hadi
hadi
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

قدرت بینش / The Power Of Vision

vision
vision

زمانی کسی گفته بود بهتر است به آیندۀ‌مان توجه کنیم. چون قرار است بقیۀ عمرمان را در آن بگذرانیم. این جمله برای اکثر مردم ممکن است کلماتی بیش نباشد. چون خودشان را در زمان حال گرفتار کردند. یا احتمالأ دربارۀ آینده رویاپردازی می‌کنند، ولی دست روی دست می‌گذارند.
بنابراین رویاهاشان در بهترین شکل مبهم و
در بدترین شکل دست نیافتنی خواهد بود.
اما این تصویر دربارۀ آینده اشتباه است.
فیلم قدرت بینش رو از لینک زیر دنلود کنید فقط 55 مگابایت هست، یه مستند قدیمیه

دیدنش خالی از لطف نیست :) 


فیلم The power of vision
قدرت بینش
قدرت بینش

روزگاری مرد فرزانه ای بود که برای نوشتن مطالبش به لب اقیانوس می رفت، او عادت داشت که قبل از شروع کارش در ساحل قدم بزند...

یک روز که در ساحل راه می رفت هنگامیکه به پایین ساحل نگاه می کرد، کسی را دید که حرکاتش شبیه رقص بود.او از اینکه فردی در آن موقع برقصد لبخندی زد، بنابراین تندتر حرکت کرد تا به او برسد.وقتی نزدیکتر شد دید که او مرد جوانی است. آن جوان نمی رقصید ولی در عوض خم می شود و از روی ساحل چیزی بر می دارد و خیلی آرام آن را به اقیانوس پرتاب می کند.هنگامیکه مرد فرزانه به او نزدیک شد، صدایش کرد... صبح بخیر... چه کار می کنید؟مرد جوان درنگ کرد، به بالا نگریست و جواب داد: ستاره دریایی به دریا می اندازم.فکر کنم اجازه دارم که بپرسم چرا ستاره دریایی به دریا می اندازید؟خورشید بالا آمده و مد فرو می رود و اگر آنها را به اقیانوس نیاندازم خواهند مرد...اما جوان مگر نمی دانی که ساحل کیلومترها امتداد یافته و در کنارش میلیونها ستاره دریایی هست؟ ممکن نیست که بتوانی تاثیر بگذاری...مرد جوان مودبانه گوش کرد و خم شد، ستاره دریایی دیگری برداشت و آن را به پشت امواج شکننده پرتاب کرد و گفت: برای آن یکی که موثر بود.پاسخش آن مرد را متعجب کرد، او آشفته شده بود و نمی دانست چطور جواب دهد. بنابراین به کلبه اش بازگشت تا نوشته هایش را از سر بگیرد.در تمام طول روز، وقتی می نوشت تصویر آن مرد در ذهنش بود. سعی کرد اعتنایی نکند ولی آن تصویر پابرجا ماند... دست آخر متوجه شد که او به عنوان محقق و دانشمند به ماهیت اساسی عمل آن مرد جوان پی نبرده است.او دریافت که مرد جوان با آن کارش، تصمیم گرفته بود که تنها نظاره گر گذر زندگی در دنیا نباشد بلکه تصمیم گرفته بود در جهان عامل و فاعل و منشا اثر باشد.از خودش خجالت کشید، آن شب آشفته حال به رخت خواب رفت، صبح از خواب بیدار شد و میدانست باید کاری بکند... بنابراین بلند شد، لباسش را پوشید، به ساحل رفت و مرد جوان را یافت و همراه او تمام روز را به انداختن ستاره دریایی به اقیانوس سپری کرد.این متن بخشی از مستند تاثیر گذار قدرت بینش بود که داشتن قدرت بینش را در بنگاه های اقتصادی و زندگی مورد بررسی قرار میدهد و در طول داستان فیلم از وقایعی در این زمینه که رخ داده است استفاده میکند.


فیلم The power of vision

ویژنموفقیت
الکترونیک ، کامپیوتر ، تعمیرات ، راه اندازی سایت با وردپرس https://elepi.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید