این مدلیه حتی وقتی یه دانشگاهی اون سر کشور یه مسابقه میذاره سنسورای اینجانب فعال میشه و تصمیم به شرکت میگیرم . از اونجایی که عاشق تجربه های جدید و مختلفم. دوست دارم توی این مسابقه ها شرکت کنم . مسابقه های قرانی و فرهنگی ادبی ورزشی و..
خیلی ادم اهل شعر و شاعری نبودم و تنها شعرایی که علاوه بر ادبیات دبیرستان میخوندم چندتا منظره پروین اعتصامی بود ولی به واسطه علاقه زیادم به تجربه های جدید وارد گروه غزل خوانی شدم و همینجا علاقه وافری به شعر و و غزلیات حافظ توی وجود من ایجاد شد.
دوران دبیرستان و راهنمایی چندبار المپیاد زبان انگلیسی شرکت کردم و یکسری مسابقه های متفرقه مثل دعای عهد و .. شرکت کردم ولی خیلی کم فعالیت بودم توی دوران ابتدایی اوج کارای غیردرسی من بود یه مستند درباره دوران کهن و دایناسور ها درست کردیم با دوستام که خیلی دوست دارم پیداش کنم و ببینمش.. و یدونه فیلم کوتاه هم بازی کردم که توش من نقش پیرمردی رو داشتم که با اب رود داشتم وضو میگرفتم و وضو رو به بچها یاد میدادم.... کاش میشد فیلم های اینا رو پیدا میکردم:((
یادمه توی مسابقه های شیوه درست نماز خواندن و خطاطی هم شرکت کردم که توی خطاطی یه حدیث نوشتم و سحر امینی هم یه سبد گل و پرنده بالاش کشید و رتبه اوارد و یه دفتر صد برگ بهم جایزه دادن ...اینها تمام چیزاایی بودن که از فعالیت های خاص اون دوران یادمه....
ولی توی دانشگاه میخوام خیلی فعال تر باشم و به واسطه مسابقه های مختلف با دنیاهای جدید روبه رو بشم مثلا الان میخوام توی مسابقه نمایشنامه خوانی کتاب (بلاخره این زندگی مال کیه) شرکت کنم.