اختراع ها به سمتی میل می کنند که احتیاجات آدمی را رفع کنند.به قول قدیمی ها:
احتیاج مادر اختراعه.
شاید نظر شما هم این باشد که بیشتر چیزهایی که ما لازم داریم از قبل اختراع شده و ما هر چیزی را که بخواهیم اختراع کنیم قبلا کسی به فکرش افتاده و عملیش کرده.فقط نوع به کاربردنش مهم است.پس لطفا در این پُست هم منتظر ساخت یه چیز محیر العقول نباشید.
امــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا من اگر مخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــترع بودم بیشتر تلاشم را در قوی کردن اقتصاد خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــانواده به کار می بردم.
اگر مخــــــــــــــــــترع بودم حتمن یه طراح خوب هم بودم.اونوقت خونه را طوری طراحی می کردم که کمترین اتلاف انرژی در اون اتفاق بیفته.
یه دستگاه اندازه ی یه لباسشویی اختراع می کردم که آقای خونه به جای اینکه آخر شب آشغالا را ببره بذاره سر کوچه اونها را بریزه توی این دستگاه،صبح که بیدار میشه،ببینه دستگاه مورد اشاره آشغالها را اولا تفکیک کرده و بعد به ماده اولیه بازیافتش کرده.حالا با فروش هفتگی این مواد میشه به اندازه ی مبلغ یارانه ی یک ماه خانواده درآمد داشت.
ناودان های خانه را به مخزنی چند هزار لیتری وصل می کردم که آب باران را جمع کنه و در اموری مثل آبیاری باغچه و شستن لباسها از اون استفاده می کردم.
در ساخت خونه بیشتر حیاط را به باغچه اخنصاص می دادم و درخت های اصلاحی خودم را در اون می کاشتم.این درختها که هر کدام از پیوند چند درخت حاصل آمده اند بسیار پُر بارند و چند نوع میوه در یک پایه ایجاد می کنند.میوه ها همه درجه یک و دارای سایز استاندارد هستند.توانایی درخت های اصلاحی و وسعت باغچه طوری طراحی شده است که میوه ی مصرفی خانوار را دریک سال تامین می کند.برگهایی که در پاییز از درختان می ریزد تبدیل می شود به کود اصلی باغچه. به این مجموعه اضافه کنید گلخانه ی کوچکی را که روی پشت بام تعبیه شده است و با کمترین هزینه صیفی جات و سبزی مصرفی خانواده را تامین می کند.در کنار آن پرورش چند مرغ و خروس اصلاح شده هم پروتئین مورد نیاز را تهیه می نماید.اصلیگاه دیگری تعبیه می کردم که در تابستان گرمای اطاق را در خودش ذخیره کند و در زمستان پس بدهد.
دستگاه دیگری تعبیه می کردم که در تابستان گرمای اطاق را در خودش ذخیره کند و در زمستان پس بدهد.