مظفری
مظفری
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

سفر به روایت سرفه‌ها

روایت هیروشیما
روایت هیروشیما


بسم‌الله الرحمن الرحیم

نگاهم داشت از روی کتاب‌ها رد می‌شد که نامش، چشمانم را متوقف کرد... واج‌آرایی سین در انتخاب نام، نشان از دقت و نکته‌سنجی نویسنده می‌داد و یک علامت سؤال دلنشین ایجاد کرد. همیشه مستندخوانی دوست داشتم و حالا یک نفر، مثل دوربین، سفر را شرح‌ می‌دهد و هرگز سر دوربین را به سمت خودش برنمی‌گرداند. معمای چیره‌دستی نویسنده، با خواندن حرفی از او که می‌گوید هم‌دوره قیصرامین‌پور در دانشکده ادبیات بوده، حل می‌شود.

شرح سفر کاروان جانبازان شیمیایی، به سالگرد حادثه هیروشیما، دست‌مایه کتاب است. هیروشیما با سردشت، خواهرخوانده است.

خواندن کتاب، مثل عبور یک نسیم خنک دل‌چسب است و واقعیت‌هایش نمی‌گذارد در هپروت عرق شویم. خواندنش در دهه محرم در هیئت خوب بود. در بین سخنرانی و مداحی و ضمن برنامه‌های دیگر که صدا خوب نبود و شنیده نمی‌شد. همراه با هزارافسوس برای بازماندگان ایرانی و ژاپنی.

تعجب‌از اینکه چرا ژاپنی‌ها، آمریکایی‌ها را بدون گرفتن هیچ‌چیز و از دست‌دادن همه‌چیز، بخشیدند. چرا آلمان، هرسال باید بابت تهمت دروغین کوره‌های آدم‌سوزی و یهودی‌سوزی غرامت دهد، اما آمریکا برای قتل‌عام در هیروشیما و ناکازاکی، حتی یک سِنت هم پرداخت نکند؟

نویسنده کتاب از خودش حرفی نمی‌زند که در جنگ چه اتفاقی برایش افتاده، اما به حضورش در جبهه‌ها و شیمیایی‌شدنش، گریزی می‌زند.

عمق فاجعه بمب‌های شیمیایی در ایران، شاید عجیب‌تر باشد. هرچند وسعت فاجعه ایران، در حد و اندازه هیروشیما و ناکازاکی نبود، اما ماندگاری و اثراتش بیشتر است. چه اینکه اکثر قربانیان در ژاپن، در همان لحطه یا سالیان نزدیک، دارفانی را وداع گفتند، اما جانبازان و بازماندگان بمباران‌ شیمیایی، سال‌هاست با هزار رنج و مشقت، گذران عمر می‌کنند. و غایت عملکرد دستگاه‌های دروغ‌پراکنی غرب، سخنرانی رئیس شورای شهر هیروشیماست. در اولین نکته بعد از مقدمه، ایران و کره‌شمالی را تهدیدی برای صلح جهانی می‌داند. چطور ایران می‌تواند تهدیدی برای صلح جهانی باشد، وقتی خود قربانی جنگ است. وقتی هنوز که هنوز است دردهایش التیام نیافته‌است. زنان وبچه‌هایش درگیر هزار بیماری ناشناخته هستند. ایران تهدید صلح جهانی است و آلمان که خودش بمب شیمیایی ساخته و به حزب بعث داده که روی سر ایرانی‌ها بریزد، می‌شود مدافع صلح جهانی؟

یا ایالات متحده آمریکا که تنها بمب اتمی را در جهان بکار برده، ضامن صلح جهانی است؟ چقدر غرب کار کرده و ما نتوانسته‌ایم دستاوردها را معرفی کنیم. چقدر سیاه‌نمایی شده و دفاع نکردیم.

وقتی آبان 93، کتاب را تمام کردم، هنوز جناب حمیدحسام، یکی از نویسنده‌های شاخص ادبیات پایداری نبود.


کتاب با معرفی سرزمین خورشید تابان آغاز می‌گردد و همین ورودی، نشان‌دهنده قوت قلم نویسنده است: «در خاور دور، عجایب سرزمینی است به نام «خورشید تابان» که آفتاب هر بامداد از آنجا قد می‌کشد و بالا می‌آید ونظاره می‌کند افق بی‌کران را، و سلام می‌دهد از چین و ماچین تا ایران و روم و حبش و آن سوتر تا «ینگه دنیا» را. و این طُرفه سرزمین را «هزار جزیره» هم می‌نامند. جزایری ناآرام در دل اقیانوس آرام. ناآرام از آن روی که این اقیانوس ـ آرام و مستمرـ هر هفته و هر ماه، زیر چشم بادامی‌ها را قلقلک می‌دهد. قلقلک‌های 3 تا 8 ریشتری با معدل 1500 قلقلک یا همان زلزله در طول یک سال...»
فکر می‌کنم به میانگین 1500 زمین لرزه در سال... کاش ما هم خانه‌هایمان مقاوم بود...

https://taaghche.com/book/79734/%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%D9%81%D9%87-%D9%87%D8%A7
ایالات متحدهصلح جهانیژاپنسفر به ژاپنچالش کتابخوانی طاقچه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید