شما کدام را انتخاب می کنید:
وقتی به سمت انتخاب دوم می رویم یعنی دچار پوپولیسم شده ایم، حالا چه در حوزه اقتصاد و چه در حوزه حکمرانی و چه در حوزه ساخت و ساز و آنچه تورم برای ما به وجود می آورد انتخاب هایی از نوع جنس دوم است.
رنج کارآفرینی، ریسک سرمایه گذاری بر روی استارتاپ های نوپا و یا حتی استارتاپ هایی که به بلوغ رسیده اند جز گزینه های سخت محسوب می شوند، که در طولانی مدت می تواند فواید زیادی برای شخص کارآفرین، سرمایه گذار خواهد بود علاوه بر آن سودش به نفع جامعه و کشور خواهد شد. استارتاپی و یا کسب و کاری که می تواند نیروی کار و متخصص زیادی را در دل خود به کار بگیرد.
اما وقتی ما دچار ویروسی به نام تورم و یا حمکرانی اقتصادی بد می شویم، کسانی که می توانند سرمایه گذار باشند ترجیح می دهند دلالی کنند، کسانی که می توانند کارآفرین باشند ترجیح میدهند خرید و فروش کنند و یا دست کم وارد این حوزه کارآفرینی نشوند.
بله خیلی ها مایل هستند انتخاب اول را داشته باشند اما شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه همانند باتلاق همه را به سمت گزینه دوم می کشاند اگر هم کسانی باشند که گزینه اول را انتخاب کنند قطعا بارها و بارها دچار تردید می شوند که اگر مسیر دوم را انتخاب کرده بودند شرایط مالی بهتری را رقم زده بودند، این شرایط اجتماعی حتی از نزدیکترین افراد، همسر، مادر و پدر هم شما را تحت فشار قرار بدهد.
بنابراین در چنین شرایطی استارتاپ ها تمایل پیدا می کنند با رانت( رانت دولتی یا رانت مذهبی ) و یا گریه زاری خودشان را به منبع اصلی قدرت وصل کنند( استارتاپ با سلام ) تا بتوانند استارتاپی که راه اندازی کرده اند را زنده نگه دارند، در چنین اتمسفر آلوده و خرابی صحبت با سرمایه گذارها که پول را به خوبی می شناسند سخت و دشوار است، چطور می شود سرمایه گذار را متقاعد کرد که وارد ریسک های استارتاپی بشود در حالی که به خوبی آگاه است می تواند با چند خرید و فروش با کمترین ریسک سرمایه خودش را چندین برابر کند.
بنابراین، استارتاپ ها و یا کسب و کارهایی که در مرحله رشد و بلوغ هستند و در بازار جایگاهی برای خود دست و پا کرده اند به علت توان مالی، همانند نهنگ همه ماهی های کوچک را می بلعند و از طرفی با ورود به بازارهای جدید اجازه ورود به کسی نخواهند داد. به عبارتی دیگر هر چه جلوتر می رویم باید بیشتر شاهد انحصاری تر شدن بازارها بشویم.
در نهایت وقتی شرایط اقتصاد کشور تورمی می شود سوداگری به کارآفرینی و سرمایه گذاری بر روی استارتاپ های نوپا ترجیح داده می شود.
مثال زنده از تجربیات خودم، کارفرما بارها تاکید داشته به جای اینکار اگر در این دوسال سکه، زمین، ماشین و... خریده بودم الان نه تنها پولی از دست نداده بود بلکه سرمایه اش چندین برابر شده بود.
بنابراین اکوسیستم استارتاپی ایران نفس های آخر خود را میزند البته اگر تا الان زنده بوده باشد که بعید میدانم زنده باشد.