حجت عمومی
حجت عمومی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

مقدمه ای بر دعا

ای کاش وقتی دعا می خوانیم به قصد ثواب بردن نباشد.دعا خواندنمان برای این باشد که از بعد از دعا تصمیم بگیریم در چه راهی قدم بزنیم و هدفمان از زندگی چه باشد.دعاهایی که از امام ها رسیده مضمونهای بالایی دارد.منتها مایی که دعا می خوانیم با این کار وظیفه ای را به گردن خودمان می اندازیم.

فکر کردن به جملات دعاها آدم را به اینجا می رساند که یا دعا نخواند یا چیزی را که در دعاست واقعا از خدا بخواهد که آن هم مسئولیت آور است.مثلا در دعا آمده که خدایا مرا از «ابرار»قرار بده.آیا شما واقعا دوست داری که از ابرار باشی؟می دانی ابرار چگونه عملکردی دارند؟

قسمتی از دعای عرفه:

در دعای عرفه خیلی از نعمت های کوچک و بزرگ خدا به انسان بیان شده.کسی که این دعا را می خواند حتما بعد از خواندن به این هم فکر می کند که با داشته هایم چه کرده ام که حالا بیشتر می خواهم؟با این دست و زبانی که در دعا به آن اشاره می شود تا حال چه کرده ام و بعد از این قصد دارم چه کنم؟


در قسمتی از دعای عرفه نعمت های خدا به انسان برشمرده می شود.

خدایا!من گواهی می‌دهم با حقیقت ایمانم و باور تصمیمات یقینم و یکتاپرستی بی‌شائبه روشن و صادقانه‌ام

و اندیشه‌ها و خیالات پنهان درونم

و آویزه‌های راه‌های نور چشمم

و چین‌های صفحه پیشانی‌ام

و روزنه‌های راه‌های نَفَسم

و پرّه‌های نرمه تیغه بینی‌ام

و حفره‌های پرده شنوایی‌ام

و آنچه ضمیمه شده و بر آن دو لبم بر هم نهاده

و حرکت‌های سخن زبانم

و جای فرو رفتگی سقف دهان و آرواره‌ام

و محل روییدن دندان‌هایم

و جای گوارایی خوراک و آشامیدنی‌ام

و باربر مغز سرم

و رسایی رگ‌های طولانی گردنم

و آنچه را قفسه سینه‌ام در برگرفته

و پی‌های شاهرگم

و آویخته‌های پرده دلم

و قطعات کناره‌های کبدم

و آنچه را در برگرفته غضروف‌های دنده‌هایم

و جایگاه‌های مفاصلم

و پیوستگی پاهایم

و اطراف انگشتانم

و گوشتم

و خونم

و مویم

و پوستم

و عصبم

و نایم

و استخوانم

و مغزم

و رگ‌هایم

و تمام اعضایم

و آنچه در ایام شیرخوارگی بر آن‌ها بافته شد

و آنچه زمین از سنگینی من برداشته

و خوابم

و بیداری‌ام

و سکونم

و حرکات رکوع و سجودم

با تمام این امور گواهی می‌دهم بر اینکه اگر به حرکت می‌آمدم و طول روزگاران و زمان‌های بس دراز می‌کوشیدم، بر فرض که آن همه زمان را عمر می‌کردم که شکر یکی از نعمت‌هایت را بجا آورم توانایی‌اش را نداشتم.



توجه به معنی کلمات

واژه ی اله:منظور از اله خدا یا بُت نیست.اله یعنی کسی که مرکز توجه ماست و همه کارها را برای محبت او می کنیم درست مانند عاشقی که فکرش فقط در جلب رضایت معشوق است.وقتی می گوییم لا اله الا الله نه اینکه هیچ خدایی جز تو وجود ندارد یعنی این که نقطه آمال و هدف ما غیر از تو کس دیگری نیست.
  • با این تعریف سوالی پیش می آید که آیا «لا اله الا الله» گفتن هر روز ما از روی صدق است؟

الاهی جز تو نیست من از آمرزش‌خواهانم

الاهی جز تو نیست من از یکتاپرستانم

الاهی جز تو نیست من از هراسندگانم

الاهی جز تو نیست، من از بیمناکانم

الاهی جز تو نیست من از امیدوارانم

الاهی جز تو نیست من از مشتاقانم

الاهی جز تو نیست من از «لا اله الّا الله» گویانم

الاهی جز تو نیست من از درخواست‌کنندگانم

الاهی جز تو نیست من از تسبیح کنندگانم

الاهی جز تو نیست منزّهی تو، من از تکبیرگویانم

الاهی جز تو نیست منزّهی تو پروردگار من و پروردگار پدران نخستین من

من که جرات نمی کنم دعای کمیل یا ندبه بخوانم.مثلا در دعای ندبه می گوییم:بنفسی لک الوقاء و الحمی... یا در کمیل می گوییم:من حاضرم در جهنم بمانم ولی دوری از تو را چه کنم.




دعادعای عرفهالهخدا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید