حجت عمومی
حجت عمومی
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

حالا که کرونا تمام شد

  • اولین روز پایان کُرونا که شد می خوام سرِ کار با رعایت تمام پروتُکل ها چار تا عطسه ی آبدار جلوی همکارا بکنم و بعدش بگم آخیش راحت شدیما!



  • کرونا که تموم شد تصمیم دارم جیبا را بتکونم و یه پاتایا بزنم توی رگ.فشار تایلند خونم توی دوران قرنطینه اُفتاده بود.عیدم که شد باید میتسو بیشی را بدم بِبَرَن کیش . اونجا یه دور دور کوچولو میچسبه!
بعد که اومدم باید یه سر برم،خاک عمه بزرگه. طفلی چند وقت پیش یه سکته ی خفیف میکنه . میبرنش بیمارستان.مثل اینکه اونجا دو تا مریض را میبینه که نصفه شبی از کُرونا مردن،اونم از ترس قالب تهی میکنه. بنده خدا بچه دار که نمی شد، موقعی هم از دنیا رفت که دوران غربت بود.تشییع و مراسمم که یُخدو!
  • اگه بچه تر بودم کرونا که تموم شد چند تا ماسک می آوردم توی حیاط، میسوزوندم و فیلمش را میگذاشتم توی نوار وضعیت واتساپم و زیرش مینوشتم :کُرونا برو که برنگردی! به یاد آخر سالها که وقتی کارنامه می گرفتم و قبولیم را می دیدم کتاب و دفتر ها را آتیش می زدم.

اگه کُرونا رفت دلم براش تنگ نمیشه چون داداش کوچیکاش هستند و جای خالیش را پُر می کنن: آلودگی هوا،زلزله و سیل،پراید و فامیل های وابسته.....




  • کرونا که تموم شد اگه عمری بود و به ماه رمضون رسیدم تصمیم دارم یه شب قدر از اینستا گردی های دوران قرنطینه توبه کنم.از شما چه پنهون بی کاری دوران قرنطینه خوراکش فقط اینستای لامصب بود.


  • آخرین کاریم که به نظرم می رسه اینه که به شکرانه ی اتمام کُرونا بیام و پُستایی که هنوز از شما نخونده ام را لایک کنم.


باقی بقایت...





حال خوبتو با من تقسیم کنمسابقه دست اندازکرونا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید