حسین تقی پور
حسین تقی پور
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

درباره ماگدالنا آباکانوویچ، نقاش دستگاه بافندگی

ماگدالنا آباکانوویچ
ماگدالنا آباکانوویچ

«در جایی که شمارش دیگر معنایی ندارد، احساس می‌کنم در کمیت غرق شده‌ام. با تکرار نشدن در چنین کمیتی. انبوهی از انسان ها، پرندگان، حشرات یا برگ‌ها، مجموعه‌ای مرموز از انواع نمونه‌های اولیه خاص، معمایی از طبیعت ناشناخته اند. (ماگدالنا آباکانوویچ)

«ماگدالنا آباکانوویچ» سال‌ها با موضوع «بی‌شمار» سروکار داشت. وی از اواسط دهه پنجاه تا اواخر قرن بیستم پیشرفت زیادی داشت و هنر او به مجسمه سازی و اینستالیشن گسترش یافت. آباکانوویچ که سال ۱۹۳۰ در یک خانواده اشرافی لهستان به دنیا آمد، دوران کودکی خود را در جنگل‌ها و مزارع املاک روستایی خانواده‌اش گذراند و در نوجوانی شاهد وحشت جنگ بود.

ماگدالنا آباکانوویچ شیفته نساجی بود به همین دلیل در لهستان کمونیستیِ پس از جنگ جهانی، دانشجوی هنر شد و  به آنچه عشق می ورزید پرداخت. او می خواست در این زمینه خاص تخصص پیدا کند. آباکانوویچ در طول تحصیل، همراه با سایر دانشجویان، کارهای مختلفی در زمینه طراحی منسوجات انجام داد. برخی از طرح‌های او برای کتاب «منسوجات لهستانی» استفاده شده است.

ماگدالنا آباکانوویچ در سال ۱۹۸۳ کارهای خود را با آلومینیم ساخت و در سال ۱۹۸۴ اولین کارهای برنزی خود را نیز ارایه کرد.
ماگدالنا آباکانوویچ در سال ۱۹۸۳ کارهای خود را با آلومینیم ساخت و در سال ۱۹۸۴ اولین کارهای برنزی خود را نیز ارایه کرد.

پس از فارغ التحصیلی مدتی به عنوان مدیر هنری کارخانه نساجی مرکزی میلانووک شروع به کار کرد. بنابراین، منسوجات به معنای گسترده از همان ابتدا در مرکز توجه آباکانوویچ قرار داشتند. او به عنوان یک هنرمند تجسمی آزمایش هایی را با پارچه های نقاشی شده آغاز کرد، اما به زودی به امکانات ارائه شده توسط فرآیند بافندگی در مورد ایجاد ساختارهای فضایی علاقه مند شد.

دیوارپوش‌های پشمی بسیار بزرگ او که از ترکیب پشم، موی اسب، پنبه و ابریشم مصنوعی ساخته می‌شوند، مخاطب را دعوت می‌کند که هم از دور و هم از نزدیک به آنها نگاه کند و این بافت‌های خشن، توده‌های ناهموار و گره‌دار، جابه‌جایی مواد و بافت‌ها را ببیند.

حجم‌های شگفت‌آوری که او می‌ساخت اغلب آثاری جامه‌مانند، پرابهام و گیراست.
حجم‌های شگفت‌آوری که او می‌ساخت اغلب آثاری جامه‌مانند، پرابهام و گیراست.

دیوارپوش‌های ماگدالنا آباکانوویچ اگرچه با دقت و مانند نقاشی و کلاژ کار شده‌اند، اما زندگی ملموسی به خود می‌گیرند. این آویز‌ها هنرمند و بیننده را می‌بلعد و گرمای مادی و بوی ارگانیک آنها به اندازه یک لالایی آرامش‌بخش است. بنابراین جزییات و تغییرات بافت آنها نیز یک صمیمیت عمیق و یک شیفتگی تقریبا ابتدایی را به آنها القا می‌کند، مانند نشستن در آغوش مادربزرگ یا خیره شدن به تکه‌های خزه و پوست درخت و چیز‌هایی که در حال رشد هستند. این کار‌ها مخاطب را به شادی دعوت می‌کنند و جای تعجب نیست که برخی از عناوین آنها نام‌های زنانه مانند هلنا و دزدمونا است.

در این میان، پیکره انسان متعلق به قلمرو وسیعی است که جمعیت و دسته های بی سر در آن زندگی می کنند. ایده ازدحام در ذهن او طنین زیادی دارد. یکی از آنها تبدیل فرد به چرخ دنده است. آباکانوویچ می‌گوید: «در میان جمعیت غوطه‌ور می‌شوم، مانند دانه‌ای شن در ماسه‌های شکننده، در میان گمنامی نگاه‌ها، حرکات، بوها، در جذب هوا و … محو می‌شوم.»

آثار نساجی ماگدالنا آباکانوویچ تا اواسط دهه ۱۹۶۰، تقریبا شبیه نقاشی‌های دیگر هستند اما به روشی دیگر. آنها بیشتر از آنکه تزیینی باشند، به اکسپرسیونیسم انتزاعی و نقاشی انتزاعی غیررسمی اروپایی دهه ۱۹۵۰ نزدیک هستند.

ماگدالنا آباکانوویچ که در سال ۲۰۱۷ درگذشت.
ماگدالنا آباکانوویچ که در سال ۲۰۱۷ درگذشت.

در اواسط دهه ۱۹۶۰، آباکانوویچ از مستطیل فاصله گرفت و شروع به ساختن اشکال بیضی شکل کرد. سپس آثار خود را به‌طور کلی از دیوار جدا کرد و به آنها اجازه داد در فضا آویزان شوند. این فرم‌ها اغلب شبیه کت‌های بزرگ، تنه‌های درختان شکافته‌شده، برگ‌های رگه‌دار و دندانه‌دار، پوسته‌های غول‌پیکر حشرات و… هستند. این آویز‌های پشمی و رنگ‌شده که از سال ۱۹۶۷ آغاز شد، در گالری آویزان می‌شد و سایه‌هایی با کنتراست بالا روی زمین ایجاد می‌کرد و به آنها حس زندگی و رمز و راز می‌داد.

ادامه این نوشتار را در سلیس نیوز بخوانید:


مجسمه سازیاینستالیشننساجی
حسین تقی پور، نویسنده و منتقد سینما و کارشناس رسانه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید