این نوشته با الهام از متنی که چند وقت پیش در سایت محمدرضا شعبانعلی خوندم، به نگارش در اومده. تو اون متن محمدرضا در مورد مدل موفقیت با 4 "ت" در زندگی نوشته بود. اینجا من قصد دارم نظرمو در مورد مدل چهار "ت" جهت داشتن یه ارتباط موثر باهاتون به اشتراک بذارم.
قبلش برا اینکه خوانندگان عزیز با حرفای محمدرضا آشنا بشن، یه مختصری از اونو اینجا میگم (هر چند پیشنهاد میدم از این لینک برین اصل نوشته رو بخونین چون یه صفای دیگهای داره).
به صورت خلاصه، محمدرضا میگه نخستین گامهای موفقیت تو زندگی هر فردی از چهارتا "ت" سرچشمه میگیره. اول از همه بتونی موفقیت بقیه رو تحمل کنی. دومیش اینه که بتونی دستاوردها و موفقیتهای دیگران و حتی رقباتو تحسین کنی. در گام سوم باید بتونیم راه و رسم موفق شدن افراد موفق رو تقلید کنیم. البته تاکید میکنن که به جای تقلید رفتار و ظواهر این آدما، بهتره مدل ذهنی و نوع نگرش شون به پدیدهها و مسائل رو تقلید کنیم. در گام چهارم، اگه این سه گام رو به خوبی و به درستی پشت سر گذاشتیم؛ حالا نوبت اینه که با مولفههای خودمون وجه تمایز مسیر موفقیتمون رو کشف کنیم.
مدل ذهنی و نگرش آدمای موفق به حل مسائل و چالشها رو تقلید کنیم.
به نظرم هر کدوم از ما به دلیل اجتماعی بودنمون، تویِ زندگیای شخصیمون نیاز به برقراری ارتباط داریم. جوری که شاید اگه یه مدلسازی ریاضی انجام بدیم، به این نتیجه برسیم که تمامی آدمای اطرافمون (هر کدوم با یه ضریب وزنی) روی موفقیتهای فردی و اجتماعی زندگیمون تاثیر گذارن. به همین خاطر، خیلی مهمه که بتونیم جهت رسیدن به موفقیت چه توی روابط شخصیمون و چه توی ارتباطات عمومی مون الفبای ارتباطات موثر پیاده کنیم. من فک میکنم و براساس تجربیاتی که داشتم، از بین موارد متعددی که وجود داره چهار مورد بنیادی خیلی بیشتر روی کیفیت ارتباطاتم تاثیر داشتن.
انسانها موجوداتی اجتماعی؛ و همواره در حال برقراری ارتباط با دیگران هستن.
به نظر میرسه با توجه به پیچیدگی فکری آدما و دوری از هر گونه سوء تفاهم یا سوء برداشت؛ بهتره که در ابتدای هر ارتباطی طرفین تعریف روشنی از انتظاراتی که دارن رو بیان کنن. شاید اکثر ماها تو زندگی تجربه کردیم که دوستی برامون یه کاری انجام میده و بعدش میگیم انشاالله برات جبران کنیم. در جواب میگن نه بابا اصلا کاری نکردم! این چه حرفیه! انتظار هیچ جبرانی رو ندارم. ولی بعدها از رفتارش متوجه میشیم که ای دل غافل منتظر جبران بوده، ولی ما انتظارات شو برآورده نکردیم.
بهتره جهت جلوگیری از هرگونه سوء تفاهم احتمالی، تعریفِ روشنی از انتظارات خودمون و بقیه داشته باشیم.
با توجه به پیچیدگیها و شرایط فرهنگی مختص کشور ما (از جمله خجالتی بودن، پایین بودنِ اعتمادِ به نفس یا عزتِ نفس) بهتره که قبل از برقراری هر گونه ارتباطی حتی به صورت شفاهی، یسری قراردادها بین طرفین تدوین بشه. برا مثال، من در محل کارم باید تمرکز داشته باشم. ولی همکارم نیازی به تمرکز داشتن نداره. خب هر وقتی من میخواستم رو کارم تمرکز کنم؛ ایشون داشتن با تلفن یا با من حرف میزدن. خلاصه یه روز نشستیم و با هم یه قراردادی رو تدوین کردیم. نتیجه توافق این شد که دو برگه مقوای سبز و قرمز رو به عنوان نماد انتخاب کردیم. قرار شد هر وقت برگه قرمز رو میذاریم به معنی این باشه که الان در حال تمرکز بر روی انجام یه کاری هستیم. پس با همدیگه حرف نمیزنیم و اگه کسی هم زنگ زد میریم بیرون اتاق صحبت میکنیم.
داشتن یسری قراردادها با خودمون و با بقیه، شاید بر کیفیت ارتباطاتِ ما موثر باشه.
همۀ ما با هم متفاوتیم. حتی یه دوقلوی همسان هم از نظر ظاهری خیلی مشابه هم باشن. ولی از نظر مدل ذهنی و رفتاری میتونن کاملا با هم متفاوت باشن. به همین دلیل خیلی خوبه که بتونیم در ابتدا تفاوتهای شخصی آدما رو متوجه بشیم؛ و عالی تر اینه که بتونیم چه پیش خودمون و چه در حضور اونا با هم در مورد این تفاوتها به یه توافقی برسیم.
درک تفاوت های فردی و شخصیتی در کنار رسیدن به توافق بر سر اونا، یکی دیگه از عوامل موثر بر کیفیت ارتباط محسوب می شه.
بی شک شماهام شنیدین یا دیدین و حتی ممکنه تو زندگی تون تجربه کرده باشین. بیشتر اختلافات، درگیریها و اعصاب خوردیهای ما انسانهای خردمند به دلیل نبود یه تفاهم در مورد تعداد زیادی از تعارضاتی که وجود داره. شاید بد نباشه یه مدت زمانی رو به خودمون و آدمایی که باهاشون تعارض داریم، فرصت بدیم. ببینیم در طی این مسیر میتونیم با هم کلامی بیشتر و توافق بر سر تفاوتها و اختلافهای موجود، به کسبِ شناختِ بهتری از همدیگه برسیم. شاید از این طریق، بتونیم سر تعارضاتمون به یک تفاهمی برسیم.
فهمیدنِ تعارضات خودمون با بقیه و به تفاهم رسیدن باهاشون از جمله عوامل تاثیرگذار بر ارتباطات است.
چند وقت پیش یه مطلب در مورد مدل چهار "ت" (تحمل، تحسین، تقلید و تمایز) به عنوان نخستین گامهای موفقیت توی زندگی از محمدرضا شعبانعلی میخوندم. بطور خیلی خلاصه مدل میگه اول باید بتونی موفقیتهای رقیباتو تحمل کنی. بعدش اگه اونا به یه موفقیتی رسیدن بتونی تحسینشون کنی. در ادامه بهتره از مدل ذهنیشون تقلید کنی. در نهایتم باید وجه تمایز خودتو با اونا کشف کنی تا بتوی موفق بشی. حالا اینجا منم فکر میکنم این مدل چهار "ت" رو به عنوان مواردی جهت ارتباطاتِ موثر، بشه روش تامل بیشتری داشت. اینجوری که ابتدا بهتره تعریف روشنی از انتظارات همدیگه داشته باشیم. بعدش قراردادهایی بین خودمون و افرادی که باهاشون در تعاملیم، تدوین کنیم. در مورد تفاوتهای موجود در هر ارتباطی به توافق برسیم. در نهایت هم در مورد تعارضاتی که وجود داره یا ایجاد می شه به تفاهم برسیم.
در پایان بهتره فراموش نکنیم که هر تغییری که می خوایم توی جهان ایجاد کنیم، درستترش اینه اول از خودمون شروعش کنیم. برای اینکه خودمون تغییر کنیم، نیاز داریم مدلای ذهنیمون رو تغییر بدیم. و اینکه یادمون باشه تحول نیازمند تحمله! چون هیچ تغییری در طول تاریخ یه شبه حاصل نشده!
پی نوشت
1- مطالب این نوشته صرفا بیان دیدگاه شخصی نگارنده است.
2- از هر گونه نقد، نظر و تبادل اطلاعاتی در این زمینه به شدت استقبال میشود.