استفاده از فناوری هوش مصنوعی یا فرآیندهای خودکار در تشخیص و درمان بیماران چه آیندهای را برای علم پزشکی رقم خواهد زد؟
طبق یک مطالعه در سال 2019، هوش مصنوعی میتواند در طی 10 تا 20 سال آینده جایگزین 35٪ از مشاغل انگلستان شود. اما آیا پزشکی هم جزو این 35درصد شغلی است که در 20 سال آینده از بین خواهند رفت؟
وقتی، از بیرون، به حرفۀ پزشکی نگاه میکنیم کار آنها را تشخیص و درمان بیماری مییابیم. این تشخیص و درمان بیماری برای غیرپزشکها فرایندی ساده به نظر میرسد؛ اما اگر نیک بنگریم کار پزشک فراتر این دو مرحله است.
با نگاه عمیقتر فرایندهای زیادی باید برای مراقبت صحیح از بیمار طی شود. بیایید این مراحل را با هم مرور کنیم:
اگر قرار باشد که از هوش مصنوعی در پزشکی استفاده شود، بیشتر موارد فوق را میتوان خودکار کرد. و اتوماتیکبودن فرایندهای بالا به این معنی است که کارها با سرعت بیشتری انجام شوند و وقت پزشک متخصص در انجام سایر وظایفی که نمیتوانند خودکار باشد آزاد شود.
پس، در حالت خوشبینانه، با استفاده از هوش مصنوعی در فرایندهای بالا از منابع انسانی به نحو ارزشمندتری استفاده میشود.
اما کدام یک از فرایندهای بالا بدون کمک پزشک انجامشدنی نیست؟
واقعیت این است که هوش مصنوعی در کنار دانش رباتیک و اینترنت اشیاء زندگی ما انسانها را دچار تحول شدید خواهد کرد و بسیاری از شغلها از جمله پزشکی تغییرات عظیمی را تجربه خواهند کرد.
یک بیمارستان هوشمند را در نظر بگیرید. نگهبانها جای خود را به دوربینها و ورودیهای هوشمند میدهند. عملیات تشکیل پرونده با دستگاههایی مثل دستگاههای خودپرداز بانکی انجام خواهد شد. فرایند آزمایش و تشخیص بیماری توسط رباتهای هوشمندی که در ورودی بیمارستان تعبیه شدهاند انجام خواهد گرفت. این رباتها بیماران را بر اساس پروندههای قبلی و تشخیص اولیه راهی خانه، اورژانس یا بخش خواهند کرد. وقت عمل، اتاق استراحت، برنامهریزی برای تزریق دارو و انجام آزمایشات بعد از عمل به کمک نرمافزار انجام خواهد شد. تصور کنید که همهچیز توسط لباس بیمار و دوربینها کنترل خواهد شد و هیچچیزی از نظر مغز متفکر بیمارستان، که همان هوش مصنوعی است، دور نخواهد ماند.
در این شرایط پزشک چه جایگاهی دارد؟ آیا این بیمارستان به وجود پزشک متخصص نیاز دارد؟
برای اینکه به قضاوتی عادلانه دست بزنیم، لازم است که از خدمات هوش مصنوعی به سلامت انسانها هم بگوییم؛ عیب مِی· جمله بگفتی هنرش نیز بگو!
تشخیص صحیح بیماریها به سالها آموزش و تجربۀ پزشکی نیاز دارد. حتی با وجود متخصص کارآموزدۀ باتجربه فرایند تشخیص یک پروسۀ دشوار و وقتگیر است. در بسیاری از موارد هم، تشخیص بیماری به خاطر کمبود متخصص عقب میافتد و جان بیماران به خطر میافتد.
هوش مصنوعی با تکنولوژی یادگیری ماشین (بهویژه الگوریتمهای یادگیری عمیق) اخیراً پیشرفت چشمگیری در تشخیص خودکار بیماریها داشته است. این پیشرفتها فرایند تشخیص را ارزانتر، دردسترستر سریعتر کردهاند.
ماشینها چطور یاد میگیرند که تشخیص دهند؟
الگوریتمهای یادگیری ماشین میتوانند الگوهای مشابه و یکسان را تشخیص دهند. این الگوریتمها در کامپیوتر برای یادگیری به نمونههای زیادی- مثلا هزاران مورد- نیاز دارند. این نمونهها باید، از قبل توسط پزشک، به صورت منظم دیجیتالی شوند؛ ماشینها که نمیتوانند کتابهای درسی را بخوانند و پزشکی یاد بگیرند.
پس اگر دادههای کافی در اختیار هوش مصنوعی قرار گیرد، تحلیل دادهها در زمان بسیار سریعی انجام خواهد گرفت. پس از اینکه دادهها یا نمونههای بسیاری به هوش مصنوعی داده شد، تحلیل و بررسی شباهتها و تفاوتهای این نمونهها هوش مصنوعی را قادر میسازد که دست به نتیجهگیری بزند. از این بعد هوش مصنوعی میتواند دربارۀ نمونههای جدید نظر بدهد.
به مثالهای زیر دقت کنید:
اگر تصاویر به اندازۀ کافی در اختیار هوش مصنوعی قرار گیرد، الگوهای مشابه کشف میشوند و هوش مصنوعی با داشتن تصویر جدید و مقایسۀ آن با یافتههایش بیماری را تشخیص میدهد.
الگوریتم میتواند در کسری از ثانیه نتیجهگیری کند و میتوان آن را با هزینۀ کم در سراسر جهان تولید کرد. پس با فراگیری هوش مصنوعی، به زودی، همه در همه جا میتوانند با کیفیت یکسان و قیمت پایین بیماری خود را تشخیص دهند.
تولید دارو فرایندی بسیار گرانقیمت است. بسیاری از فرایندهای آنالیز مربوط به تولید دارو را میتوان با هوش مصنوعی کارآمدتر کرد. پس هوش مصنوعی نیاز به سالها کار و سرمایهگذاری صدهامیلیونی را رفع میکند.
تولید دارو چهار مرحله دارد که هوش مصنوعی در هر چهار مرحله سربلند بوده است:
وضعیت امروز را، که کرونا در همۀ جهان همه چیز را به هم ریخته است، در نظر بگیرید. تصور کنید که یه هوش مصنوعی چقدر همه چیز را سریعتر پیش میبرد اگر امروز به اندازۀ کافی پیشرفت کرده بود. حتما تعداد افراد کمتری کشته میشدند و احتمالا وضعیت شیوع بیماری به پاندمی تبدیل نشده بود.
بدن بیماران مختلف به داروها پاسخهای متفاوتی میدهد. بنابراین درمان افراد با روش مختص خود آنها احتمال درمان را افزایش میدهد؛ ولی انتخاب اینکه چه شرایطی در بیمار باید مدنظر قرار گیرد تا درمان بخصوصی برای او تجویز شود کار سختی است.
هوش مصنوعی میتواند این کار آماری پیچیده را، به طور خودکار، انجام دهد؛ یعنی ویژگیهایی را کشف کند که بر اساس آنها بیمار پاسخ خاصی به یک درمان خاص میدهد. بنابراین الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند، با سنجش آن ویژگیها در بدن انسان و مقایسۀ آن با داروها، پاسخ احتمالی بیمار به یک درمان خاص را پیشبینی کنند.
به بیان دیگر، هوش مصنوعی با مشاهدۀ وضعیت بیماران مختلف و مقایسۀ پاسخ آنها به درمانهای نجویزشده میتواند یاد بگیرد که برای کدام بیمار چه درمانی مناسبتر است. بنابراین، پزشک با پیشنهادی که هوش مصنوعی میدهد میتواند بهترین نوع درمان را پیش بگیرد.
SOURCES: datarevenue، mendeley، wikipedia
هوش مصنوعی قادر به پردازش مقدار زیادی داده همراه با دقت بالا بدون هیچگونه خستگی و فرسودگی است. هوش مصنوعی میتواند به دلیل توانایی در انجام کارهای زیاد، به طور همزمان و به صورت خودکار، بهرهوری را در حوزۀ درمان افزایش دهد. هوش مصنوعی میتواند از کار اداری پزشکان بکاهد و در نتیجه کیفیت مراقبت از بیمار را بالا ببرد و به آنها امکان میدهد زمان بیشتری را با بیماران و تیم مراقبتهای بهداشتی سپری کنند.
هوش مصنوعی در تمام مراحل درمان به پزشکان کمک میکند. اما آیا این معنای آن است که پزشکان به طور کلی از کار بیکار خواهند شد و کار آنها را رباتها و هوش مصنوعی انجام خواهند داد؟ بعید است (لااقل فعلا).
احتمالا، هوش مصنوعی به عنوان همکار و مشاور وارد فرایند درمان میشود و در تشخیص، انتخاب نوع درمان و نظارت بر بهبود بیمار به پزشکان کمک میکند. در نهایت این پزشک است که با خلاقیت، همدلی و قضاوت خودش بیمار را راهنمایی و درمان میکند.
به نظر میرسد که چون هوش مصنوعی حساسیت انسانی را ندارد هنوز هم نیاز به تخصص انسانی در تفسیر دادهها و تجویز دارو و درمان وجود دارد. پس، به احتمال زیاد، پزشکی با هوش مصنوعی به سمت تکامل برود نه انقراض.
نظر شما چیست؟