حجت عمومی
حجت عمومی
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

اوشو


.............................. سال 610 میلادی محمد در غاری در کوهستان حرا بود. همین که نخستین تجربه معنوی اش را درک کرد. از این که مبادا دیوانه یا شاعر شده باشد ترسید، پس با اضطراب به نزد همسرش رفت، و با ترس گفت: اندوهی دارم. من شاعر یا جن زده ام؟ او حتی برای از بین بردن خود، به فکر پرت کردن خود از صخره های بلند هم افتاده بود. این حالت برای او مثل یک ضربه روحی قوی، مثل نیروی بزرگی از عشق بود. او به مدت سه روز مدام در حال لرزیدن بود. طوری که انگار به تب عمیق و خطرناکی مبتلا شده بود. او ترسیده بود و فکر میکرد که شاعر یا دیوانه شده است. در اثر این تجربه محمد، چشمه صوفیگری جوشیدن میگیرد. همیشه هر دو حالت شاعری و دیوانگی با هم همراه بوده است. او هر دو بود. او هم شاعر بود و هم دیوانه. (اوشو آواز سکوت، ص 37 و 38) (پاسخ قرآن:و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین)

.اوشو.
.اوشو.
.......................... تو پرسیده ای که آیا من با مسیح هم مخالفم؟ چرا من باید با آن مرد بی نوا مخالف باشم؟ من برایش متأسفم. فکر نمی کنم او مستحق مصلوب شدن باشد. آری، او قدری دیوانه بود. مصلوب شدن شفای دیوانگی نیست. او به قدری درمان نیاز دارد، تا درست شود و یکپارچه گردد. این فکر را رها کن که تو پسر خدا هستی، این چیزی است که تو را بی آن که لازم باشد مانند دلقک ها کرده. این اثبات نمی کند که تو یک ناجی هستی، فقط اثبات می کند که قدری خُل هستی. (اوشو توطئه ای به اسم خدا، فصل اول) (پاسخ قرآن:قال انی عبدالله آتانی الکتاب)


.......................... «فریدریش نیچه به درستی مرگ خدا را اعلام کرد، اما من می‌گویم که اوهرگز به دنیا نیامده است. خدا افسانه است. او اختراع است و اکتشاف نیست. آیا تفاوت بین اختراع و اکتشاف را می‌دانید؟ اکتشاف با واقعیت سر و کار دارد، اما اختراع را شما پدید می‌آورید.(پاسخ قرآن:هوالحی القیوم)

 اوشو.
اوشو.
اوشودینخداقرآن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید