زندگی نامه یک هکر

به نام خدا

اسم من محمد هست و ساکن تهران هستم.

امروز یهویی فاز نوشتن بم دست داد گفتم بیام یه جا بنویسم چند نفر بخونن.

همون طور که از عنوان مطلب مشخصه قرار زندگی نامه یک هکر رو برای شما بنویسم اون هکر خودمم

خوب بریم سر اصل مطلب زمستان سال 1391 با خانواده رفتیم مهمونی اونجا پسر خاله مم بود مثل همیشه رفتم پیشش نشستم تا با هم اختلاط کنیم کم کم صحبت رفت طرف هک کردن من اون موقع نمی دونستم هک یعنی چی ؟

بعد کلی توضیح یک چیزایی فهمیدم و فهمیدن همانا بد بخت شدن همان از اون روز به بعد من دیگه پسر خاله ام رو ندیدم ( رفت سربازی ) .

از فرداش افتادم دنبال هک که اصلا چیه و چجوری امکان داره ؟

از گوگل بگیر تا یوتیوب همه رو گشتم تا هک رو یاد بگیرم ولی اطلاعات کافی نبود. این پیگیری من ادامه داشت تا زمانی که سروکله تلگرام پیدا شد. تو تلگرام با یکی آشنا شدم خفن و این کاره اسمش حسین بود بهش می گفتن حسین شاخ شکن .

این آقا حسین منو ادمین کانالش کرد و به ما راه و روش هک رو یاد داد بعد یک سال کانال ما گنده کانال های هک شد تا حدی که شرط بندیه هک کردن سایت ها رو می گذاشتیم با کانال های دیگه!!

خوب پول درمیاوردیم کسی هم کاری به کار ما نداشت تا این که یه روز اون داداش حسین رو گرفتن.

منو نتوانستن بگیرن.

ولی فکر می کنید چرا حسین که از من خیلی قوی تر بود رو گرفتن ولی منو نه ؟

دلیلش رو تو مطلب بعدیم میگم ( الان خوابم میاد )

تا مطلب بعد یا علی .