پس از سالها فرصتی شد که کتاب "خواجه تاجدار" و "سینوهه پزشک مخصوص فرعون "را با یه تاخیر بیست و چند ساله خوندم .بعد شروع کردم در مورد "«ذبیح الله منصوری»"و مرجع علمی نوشته هاش جستجو کنم و دیدم موافقان و مخالفان زیادی داره.بهترین نظررا هم «استاد باستانی پاریزی» در مورد منصوری دارند.
از اونجائی که در هر زمانی آدم عشقش به یه چیزی می کشه منم دو سال پیش تصمیم گرفتم کتاب سینوهه را توی تلگرام انتشار بدم.کتابی که سالهای پیش اصلا تمایلی به مطالعه ش نداشتم. در نهایت توی دوتا کانال با این نشانی ketab_sinohe @ و sinohebook @ ثبتش کردم.پی دی اف این کتاب همه جا هست ولی پر از غلط املائی و من این غلط ها را تصحیح کردم. البته مدتیه که برنامه تلگرام گوشیم را حذف کرده ام ولی تا جائی که یادمه این دو تا کانال 60 و 100 عضو داشتند.اعضائی که بدون تبلیغ و صرفا با سرچ چند کلمه در تلگرام به کانالهای من رسیدند و من هیچ کدومشون را هم نمی شناسم.
«مردی بنام اوه/یک وجب خاک خدا/دنیای سوفی/راز فال قهوه/سه شنبه ها با موری/کفش باز/بادبادک باز/شازده کوچولو/کیمیاگر/چند تا کتاب رده کودکان که دوستان در موردش نوشته بودند/کلیدر/ژاک و ارباب قضا و قدریش/و نیچه گریه کرد/و...»
حالا شما نفرمائید که :بنده خدا مگه عمرت کتاب نمی خوندی که الان این کتاب های خیلی معروف را برای خوندن انتخاب کرده ای. در جواب باید بگم کتاب هائی که من به خوندنشون علاقه دارم در حوزه ادبیات ،تاریخ،زندگی نامه و موضوعات پراکنده است.به طوری که کتاب هائی مثل بیشعوری یا ملت عشق را تا در مورد مشهور بودنشون چیزی ندونم سراغشون نمیرم.در کل می خوام بگم تاثیر این محیط و پیشنهاد های شما روی من زیاد بوده.
همچنین ناگفته نماند که چند تا فیلم هم دانلود کردم و دیدم تا ناکام از دنیا نروم که این هم از همنشینی با شما بوده!!
یکی از نظرات در مورد منصوری را از مازیار میرخواندم وی کنفرانس هایی در مورد اهمیت زبان بدن داره. با دنبال کردن مطالبش بود که با سایت ویرگول آشنا شدم و کم کم اینجا ماندنی.همچنین از طریق ایمیل با یکی از مخالفین سرسخت ذبیح الله منصوری رابطه دارم.
فی الحال دستم اومده که اکثر کاربرای اینجا دانشجو و مجردند البته به غیر از برنامه نویس ها که طیفشون گسترده تره و هر بار من را با واژه های جدیدی آشنا میکنند.علاقه مندان به شعر کم تعدادند و افراد اکثرا از خودشون می نویسند تا دیگران.
در اینجا یاد گرفته ام که حرف را زیاد کِشِش ندم،زیاد تخصصیش نکنم،منتظر لایک و کامنت نباشم و خلاصه یک زبان داشته باشم و دو تاگوش.یعنی دو چندان که می گویم و می خواهم حرفم را بقبولانم بشنوم و قبول کنم.
باقی بقایتان.