با وجود اینکه صنعت خودرو بهصورت کلی دچار مشکل است اما مشکلات شرکت ایرانخودرو به نسبت بقیه بهشدت بیشتر است. از مجموع زیان انباشته شرکتهای بزرگ خودروساز (ایرانخودرو، سایپا) 70 درصد مربوط به ایرانخودرو است و از زیانی هم که سال 1401 این صنعت ساخته، 65 درصد در ایرانخودرو ساخته شده است. از طرف دیگر در مقایسه ماشینهای تولیدی این شرکت با شرکتهای تولیدکننده دیگر در این صنعت متوجه میشویم فاصلهی قیمت کارخانه و قیمت بازار محصولات ایرانخودرو بهشدت بالاتر است. از آنجائیکه شرایط صنعت از هر جهت بسیار بد است، این تبعیض منفی بیشتر در حق ایرانخودرو به چشم نمیآید. به نظر میرسد این شرایط بدتر برای ایرانخودرو ریشه در ترکیب سهامداری این شرکت دارد.
چه چیزی باعث شد ترکیب سهامداری ایرانخودرو بیشتر مورد توجه قرار بگیرد؟
یک معامله بلوکی و خرید سهام متعلق به بانک صادرات توسط گروه بهمن باعث شد تا ترکیب سهامداری ایرانخودرو بیشتر مورد توجه قرار گیرد. در نتیجه این معامله، اکثریت سهامداری در ترکیب سهامداران این شرکت تغییر کرد.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، بعد از معاملهی بلوکی سهام و فروش آن توسط بانک صادرات، ترکیب سهامداری ایرانخودرو به گونهای شده که شرکت قطعهساز با 27.85 درصد نسبت به دولت (سهام خود دولت و شرکتهای وابسته به آن) که 26.16 درصد از سهام این شرکت را دارد، درصد سهام بیشتری دارد. همانگونه که میدانید 24.33 درصد از سهام ایرانخودرو متعلق به زیرمجموعههای خود این شرکت و به اصطلاح تودلی است و در صورتیکه این سهام در انتخاب مدیران شرکت حق رای نداشته باشد (طبق قانون نباید حق رای داشته باشد) عملا مدیریت ایرانخودرو در ید شرکت قطعهساز خصوصی خواهد بود.
نرخگذاری چه تاثیری دارد؟
به نظر میرسد دلیل اصلی مشکلات بیشتر و شرایط بدتری که برای ایرانخودرو ترسیم شده به همین ترکیب سهامداری ارتباط دارد. با نرخگذاری بدتر برای این شرکت توسط شورای رقابت، زیان انباشته و جاری این شرکت بهقدری سنگین شده است که عملا امکان تداوم فعالیت زیر سوال رفته است. وزارت صمت در دوره وزیر پیشین تلاش زیادی کرد تا سهام تودلی را واگذار کند تا مدیریت از دست دولت خارج نشود. در حال حاضر، طبق قانون مدیریت این شرکت باید به بخش خصوصی واگذار شود اما به نظر میرسد این مهم اتفاق نمیافتد. از طرف دیگر با نرخگذاری دستوری توام با زیان عملیاتی روزبهروز وضعیت شرکت بدتر میشود و عملا سهام متعلق به سهامداران بیارزش میشود.
آیا سیاستگذار نگران توقف فعالیت در این شرکت نیست؟
به نظر میرسد سیاستگذار با تکنیکهای دیگری سعی میکند تداوم فعالیت و تولید ایرانخودرو اتفاق بیافتد و با وجود اینکه تولید را از صرفهی اقتصادی خارج کرده، با بدهکار کردن ایرانخودرو به مردم، قطعهسازان، سیستم بانکی و غیره به هر طریقی شده فعلا ماشین در این شرکت تولید میشود. اما همزمان سهام این شرکت برای سهامداران چه آنهایی که اکثریت هستند و چه سهامداران خرد روزبهروز بیارزشتر میشود.
ماجرای ترکیب سهامداری و دعوای بینگروهی چیست؟
در بررسی خودروهای مونتاژی خصوصا خودروهایی که سورس چینی دارند متوجه میشویم، فاصله قیمت محصولات گروه بهمن با قیمت ماشین در بازار آزاد بسیار زیاد است؛ در حالیکه دیگر مونتاژکاران چینی به قیمت بازار آزاد ماشین میفروشند و حتی در مواقع رکودی مثل الان، قیمت فروش کارخانه از قیمت فروش بازار کمتر است. همانگونه که در جریان هستید گروه بهمن بابت یک پرونده چند 10 برابر مبلغ گرانفروشی ادعایی (14 هزار میلیارد تومان) جریمه شده است. سهام گروه بهمن نیز به همین قطعهساز خصوصی تعلق دارد. در مجموع با کنار هم قرار دادن این وقایع میتوان نتیجه گرفت مشکلات صنعت خودرو خصوصا ایرانخودرو که بیش از 70 درصد مشکلات در آن است، به این ترکیب سهامداری و دعوایی که گروهی با سهامدار قطعهساز دارد مربوط میشود. این دعوا هر چه است بیش از همه منافع سهامداران خرد را تحت تاثیر منفی قرار داده و البته در آینده مصرفکنندگان و سایر ذینفعان را نیز متضرر خواهد کرد.
حسن کاظمزاده