آنتونی گورملی بهعنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین مجسمهسازان مدرن بریتانیا دهههاست که با مایهها و دنیای همیشگیاش در پی کندوکاوی در رابطه بدن انسان با اجتماع و جهان اطرافش است.
ازاینرو نمایشگاه تازهاش در گالری بزرگ «وایت کیوب» در لندن، چیزی نیست جز ادامه منطقی دنیای قبلی که در آن هنرمند با همان سبک و سیاق، دغدغههای پیشیناش را در جهانی بیشازپیش سیاست زده ترسیم میکند، جایی که بدن انسان از هر سو موردحمله قرار میگیرد و تنهایی و انزوای بشر بیشازپیش رخ مینماید.
به همین دلیل است که هنرمند این نمایشگاه را «سیاست بدن» مینامد، جایی که مجسمههای فلزی هم قد و اندازه بدن انسان- که به امضای او بدل شدهاند و برخیشان بر بلندای ساختمانهای لندن خودنمایی میکنند و گویی به نظاره بشر درگیر سیاست و مشکلات اجتماعی نشستهاند- این بار در این نمایشگاه شکنندهتر از پیش به نظر میرسند.
قطعات فلزی این بار بافاصله قرارگرفتهاند و از دور تصویر انسانی آسیبپذیر را خلق میکنند که در انزوا به سر میبرد و در چهرههایی غالباً رو به دیوار، گویی از محیط اطراف خود گریزانند.
در اتاقی دیگر، انسانی در ابعاد بزرگ گویی به صلیب کشیده شده و گورملی در ویدیوی جذابی که در همین نمایشگاه به نمایش درمیآید درباره آن اشاره دارد که انسان پیش از آنکه برای اولین بار به صلیب کشیده شود، همواره این صلیب را با خود داشته و با خود حمل کرده است.
اشاره گورملی اشاره استعاری جذابی است که مفهوم صلیب و بار به دوش کشیدن را از اسطوره مسیح به زندگی امروز ما مرتبط میکند و قهرمانان گورملی- همه ما- خواسته یا ناخواسته در حال کشیدن صلیب فرض گرفته میشوند، صلیبهایی که در نگاه اول چندان مشخص نیستند و دیده نمیشوند.
اما مهمترین و بزرگترین بخش نمایشگاه، مجسمههایی است که در ابعاد معمول انسانی- هم قد هنرمند- به اشکال مختلف دراز کشیده یا نشستهاند. این بخش که از ۲۴۴ مجسمه تشکیلشده، «محل استراحت» نام دارد و گویی انسان خسته از مناسبات اجتماعی/سیاسی را در یک بزنگاه تاریخی به یک استراحتگاه دعوت میکند تا در ۲۴۴ شکل مختلف، انواع و اقسام حسهای انسانی را در موقعیتهای گوناگون با ما در میان بگذارد.
هر یک از مجسمهها شخصیت خاص خود را دارند و شکل قرار گرفتن آنها قابل تفسیر و تأویل است، اما در کنار هم قرار گرفتن آنها صحنه باشکوهی خلق میکند که در عین نمایش فردیت انسان، به تصویر جمعی تکاندهندهای میرسد که ویژگی مشترک همه آنها را در نوعی گریز و خسته بودن از دنیای اطرافشان به نمایش میگذارد.
ازاینرو عنوان این اثر بهنوعی کنایی است و ضمن ترسیم موقعیت «استراحت»، پیچیدگی شخصیتها و مشکلات و معضلات آنها را به نمایش میگذارد. به یک معنی باآنکه «انسان» گورملی در حال «استراحت» است، هیچ نشانی از آرامش و رضایت در او دیده نمیشود.
این بار هم ضمن رجوع هنرمند به احساسات ازلی و ابدی انسان- از تنهایی تا انزوا- و پرداختن به درونیات بشر - که زمان و مکان نمیشناسد- با لایهای از نگاه اجتماعی هنرمند روبرو هستیم که در جهانی پیچیدهتر از پیش، راه گریز و گزیری ندارد و پیچوتاب خوردهتر از همیشه، سعی دارد خودش را در برابر حمله جهان اطراف حفظ کند.
به همین دلیل در ورودی نمایشگاه با مکعبهایی روبرو هستیم که ضمن یادآوری بدن انسان، به سلولهای زندان شبیه هستند. هر سلول یک حفره دارد که درون و برون اجتماع- و هم انسان- را شکل میدهد و در هر دو وجه به تاریکی درونی میرسد: هم تاریکی درون انسان و هم تیرهوتار بودن وضعیت اجتماعی/سیاسی جهان.
اما گورملی بهمانند هر هنرمند اصیل دیگر، بهرغم پرداختن به شرایط روز جهان، از هر نوع شعار و روایت ظاهری و سطحی فاصله میگیرد و تنها به نظارهگری بدل میشود که در امتداد جهان خاص خود، به نظاره دنیای اطرافش مینشیند و بهمانند هر هنرمند اصیل دیگری، چندان خبر خوشی برای ما ندارد.
ادامه این نوشتار را در سلیس نیوز بخوانید: