امیرکبیر در نظر شما چه شخصیتی است؟یک منجی؟یک سیاست مدار و حکمران دانا،مدیری متعهد و سرسخت که در بعد اجرا خدمات زیادی به مملکت و رعیتش خصوصا قشر محروم نمود؟آن هم در زمانی که کشور بسیار عقب مانده و چنگال تیز دو ابرقدرت جهانی برای تکه پاره کردن آن تیز بود.گوئی ایران زنی بی دفاع بود که در حلقه ی لات و لوت ها گرفتار آمده!
چند بار شده آرزو کنید ای کاش امیر نظام ثانی ظهور می کرد و کارها در پرتوی درایت و سیاستش به سامان می رسید؟
پس از امیرکبیر تا امروز درصد تحول توده در مقابل خواص بالا رفته و تلاش آنان در کسب قدرت در مقاطعی مانند جنبش مشروطه،سر کار آمدن دولت مصدق و پیروزی انقلاب به ثمر نشسته است ولی هنوز این مملکت برای سامان دادن اوضاع چون امیر کبیری را به خود ندیده.
بیت: ما همه کردیم کار خویش را/ای به قربانت بجنبان ریش را
اما اگر چنین فرد بصیر و کاردانی در نقش یک مصلح ظهور کند به نظر شما از کجا باید آغاز کند؟نظر من را در ذیل بخوانید.
آموزش و پرورش:
شاید این نهاد ضروری ترین ساختار نیازمند تحول اساسی در ایران باشد چرا که کودکان و نوجوانان امروز فردا را می سازند و آموزش و پرورش آنان را.اگر چه تحولات لاک پشتی در سازمان روی داده است ولی احساس می شود مطلوب و پایه ای نباشد چرا که تحول اساسی در نوع نگرش به این سازمان خلاصه می شود.
سیاست:
بی در و پیکرترین ساختار جامعه ی ایرانی که هر کسی را اجازه ی ورود به خود می دهد ولی در نهایت به دست عده ای خاص اداره می شود.
سالهاست از پوست اندازی احزاب در ایران سخن به میان می آید.خصوصا از وقایع سال 88 به بعد.ولی در عمل آش همان آش است و کاسه همان کاسه.سیاست و مدیریت اجرائی در این کشور مقوله ای پیرمرد پسند است که با واژه هائی دهان پر کن مثل آزادی،محرومیت زدائی،زنان،جوانان و ...عوامفریبی می کند.
بدون شرح!