دقیقهی ۳۰:۰۰۰
+ ایمان چیست؟
- ایمان محرک آدم است.
- هر آنچه که قبلا به آن اعتقاد داشته باشیم.
- ایمان مرحلهی آخر آگاهی است.
- مرحلهای بین فکر تا عمل ماست. داده/اطلاعاتی میگیریم و فکر میکنیم اما ایمان نیاز است تا به آن عمل کنیم.
- من فکر میکنمی ک سنت و تربیتی بوده که من برای خودم ایمان تعریفش میکردم. در حالی که اگر از راه عقلی به این نتیجه برسم که کاری مشکل داره باز هم انجامش میدهم.
- ایمان سررشتهش دست من نیست؛ دست خدا هم هست.
- از روی چیزایی که بهش عمل میکه میتونیم به این برسیم که به ایمان رسیده. یعنی اگر عملی نباشه ایمانی هم نیست. ایمان بدون عمل میشه «ولکن قولو اسلمنا...»
+ ایمان دارید که میمیرید؟ پس چرا گناه میکنید؟ ایمان دارید که بعد از مرگ مؤاخذه میشید؟
- ما ایمان داریم که شب امتحان درس نخونیم میافتیم، پس میخونیم.
- اگر ایمان داشته باشیم که یک بند مونده باشه و اینو بخونیم نمیفتیم، واقعا میخونیم اونو.
- در مورد مرگ هم میدونیم ولی انگار یادمون میره..
+ تو یادت میره که یه چاقو رو بکنی تو چشمت خطرناکه؟
- ایمان دارم که میمیرم. ولی ایمان دارم که فعلا نمیمیرم. اعتقاد ندارم که همین الآن ممکنه سکته کنم بمیرم.
- من میدونم که میمیرم ولی احتمالش رو کم میدونم. من اون ۱٪ رو نمیبینم.
+ اگر ظرفی به شما بدن که بگن توش ۱٪ مرگ موش هست (که تو رو میکشه)، اینو میخوری یا نمیخوری؟ اگر من ایمان داشته باشم که اگر الآن بمیرم به شقاوت ابدی دچار میشم، به سعادت نمیرسم، رفتارم تغییر نمیکنه؟
- ایمان به محبت خدا. من دورهای از ترس مرگ شبها خوابم نمیبرد و شبها گریه یمکردم ولی نمیتونستم باور کنم که اینقدر مهربونه بخواد اینقدر ما رو مجازات کنه.
+ الآن بحث ما خیلی در مورد مرگ شد، در حالی که دربارهی ایمان داشتیم صحبت میکردیم!
۴۷:۰۰
مثال: کسی که سرطان گرفته و بهش میگن تو ۴ ماه بیشتر زنده نیستی. چقدر رفتارش عوض میشه. دیگه براش مهم نیست بنز یا پراید سوار میشه، دیگه دلخور نمیشه از دست اطرافیانش.
یک نکتههم در برخورد با قرآن: کلید واژه ها رو سرچ کنید (به برکت ابزارهای جستوجوی جدید) با فهم ارتکاذی خودتون پیشنرید. مثلا حیات در قرآن واقعا به چه معنی بوده؟ اگر سعی کنید ادبیات قرآن رو بفهمید، به روح کلمات میتونید دست پیدا کنید و به عرف واژهها در قرآن آشنایی پیدا کنید.
۵۰:۰۰
عقل ما هر چیزی که واردش میشه رو اگر تشخیص بده این حَقه، میبره سمت قلب، و قلب نسبت به اون شوق پیدا میکنه. بعد اگر این شوق متعالی شد و هی زیاد و زیاد تر شد منتج به یک رفتار/ عمل میشود.
فقط اعتقاد قلب - اینکه تضخیص عقل من تصدیق کند - این ایمان نیست. خیلی از بچه ها ایمان را همین لایه ترسیم می کنند (همون رسیدن از ظاهر به باطن) مثل یه جور آستر عقل.
اما ایمان در پارادایم قرآن دقیقا یه چیزیه که امکان نداره عمل از توش درنیاد (همون که میگیم برید کلیدواژههای ایمان رو سرچ کنید). معارف دینی باید در زندگی تو اثر بگذاره، باید بتونی باهاش زندگی کنی. وگرنه تو اون معارف رو نفهمیدی یا اصلا دینی نیست؛ یعنی ساختهشدهي ذهن فلسفی خودته. (یعنی امکان نداره کسی ایمان داشته باشه و عمل انجام نده)
این خیلی نگاه ما رو به مسائل دور و برمون عوض میکنه. این برمیگرده به همون بحثی که معارف دین وارد زندگی ما میشود یا نمیشود؛ آقا اگر از این نگاه عملیات درنیاد، نگاه باطلی است. (شاید الآن هم در دعواهای دور و برتون، این بحثث رو در دانشگاه دیده باشید)
در ادامه کتاب بحث تقوا رو مطرح میکنه:
مدل تقوایی مسیحیت: یه عده میرن تو کلسا مینشین گناه نمیکنن
مدل تقوایی دین: یک زره است. اتفاقا من یه زره میپوشم که برم وسط همهی گناهها. این خیلی نگاه هیجان انگیزیه! برخلاف تمام توصیههای ما که میگوییم در فلان فضاها نرو؛ که البته پوشیدن آن زره خیلی نکتهی مهمی است. و اینکه انسان با تقوای دین غریق نجات است، میپرد در آب که دیگران را نجات دهد، نه اینکه فقط خودش را نجات دهد. تعبیر زره برای تقوا این رو به من نشان میده. چون زره در مبارزه معنا پیدا میکند (من یک گوشه بنشینم زره تنم کنم که مفهومی نداره! من میرم در جنگ زره میپوشم!). و این توصیهی قرآن به رسوال الله نیست، به همهی مؤمنان است.
چه جوریه که در دین این توصیه به من میشود که در گوشهی کنج عابدانهی خودت ننشین و برو در معرض هر آنچه که شر است قرار بگیر، با زره تقوا. و این تقوا جنسش چی میتونه باشه؟
۵۴:۰۰
نکتهی دیگر مربوط به نگاه به رحمت است. «اطیعوا الله و الرسول لعلکم ترحمون (آل عمران ۱۳۲): اطاعت کنید، شاید مورد رحمت قرار بگیرید. نگاه ما به رحمت چیست؟ اشتباهی کنیم و خدا ببخشد. در حالی که نگاه آیه به «عمل» است.
هم چنین دربارهی مغفرت: در آیهی دیگر: «و سارعوا الی مغفره من ربکم». این غفران مثل بخشش یک بچهی شیطان توسط مادر سخت گیرش نیست. غفران الهی این بخششی نیست که ما در دور و برمون میبینیم. اون خلاءی که خودت در مسیر شغلت ایجاد کردی رو خدا بپوشانه تا بتونی طی کنی، این غفران الهیه.
۶۰:۰۰
هر گناهی که انجام میدهید ضربتی بر روح وارد میکنه و زخمی ایجاد میکنه. غفران یعنی این زخم روان، این کمبود روح، این نقیصهای که در انسان ایجاد شده برطرف شود. آن وقتی که یه کمی بیای بالا. (ظلمی نبوده که در حق خدا کنیم و خدا از حق خودش بگذره) «اگر نعمت غفران نباشد، آدم نمیتواند جبران عقبماندگیهایش را بکند.»
در قرآن کلید واژهی #رحمت رو هم سرچ کنید (تو اطاعت کنی رحمت شامل حالی میشود عملی بکنی اینجور میشود... نه اینکه اشتباهی کنی). هدف از خلقت رسیدن به رحمت است. (در ادامهی اینکه همهی این نعمت ها در همین دنیا باید محقق بشود.)
۶۵:۰۰
یک بحث دیگه که دوست دارم مطرح بشه: واقعا حکومت اسلامی و انقلاب اسلامی از دل یک سری معارف اصیل دینی درومده. با فهم عمیقشون از توحید بوده... . این یک حرکت برگرفته از بیعدالتیهای زمان شاه نبوده. که ما گاهی میریم در این ادبیات. که اوضاع زمان شاه امام و بقیه را به این نتیجه رساند که انقلاب کنند. این بوده که: باید چنین حکومت اسلامی باید باشد و غیر از این نمیشود که توحید محقق شود.
تنها نظریهی دینی که از دلش عملیات درومد تونست این نگاه رو محقق کنه همین نگاه بود.
چرا از دستورات ولی فقیه پیروی میکنیم؟ چندین نگاه هست.ی کیش اینه که این نگاه از یک نگاه توحیدی برآمده و من هر آنچه از این نگاه توحیدی برمیخیزد، انجام میدهم. توجیه و تبیین رفتار حرکت انقلاب
اسلامی. چه تغییری در سبک رفتاری من نسبت به رهبری و ... ایجاد میکنه. شما هم باید مسلط به اون نگاه توحیدی باشید. در این دنیا قراره محقق بشه و این چی؟ این قسمت هیجان انگیز ماجراست!
در پایان:)
متن رو بخونیم. قرار بذاریم که بخونیم. ما خلاصهوار ۱ رو گفتیم. ۱ رو حتما بخونید، انشالله به سوالاتش میپردازیم.
یادآوری در گروه: کلید واژهی ایمان را در قرآن سرچ کنیم. فرق یا ایها الناس و یا ایها الذین ءامنو ها رو پیدا کنید.
مقدمهش رو هم بخونیم:)) چهجوری کتاب جمعآوری هم شده جالبه:)