کتاب الغارات
بسم الله الرحمن الرحیم
در بین مردم رایج است که انسان را باصفت بی وفایی عجین بدانند. اگر کمی دقت کنیم خیلی از وقت ها از این تاریخ بی وفایی بی وفایی ها در مقابل وفای مقابل صورت گرفته است.
نکته جالب این قضیه اینست که وفا یک طرف خاص نادیده گرفته می شود حتی در تاریخی معنا و بیهوده و دورشدن از مقصود دانسته می شود و کمتر به آن پرداخته می شود.
تاریخ ائمه در حدی بی وفایی دیده است می توان آنرا تاریخ بی وفایی نامید ،اگر موضوع را امامت قرار دهیم این بی وفایی کجا پایان می یابد ؟عامل این به پایان رسیدن چیست؟شاید به رمز ظهور نزدیک شویم .
خواندن این تاریخ در این مرحله مهم و کارساز می شود پس خواندن کتاب الغارات جزء منابعی است که همگان به آن اشاره دارند کتابی که با توجه به اینکه در چهار سال یک حکومت اتفاق افتاده است یک مجموعه اتفاقاتی که به زنجیره و نظام وار است که می تواند نتیجه گیری را در مخاطب به ثمر برساند.
البته کتاب تمرکز دارد بر دوره ای از حکومت حضرت علی علیه السلام که توسط حکومت معاویه مورد حمله غیر متمرکز می شدند و مانند راهزنی سعی بر برهم زدن آرامش حکومت امام را داشته اند که این دوران به دوران غارت معروف شده که اسم کتاب نمایانگر این موضوع است.
چه وقایعی بر این مردم گذشته که دارای این صفات شده اند و چه صفاتی باعث می شود همه را تحمل می کردند اما این نوع حکومت برایشان سخت شده است.
اول قضیه پیدا کردن این صفت است. آیا دنیا طلبی باعث این امر بوده است آیا ترس و بزدل بودن یا خسته بودن از هزینه دادن و یا های دیگر
اگر هم قائل به این باشیم که عوامل متعددی دخیل در این مورد باشند باز میتوان دنبال عامل اصلی بود به نظر می رسد عدم درک و فهم از مسیر حرکتی اسلام و یا حتی می توان گفت ادیان الهی ، برای روشن شدن این مطلب داستان قوم یهود با حضرت موسی گویای این مسائل است
دلیل این مسئله فراتر قرائن روایی از پیامبرصل الله علیه وآله و حضرت علی علیه السلام که به صراحت این شباهت تایید میشود ولی اصل در اینجا فهم مشکل از درون مثال است
به طور خلاصه عدم پذیرش مسیر رشد انسان وجامعه که از طریق پیامبر و ادیان و عقل پی ریزی میشود این افعال را توجیه می کند
فهم مسیر به ما عقلانیت دین را می آموزد و باعث می شود عقل انسانی در این زمینه شکوفا و موتور پرقدرت انسانی را به حرکت در آورد . همینجا خواندن تاریخ معنای اصیل خود را پیدا می کند .
این مورد را باید مورد توجه قرار شناخت در این امر از جنس شناخت عقلانیت است و کمتر شباهت با مسائل عامه علوم حتی علوم انسانی دارد.
در تاریخ کمتر کسی به این موارد تذکر مستقیم داده است ولی معدن بدست آمدن این عقلانیت در دل زیستن وهمچنین هم زیستی در دل تاریخ باشد.
بعضی می پرسند دلیل بر آزمایش انسان در این دنیا چیست با اینکه خدا از عاقبت خبر دار است .چون ماده اصلی این آزمایش زیستن است و بدون آن چطور باید عقوبت و پاداش داد.
خواندن کتاب الغارات بر همگان چه مسلمان چه غیر مسلمان لازم است از دست ندهید و بر دوستاران علی علیه السلام همنشینی با این کتاب در زندگی را پیشنهاد میدهد
من الله توفیق
