همه ما تجربه برخورد با افراد بیادب و گستاخ را در موقعیتهای مختلف داریم. شنیدن فحاشی از آنها قطعاً خوشایند نیست، اما گاهی اوقات همین بیادبیها میتواند درسها و تجربیات ارزشمندی به همراه داشته باشد.
چهار سال پیش با چالشی بزرگ در یکی از اولین سایتهایم روبرو شدم. کاملا بی تجربه بودم و این مشکل میتوانست تمام زحمات و تلاشهای شبانه روزی ام را به باد دهد. هر روز صبح با دلی پر از نگرانی به ابزارهای گوگل خصوصا سرچ کنسول سر میزدم و شاهد سقوط سنگین رتبه و بازدید سایتم بودم.
یادم است روزی آمار سایت به حدی افت کرد که تنها بازدید کننده آن خودم به شمار می آمدم. در آن لحظه ناامیدی تمام وجودم را گرفته بود و مطمئن شدم که دیگر راهی جز تعطیلی سایت و شروعی دوباره وجود ندارد.
اما مدتی بعد، من که در حال تعطیلی زیرساخت های سایت بودم ناگهان متوجه پیامی در پنل مدیریت شدم. با تعجب آن را باز کردم و دیدم یک نفر کامنتی برای یکی از پستهای آموزشی گذاشته است.
فردی بیمار و بیادب، زیر یکی از پستهای من شروع به فحاشی کرده بود. هنوز هم دلیل این کارش را نمیدانم
طبیعتاً انتظار دارید در آن شرایط از این پیام ناراحت و خشمگین شوم، اما نه، چرا که قبل از هر چیز کنجکاو شدم بدانم این فرد چگونه به سایتی که جریمه شده و هیچ بازدیدی ندارد راه پیدا کرده است؟
با عجله به سراغ سرچ کنسول گوگل رفتم و با کمال ناباوری دیدم که روند بازدید سایت به طور آهسته اما پیوسته در حال افزایش است.
خنده دار است اما آن فحشها برایم از هر پیام محبتآمیزی دلگرمکنندتر شد. از تصمیمم برای تعطیلی سایت منصرف شدم و با اشتیاق بیشتری به تلاش برای رشد آن پرداختم :)
+ قرار نیست اتفاقات خوب همیشه از راه سبز به سمتمون سرازیر بشه