آقای افراسیابی: ایشون نسبت به مولانا، ارادت داشتند، حافظ رو اهل جذبه می دونستند و می فرمودند که دو سال مجذوب بوده. شاهدش هم اون شعر حافظ بود:
چهل سال رنج وغصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دو ساله بود
دو سال مجذوب شد و رسید، اشعار حافظ از یک مخزن عالی است و از یک روح بلند. خب این روح بالطبع در شعرش هم است. ایشان سر قبر حافظ هم رفته اند.
آقای اسلامیه: از این نظر که ایشان همه چیز را در ایما و اشاره می گفتند و در پرده، نه صریح، به حافظ شباهت داشتند.
از بین دیوان اشعار با کدام بیشتر انس داشتند و اشعارش را می خواندند؟
آقای احمد انصاری: آیت الله انصاری به تمام شعرایی که در عرفان و سیروسلوک شعر می گفتند احترام می گذاشتند، مخصوصاً به حافظ.
به حافظ خیلی احترام می گذاشتند، می فرمودند حافظ را کم اشخاصی هستند که بشناسند.
حافظ و مولوی را خیلی احترام می کردند ولی حافظ را بیشتر. وقتی من از مثنوی سؤال کردم، فرمودند شما قدرت درک آن را ندارید این در صلاح شما نیست.
از غزلیات حافظ زیاد در جلسات استفاده می کردند و این غزل را زیاد می خواندند:
بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است
بیا ر باده که بنیاد عمر بر باد است
تو را زکنگره عرش می زنند سفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتاده است
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است