت، درکل واحد ۱۸ فرهنگ و هنر دانشگاه خاطرات خوبی توی ذهن من ساخت و من برای ترم دوم و ادامه تحصیل دلگرم تر و مشتاق تر شدم.
ارتباط سریع و بدون دغدغه با کادر دانشگاه مخصوصا رئیس دانشگاه باعث شد من احساس کنم واقعا عضوی از یک خانواده هستیم و با هم برای بهتر شدن تلاش میکنیم.
حالا نوبت بخش جذاب ماجرا میرسه، همکلاسیها و هم رشتهای ها. یک گروه واقعا یکرنگ و یک تیم هماهنگ و همراه و دلسوز.
هم کلاسی های من تو رشته امور فرهنگی واقعا یک نعمت بودن، همه مسولیت پذیر و با معرفت و پرتلاش.
با اینکه اختلاف سنی بین هم کلاسی های زیاد بود و طیف های مختلفی بین همکلاسیها بود اما همه کنار هم یک گروه صمیمی و باحال رو تشکیل دادیم که فکر میکنم برای همهمون تجربه شیرین و متفاوتی بود.
و اما ترم دوم که الان وسطش هستیم، این ترم هم تقریبا مثل همون ترم قبل جذاب و شیرینه مخصوصا اساتید که واقعا متخصص ، دلسوز و قابل احترام هستن.
با اینکه اشکالات اینترنت سراسری و گوشیهای موبایل، چالشهای زیادی برای سامانه آموزشی ، کادر اداری دانشگاه، اساتید و دانشجوها ایجاد کرد اما باز هم لذت تجربه کلاس آنلاین واقعا جذاب و شیرینه.
دانشگاه غیرحضوری هوشمند و ادامه تحصیل آنلاین چیزی بود که همیشه برای ما مخصوصا نسل دهه ۶۰ یک رویا بود اما الان دیگه به واقعیت تبدیل شده.
تصویر سریال تلویزیونی «اِسکیپی کانگوروی بوتهزار» (که دهه ۷۰ از تلویزیون ایران پخش میشد) و «سانی هاموند» دوست اسکیپی، پسری که توی یک ساعت مشخص جلوی یک مانیتور روی صندلی میشست تا تصویر معلمش رو ببینه و مجازی درس بخونه همیشه یک سوال خیلی بزرگ داخل ذهن من بود و محاسبات ذهنی منو درگیر کرده بود الان دیگه با حضور و تجربه ۲ ترم تحصیل داخل واحد ۱۸ فرهنگ و هنر، کاملا قابل درک و پاسخگویی شده.
تقریبا ۳ دهه گذشته تا ما هم بتونیم مثل مجموعه تلویزیونی «اسکیپی» بهصورت مجازی درس بخونیم که البته متاسفانه یا خوشبختانه از مواهب و دستاوردهای بیماری منحوس «کووید ۱۹» هست.
نزدیک به ۷ ماه تجربه متفاوت به من نشون داد با تمام مشکلات و کمبود وقت میشه با یک دانشگاه مناسب و دوستداشتنی اتفاقات مثبت، شیرین و هدفمندی برای بهتر شدن و پیشرفت توی زندگی حرفهای بهوجود آورد.
من که آرزو میکنم این ویروس و بیماری هرچه سریعتر دست از سر همه مردم دنیا برداره اما این روش تدریس متفاوت و بهروز و ادامه تحصیل آنلاین همچنان پابرجا بمونه و هرروز بهتر و جذاب تر بشه.
امیدوارم خوندن این مطلب برای شما مفید بوده باشه و باعث بشه شما هم مثل من تجربیات متفاوت ، جذاب و شیرینی رو بهدست بیارید.