حسین کیانی نیا
حسین کیانی نیا
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

بازنده‌ی پیروز...


ای جانِ جهانم، بی تو نتوانم
بی رویِ چو ماهت، من پیرِ جوانم

ای هستیِ این دل، سرمستیِ این دل
نامِ تو بگویم، با هر ضربانم...

دلداده‌ی مجنون، آواره‌ی لیلی!
مردم نبگویند، جز زخمِ زبانم...

داغِ دلِ خسته، قلبی که شکسته
بازنده‌ی پیروز، در دور و زمانم!

در وصف نگنجد، چون دل که بِرَنجد
تنها شدم و من، دردا برهانم

تا گردِ تو بودم، شاگردِ تو بودم
رفتی و شد این غم، احوال عیانم...

حسین کیانی نیا
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹

غزل تازهحسین کیانی نیاشاعربازندهپیروز
انسانِ ایرانیِ مسلمانِ آزادی‌خواهِ جهادگرِ فقرپژوه!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید