ستاد کل نیروهای مسلح رسما اعلام کرد که هواپیمای اوکراینی بر اثر اشتباه پدافند ایران مورد اصابت قرار گرفته. آنچه امروز مهم است این است که این اشتباه میتواند مرگبارتر از این، و این داغ میتواند سنگین تر از این هم بشود، اگر ما این اشتباه را با اشتباهات دیگری تکمیل کنیم. محمدتقی خرسندی در یادداشتی نوشت: صبح شنبه، با یک خبر شوکه کننده شروع شد. ستاد کل نیروهای مسلح رسما اعلام کرد که هواپیمای اوکراینی بر اثر اشتباه پدافند ایران مورد اصابت قرار گرفته. این خبر، داغ درگذشت دهها هموطن را بیشتر از پیش سنگین کرد. اینکه اشتباه از طرف چه شخص یا سیستمی انجام شده، آیا نقص فنی در وقوع حادثه موثر بوده یا نه، و آیا اقدامات خرابکارانه در این خطا نقش داشته یا خیر، موضوعی است که باید منتظر ماند تا اطلاعات دقیقتری از ماجرا کشف شود. آنچه امروز مهم است این است که این اشتباه میتواند مرگبارتر از این، و این داغ میتواند سنگین تر از این هم بشود، اگر ما این اشتباه را با اشتباهات دیگری تکمیل کنیم، از جمله:
1- از همان ابتدای انتشار بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح، شایعاتی درباره استعفای مقامات عالیرتبه سیاسی و نظامی منتشر شد. خوشبختانه تا این لحظه هیچکدام از این شایعات تایید نشده. به نظر میرسد که این شایعهسازیها بیشتر در راستای خبرسازی و ایجاد توقع کاذب در میان مردم صورت میگیرد. در روزهایی که ایران عملا توانایی خود را برای مبارزه مستقیم با استکبار جهانی نشان داده است، حذف مقامات توانمند نظامی و یا حتی مسئولان سیاسی، نتیجهای جز ایجاد آشفتگی در این جبهه ندارد. یعنی دقیقا همان چیزی که دشمن میخواهد. حتی اگر بعضی مقامات هم بخواهند از این فرصت سوءاستفاده کنند تا حساب خود را از وضعیت فعلی جدا کنند، چیزی به جز آب ریختن به آسیاب دشمن نیست.
2- امروز خانوادههای زیادی داغدار هستند. داغ آنها با شنیدن این خبر بیشتر هم شده است. یک ایران هم همدرد آنها هستند، بالاخص نیروهای نظامی که خود، متهم این ماجرا هستند. اما این داغ، بیشتر میشود اگر عدهای بخواهند بهرهبرداریهای سیاسیشان را از آن بکنند. این غم، عمیقتر میشود اگر عدهای بخواهند آن را با خواستههای شخصی خودشان پیوند بزنند. باید با این خانوادهها همدلی کرد، باید پای درددلشان نشست، باید گوش شد برای شنیدن گلایههایشان. خطا آنجاست که با بنزین ریختن بر روی آتش اندوهشان، آنها را روبهروی یک ملت قرار دهیم.
3- آنچه تا این لحظه روشن شده، این فاجعه بر اثر تصمیم یک «فرد» گرفته شده. هرچند که مجموعهای از اتفاقات دست به دست هم داده تا آن فرد به چنین تصمیمی برسد. اما نباید فراموش کنیم که آن فرد، یک نیروی نظامی بوده و در حال محافظت از یک مکان نظامی. آن هم در شرایط جنگی. ضمن آن که فقط 10 ثانیه برای چنین تصمیمی وقت داشته. حال فرض کنید که این هواپیما به هر دلیل قصدی متخاصمانه داشت و این نیروی نظامی در آن 10 ثانیه، تصمیم دیگری میگرفت. اکنون فاجعهای چندبرابر بزرگتر رخ داده بود و همگی در حال شماتت او بودیم، برای اینکه شجاعت شلیک نداشته. باید حواسمان باشد که موج خشم و ناراحتی امروز ما، نیروهای نظامیمان را در اقدامات آتیشان محتاط نکند. دشمن در این روزها ضربه سختی خورده و قطعا مترصد است که این ضربه را جبران کند. برای او، هیچ چیز بهتر از ترسو شدن نیروهای مسلح ما نیست.
4- این حادثه بد، در بدترین زمان ممکن هم اتفاق افتاد؛ یعنی دقیقا زمانی که ایران در یک عملیات بزرگ و پیچیده نظامی، قدرتمندترین نیروی نظامی دنیا را زیر سوال برده بود. میشود این همزمانی را به اقدامات خرابکارانه ربط داد، یا حتی به قابلیت بوئینگهای آمریکایی که میتوان هدایت آنها را توسط شرکت تولیدکننده در اختیار گرفت، اما بیایید همه این احتمالات را کنار بگذاریم و همه چیز را بگذاریم به حساب شانس و اتفاق. اینکه آمریکا از چنین اتفاق بیموقعی خوشحال باشد عحیب نیست، عجیب آن است که ما بخواهیم به خاطر این اشتباه، موفقیتهای دیگرمان در عرصههای دیگر را زیر سوال ببریم.
5- اشتباه، در اقدامات نظامی همیشه ممکن است. طبیعتا اشتباهات بزرگتر دردآورتر است و البته احتمال اشتباه بزرگ، در شرایط رویارویی جنگی، بیشتر. اما اگر اشتباهی رخ داد، چه باید کرد؟ قطعا نیروهای نظامی ما، اکنون از داغدارترین افراد هستند. خطا آنجاست که بار روانی روی این افراد را آنقدر زیاد کنیم که برای اقدامات بعدی خود با تردید روبهرو شوند. بدیهی است که اقدامات قضایی باید مسیر خودش را پیش برود و با هر خطایی، بر اساس ارزیابیهای کارشناسی، برخورد متناسب صورت گیرد. اما خطای بزرگ، خارج کردن این برخوردها از مسیر کارشناسی آن است. ***
برگردیم به 1400 سال پیش. سپاه اسلام پس از پیروزی در جنگ بدر، به جنگ دیگری کشانده شد: احد. مسلمانان جنگ را با پیروزی پشت سر گذاشتند. اما خطای انسانی رخ داد. آن هم نه به خاطر اشتباه نظامی، بلکه به خاطر تمایلات شخصی تعدادی از نظامیان. آنجا هم ورق برگشت و جنگ مغلوبه شد. دهها شهید، حاصل این اشتباه بود که «حمزه سیدالشهدا» فقط یکی از آنها بود. شایعات آن روز، آنقدر سپاه را ضعیف کرد که فقط چند نفر در اطراف پیامبر(ص) باقی ماندند. اما همان چند نفر، دوباره سپاه را جمع و جور کردند. همان شد که خدا هم کمک کرد، آرامشی بر سپاه حاکم شد و توانستند دوباره دشمن را عقب برانند. اما تکلیف آن اشتباه نظامی چه شد؟ «لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ» خدا از آن اشتباه گذشت و به پیامبر هم دستور داد: «فَاعْفُ عَنهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ»