از وقتی یادمه اصغر آقا سوپری یه وانت مزدا داشت .یک ماه پیش که متوجه شدم اون وانت جاش را به یه سواری داده خیلی تعجب کردم.اصغر همیشه از وانتش تعریف می کرد و می گفت ماشین باوفا و خوبیه.حتی اگه بخواد پنچر کنه لطف می کنه و این کار را دم در مغازه انجام میده.
چند هفته پیش نشستم پیشش و به عنوان عرض تبریک گفتم:خُب الحمدلله که به مبارکی ماشین را عوض کردی.حالا چرا دِنا؟گفت:آره دیگه این بیچاره عمرش را کرده و زورش را زده بود.حمید را داریم زنش می دیم،دیگه وانت هم اون چنان به کار نمیاد،اکثر شرکتا خودشون بار را میارن دم در خالی میکنن و میرن....البته همیشه پای یه زن در میونه!این را گفت و خندید.
گفتم:تا ته خط را رفتم.قضیه ی چشم و هم چشمی...البته اگه غُر غُرای اونام نباشه فکر نمی کنم ماها اهل ماشین عوض کردن باشیم اینم با این قیمتهای بالا.گفت:برای من صد و ده دوازده تومن آب خورد.گفتم:چطور؟مگه98 نیست؟گفت:من از بازار نخریدم.ثبت نام کردم.گفتم :مگه میشه ؟من که چند هفته سایت ایران خودرو را امتحان کردم،نشد.ترافیکش خیلی سنگینه. سریعا پیغام تکمیل ظرفیت فروش میده. اصغر پوزخندی زد و به شیوه ی خودش بحث را پیچوند. گفت: بالاخره اونام باید دست به عصا راه برن.توی این دوره ی تحریما نمیتونن زیاد تولید داشته باشن.
من که جواب خودم را نگرفته بودم خواستم بحث را به همون جای اول بکشونم.گفتم:شنیدی مدیر عامل ایران خودرو را دستگیر کردن و مدیر عامل سایپا هم ممنوع الخروجه.قضیه سر همین قیمت هاست.
گفت:هر کی یه خدمتی می کنه چوب لای چرخش میذارن. حتما اینام داشتن یه کارائی می کردن که قیمتا بشکنه،خلعشون کردن.(منظور اصغر از خلع برکناری از مدیریت است).این را که گفت حریص تر شدم که بفهمم چطور تونسته ثبت نام کنه.گفتم :راستش منم می خوام یه ماشین بنویسم چی بنویسم خوبه؟گفت:سایپا که چیزی نداره. یا سمند بنویس یا پارس یا دنا.این دناهام بد در نیومده. اگه این تحریما نبود قول بهت میدم تا چند سال دیگه صنعت ماشین ایران یه تکون اساسی می خورد.یه روز مردم تحریمش می کنن یه روز آمریکا یه روزم برای این که دزدی گرگیای خودشون مشخص نشه جار و جنجال می کنن و به ماشین سازا گیر میدن.
اصغر با این طرز بیانش کلا داشت خلاف جهت جریان جامعه شنا می کرد.البته از اصغر بعید نبود،اخلاقش این طوری بود ؛هر بار که مشکلش در قسمتی حل می شد دیگه به مشکل دیگران در اون موضع توجهی نمی کرد.حتم داشتم جانبداریش از خودرو سازها هم به علت توفیق ثبت نام در سایت و دریافت بدون تاخیر دناش بوده.
بلند شدم که بِرَم.خودش به حرف اومد:حالا اگه خواستی آشنا دارم که ثبت نامت کنه.گفتم:ما که شانس نداریم.همینطور که داشتم از مغازه خارج می شدم دیدم دستش را بالا آورد و سه تا از انگشتاش را نشون داد و گفت:خرجش سه تومنه.سه!
زندگی در جریان است؛هر چهار شنبه ساعت یازده صبح ایران خودرو ثبت نام دارد.قیمت ها خرگوشوار بالا می رود و لاک پشت گونه به پائین می خزد.ماهی یکی دو خبر در مورد برخورد قوه ی قضائیه با مسئولین سابق دو خودرو سازی بزرگ شنیده می شود.من هم از توی پنجره دنای مشکی اصغر را دید می زنم.