ویرگول
ورودثبت نام
حدیثه حقداری
حدیثه حقداریپژوهشگر مسائل زنان در جهان اسلام و خانه‌دار
حدیثه حقداری
حدیثه حقداری
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

نقش زنان در داعش و فریب دختران نوجوان در غرب: سریال خلافت

سریال خلافت با روایتی تیزبین و انسانی، بخشی کمتر دیده‌شده از ماجرای داعش را بازگو می‌کند: نقش و حضور زنان. در سال‌های اوج این گروه، روایت غالب بیشتر بر جنگجویان مرد متمرکز بود، اما واقعیت این است که زنان نیز در ساختار تبلیغاتی و حتی اجرایی داعش جایگاهی کلیدی داشتنه‌اند و برخی از آن‌ها نقش پررنگی در آموزش ایدئولوژیک، تبلیغات رسانه‌ای و حتی کنترل اجتماعی ایفا کرده‌اند.

یکی از محورهای مهم سریال خلافت، تمرکز بر فرآیند پیچیده‌ی جذب دختران نوجوان در جوامع غربی است. دخترانی که در جست‌وجوی هویت، معنا و تعلق هستند و در این حین با روایت‌های آرمان‌گرایانه، تصاویر فریبنده و وعده‌های زندگی «معنادار» روبه‌رو می‌شوند. شبکه‌های اجتماعی نیز با نمایش روایت‌های ساختگی از «خواهران مسلمان خوشبخت در خلافت»، بستری می‌شوند برای القای تصویری رؤیایی از چیزی که در واقع چهره‌ای خشن و سرکوبگر دارد.

فیلم نشان می‌دهد که فرآیند «شیفته‌سازی» داعش، بیش از آنکه بر استدلال‌های پیچیده‌ی دینی استوار باشد، بر بازی با احساسات، وعده‌ی تعلق به یک جمع و رؤیای زندگی قهرمانانه بنا شده است. این فریب، صرفاً حاصل ناآگاهی نیست؛ بلکه ترکیبی از بحران هویت، فشارهای فرهنگی، نابرابری اجتماعی و جذابیت خطر است که نوجوانان را به تصمیم‌هایی غیرقابل‌بازگشت سوق می‌دهد.

از سوی دیگر، نقش خانواده‌ها و ساختارهای نظارتی در غرب نیز زیر سؤال می‌رود. سهل‌انگاری والدین، غفلت نهادهای آموزشی و ضعف سیستم امنیتی (مانند عبور ساده‌ی یک دختر نوجوان با پاسپورت از فرودگاه) همه فضایی را ایجاد می‌کند که در آن داعش می‌تواند نفوذ کند. با این حال، سریال کمتر به ریشه‌های اجتماعی و ساختاری این پدیده می‌پردازد و بیشتر بر داستان فردی دختران و نیروهای امنیتی تمرکز دارد. همین باعث می‌شود بخشی از زمینه‌های مهم ناگفته بماند: اینکه چرا اساساً نوجوانان غربی مستعد چنین جذب خطرناکی می‌شوند؟

برای پاسخ به این پرسش، باید به برخی از زمینه‌های اجتماعی اشاره کرد:

احساس شهروند درجه‌دو بودن: مسلمان‌ها در کشورهای اروپایی اغلب با تبعیض ساختاری مواجه می‌شوند. حتی اگر در همان کشور به دنیا آمده باشند، باز هم حس «غریبه» بودن دارند. این طردشدگی زمینه‌ساز جذب گروه‌های رادیکال است.

سقف شیشه‌ای: بسیاری از جوانان مهاجر، با وجود استعداد و توانایی، در مسیر پیشرفت شغلی و اجتماعی با موانع نامرئی روبه‌رو هستند. همین ناکامی‌ها می‌تواند آن‌ها را به سمت «عدالت خیالی» ایدئولوژی‌های افراطی بکشاند.

ضعف در نظام آموزشی: محله‌های مهاجرنشین معمولاً مدارس ضعیف‌تری دارند. کیفیت پایین آموزش فرصت رشد را محدود و احساس بی‌عدالتی را تقویت می‌کند.

فضای ضداسلامی: رشد اسلام‌هراسی در اروپا موجب می‌شود نوجوانان دائماً با نگاه‌های تحقیرآمیز و طردشدگی روبه‌رو شوند. این تبعیض روزمره به‌تدریج درونی می‌شود و واکنش‌های رادیکال برمی‌انگیزد.

وقتی همه‌ی این عوامل در کنار هم قرار بگیرند، روشن می‌شود که جذب شدن نوجوانان به داعش صرفاً یک «انتخاب شخصی» یا یک «گول خوردن ساده» نیست؛ بلکه ریشه در ساختارهای عمیق اجتماعی و فرهنگی دارد.

با این حال، ارزش مهم سریال خلافت در این است که نقش فعال زنان در پروژه‌ی داعش را نشان می‌دهد. برخلاف تصور رایج که زنان صرفاً «قربانی» هستند، اینجا آن‌ها هم «ابزار تبلیغ»، هم «پیاده‌نظام عاطفی» و حتی گاه «کنشگر»ند. همین دوگانگی پرسشی اساسی پیش می‌کشد: زنان در گروه‌های افراطی تا چه حد بازیگر مستقل‌اند و تا چه حد قربانی یک ماشین ایدئولوژیک بزرگ‌تر؟

در نهایت، خلافت تصویری تکان‌دهنده از پیوند میان نوجوانی، هویت و افراط‌گرایی ارائه می‌دهد؛ تصویری که هرچند کامل نیست، اما تماشاگر را وامی‌دارد به این فکر کند که اگر جای خانواده‌ها یا جامعه‌ی این دختران بود، چه تصمیمی می‌گرفت.

داعشزناناسلام
۵
۲
حدیثه حقداری
حدیثه حقداری
پژوهشگر مسائل زنان در جهان اسلام و خانه‌دار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید