چندی پیش، در یکی از بحثهای دوستانه و خودمانی با دوستی در زمینه سیستمهای عامل مناسب برای دسکتاپ، به پروژهای به نام Hello یا helloSystem برخوردیم (وبسایت). این پروژه، یک پروژه نسبتا نوپای سیستمعامل و برپایه FreeBSD بوده که یک هدف دنبال میکنه: جایگزین مناسب برای مک روی سیستمهای اپلی قدیمی و سیستمهای غیراپلی باشه.
در سالهای اخیر، پروژههای زیادی منجمله Desktop BSD و PC-BSD تولید شدند و در جایی هم شکست خوردند. از میان پروژههای دسکتاپ مبتنی بر BSD در حال حاضر، تنها GhostBSD با قدرت زنده مانده (و شاید یکی از دلایلش، سرمایهگذاری iXSystems و سایر شرکتهای فعال جامعه BSD روی پروژه باشه) ولی انگار هنوز نور امید برای زنده نگه داشتن BSD روی دسکتاپ (به جز مک البته) در بسیاری از توسعهدهندگان روشن مانده.
در این پست ویرگولی، قصد دارم یک بررسی سریع از helloSystem کنم و تجربه چندین ساعت استفاده خودم را با شما دوستان عزیز به اشتراک بگذارم.
دیسک زنده این سیستمعامل مانند بسیاری از سیستمهای دیگر، شما رو به صورت اتوماتیک وارد محیط دسکتاپ میکنه و به شما اجازه گشت و گذار در محیط زنده سیستمعامل میده. پس از ورود به محیط زنده helloSystem شما با دسکتاپی روبرو هستید که بسیار شبیه به XFCE طراحی شده، اما با کمی دقیق شدن میشه فهمید که تلاش بر آن بوده که در عین ساده و سبک نگه داشتن محیط دسکتاپ، تا حد خوبی به نسخههای قدیمی مک هم شبیه باشد.
اگرچه پیشتر هم این شباهت یا بهتر بشه گفت «ایده گرفتن» از سیستمعامل مک رو در سایر سیستمعاملهای آزاد دیده بودیم (برای مثل Global Menu که در میزکار یونیتی استفاده شده بود) اما اینجا مشخصا قصد ایده گرفتن نبوده بلکه هدف دقیقا بازسازی تجربه کاربری مک بوده.
خلاصه در نگاه اول، همه چیز خوب و آرومه و چیز عجیبی به چشم نمیخوره. شاید به همین دلیل، بشه گفت تجربه زنده خوبی رو برای کاربر رقم میزنه و این هم به خودی خود، خوبه. چرا که تجربه زنده خوب در یک سیستمعامل، میتونه کاربر رو ترغیب به نصب و استفاده از اون کنه.
اول از همه باید بگم که پیدا کردن نصاب این سیستمعامل خودش کمی پروسه دردناکی بود ? یکی از مشکلاتی که میشه گفت داشت این بود که برخلاف سایر توزیعها/سیستمعاملهایی که دیسک زنده ارائه میکنند، آیکن نصاب روی صفحه در دسترس نبود و از منوی System باید بهش دسترسی پیدا میکردم.
البته سمت روشن قضیه این بود که میزکار/پنلی که برای این سیستم طراحی شده، یک جستجوی خوب هم داره و با استفاده از اون میشه به راحتی به نرمافزارهای مورد نظر رسید.
پس از این که نصاب رو پیدا کردم، یک چیزی برام جالب بود. ننوشته بود Install Hello یا Install helloSystem بلکه نوشته بود Install FreeBSD و بعد باز کردنش به این صحنه برخوردم:
نصاب به نظر میرسه یک رابط گرافیکی برای bsdinstall یا pc-sysinstall باشه. در عین حال، بسیار شبیه به calamares بود که در بسیاری از پروژههای مشابه، ازش استفاده میشه.
در مرحله بعدی، با چنین صحنهای روبرو میشیم:
اینجا متن لایسنس FreeBSD رو مشاده میکنیم و با فشردن دکمه Continue در واقع شرایط پروانه انتشار BSD رو پذیرفتیم. بعد از پذیرفتن این موضوع، این صفحه رو میبینیم:
در اینجا میتونیم انتخاب کنیم که دوست داریم که سیستمعامل کجا نصب بشه. البته یک نکته مهم اینجا وجود داره و اون هم اینه که کل دیتایی که روی هاردتونه پاک میشه تا Hello برای شما نصب بشه. این موضوع کمی خطرناکه پس باید مراقب باشید.
اما دلیل این کار چیه؟ همونطوری که ابتدای مطلب هم گفتم، این سیستمعامل قراره به عنوان جایگزین مک روی سیستمهای اپلی قدیمی و سیستمهای غیر اپلی باشه. به همین خاطر هم این رفتارش تا حد زیادی شبیه مک طراحی شده که «تنها سیستمعامل روی سختافزار شما» باشه (که به این موضوع هم نقد وارده، ولی فعلا بحثمون این نیست).
پس از این که انتخاب کنیم کجا نصب بشه، این صفحه رو شاهد خواهیم بود:
این قسمت احتمالا برای همه ما آشناست، نه؟ طبیعیه چرا که هر سیستمعاملی نصب کنیم بالاخره یک جایی ازمون میخواد که یک حساب کاربری ایجاد کنیم و رمز برای کامپیوترمون تعیین کنیم ?
بعد از این، وارد این صفحه میشیم که مشخصه چیه:
و بعد از ریاستارت کردن سیستم، یک صفحه خوشآمدگویی به این شکل به ما نشان داده میشه:
حالا نوبتی هم باشه، نوبت کمی نقد و بررسی عمیق این سیستمعامله. پس به قول دوستی نفسها رو حبس کنید که میخوایم بریم در اعماق ?
خب در این بخش، بیش از بررسی و معرفی، قصد دارم که نقدهایی که به این سیستمعامل وارد دونستم رو بیان کنم. پس اینجا یکم ممکنه لحن مطلب عصبانی باشه، ولی خیالتون راحت باشه که من عصبانی نیستم و صرفا نظرات شخصیم پیرامون یک پروژه آزاد رو دارم بیان میکنم.
در بخش قبلی، در مورد این ایده توضیح دادم و گفتم که از اونجا که مک معمولا تنها سیستمعامل رایانههای اپله، این دوستان هم ایده رو کپی کردند چرا که فکر میکنند شما ممکنه این سیستمعامل رو بخواهید دقیقا مثل مک استفاده کنید.
راستش نقد من اینجا در چند مورد زیر خلاصه میشه (که این نقد رو شخصا حتی به اپل و سایر تولیدکنندگان رایانه هم وارد میدونم!):
این موارد رو سعی میکنم شخصا در آیندهای نه چندان دور در یک وبلاگ انگلیسی هم ذکر کنم و اونها رو به گوش سازندگان این سیستمعامل هم برسونم.
خب از اونجایی که این سیستمعامل مبتنی بر FreeBSD ساخته شده، انتظار داشتم شل مورد استفاده csh یا zsh باشه، که خب حدس درست بود و با zsh روبرو بودم:
در مورد شل هم بیسلیقگیهای زیادی به خرج داده شده که در پایین بهش اشاره میکنم.
ما با یک zsh بسیار خام روبرو هستیم. میشد اینجا، یک Oh My Zsh یا سایر پیکربندیهای رایج zsh رو هم داشت. این مورد هم حتی میتونم بگم که تلاش بر این بوده که از مک کپی بشه؛ چرا که وقتی مک هم میخرید، با یک zsh کاملا لخت و خام طرف هستیم.
بخش در اعماق رو یک جمعبندی کلی میکنم چرا که میدونم این بخش از مطلب، یحتمل بخشیه که شما رو قانع میکنه از این سیستمعامل استفاده کنید یا خیر. البته این هم بگم که هدف من، این نیست که شما قانع به استفاده از سیستمعامل خاصی بشید، بلکه هدف اینه که با چشم بازتر سیستمعامل بعدی خودتون رو انتخاب کنید.
به طور کلی تجربه کاربری جالبی رو داره رقم میزنه. تلاش برای شباهت به مک در نگاه اول قشنگه (خب نباید بیانصاف بود، مک واقعا قشنگه) ولی وقتی یکم پیش بریم اذیت میشیم. چرا؟ چون اینطوری پیادهسازی شده که یک قسمت مک طوره، یک قسمت کاملا مثل سیستمهای گنو/لینوکس و BSD که قبلتر باهاش کار کردیم. بعضی جاها، خیلی خامه و بعضی جاها به قدر کافی پختگی داره.
در کل بخوام بگم، برای یک تجربه خوب روی یک سیستم قدیمی یا مجازی یا حتی زنده کردن یک مک قدیمی که دیگه اپل براش بروزرسانی منتشر نمیکنه، گزینه خوبیه ولی برای استفاده روزانه هنوز جای کارش زیاده.
بستههای نرمافزاری این سیستمعامل هم آش دهانسوزی نبودند و حقیقتا در این مورد - که انتظار میرفت اتفاقا از مک کپی شده باشه - هیچ خبری نبود. بستههای نرمافزاری شاخص در این سیستمعامل شامل اینها بودند:
البته باید در نظر داشت که این سیستمعامل مبتنی بر FreeBSD بوده و بدون مشکل میشه از مدیر بسته pkg و یا سیستم ports برای نصب نرمافزارهایی که در از پیش روش نصب نیست، استفاده کرد. یکی دیگر از بیسلیقگیهای سازندگان این پروژه، این بوده که یک مدیر بسته گرافیکی براش طراحی نکردند که کمی تجربه Mac App Store رو منتقل کنه (چیزی که سالهاست در پروژههای مختلف نرمافزاری داریم میبینیم).
احتمالا اگر شناختی از من داشته باشید، میدونید که خیلی اهل نوشتن این تیپ مطالب نیستم، چرا که حوصله و وقت این کار رو ندارم. اما این بار قضیه کمی فرق داشت و این سیستمعامل رو بعد از چندین ماه فرصت کردم تست کنم و خب حیف بود اگر چنین مطلبی نوشته نمیشد.
در پایان، باید بگم تجربه خیلی خوبی از بررسی زیر و بم این سیستمعامل داشتم و خیلی وقت بود که هیچ کدوم از پروژههایی که روزانه روی دیستروواچ و هکرنیوز و ... معرفی میشند، انقدر جذبم نکرده بودند.
بعد از این سخن طولانی جا داره ازتون دعوت کنم برای خوندن محتوای فنی و یا تجربیات من، به وبلاگ شخصی من هم سر بزنید و اونجا هم تعامل داشته باشیم.