مظفری
مظفری
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

کاش تاریخ اینگونه روایت می‌شد.


بسم‌الله الرحمن الرحیم

مست جنگ نبود، تقصیر آن غرور لعنتی بود که عهد را زیر پا گذاشت و همه بازرگانان را گردن زد. خوارزمشاهیان، آنقدر خودشان را بالا می‌دیدند که گمان نمی‌کردند یک قوم بی‌فرهنگ بتوانند تخت سلطنت را از زیر پایشان بکشد. هر چند آخرینشان جلال‌الدین خوارزمشاهیان باشد که فرمانده قدری در میدان بود و پسر چنگیرخان مغول را کشت، اما نتوانست سدی بشود تا این سیر کل ایران را فرا نگیرد.

یورش سرد، روایت مسعود آذرباد است از حمله مغول که این‌بار خیال را در واقعیت درآمیخته و هنرمندانه بخشی از تاریخ تلخ و خونین را با معجزه کلمات درآمیخته تا بتواند تلخی آن را تاب آورد.

هر چند سلاطین مثل چنگیز و جلال‌الدین نشان دادند که ادبشان را با می سر می‌کشیدند و کلمات بی‌پروا از دهانشان خارج می‌شده، اما مسعود آذرباد حرمت قلم نگه‌داشته و هر چه از دهان سلاطین خارج می‌شده را بر کاغذ مکتوب نکرده است.

این کتاب، اولین جلد از سری کتاب‌های مست جنگ است که تاریخ حمله مغول را به تصویر کشیده است. باشد پندی شود برای دولتمردان و تاریخی برای ملت تا بدانند این کشور از چه گردنه‌هایی عبورکرده تا وطن امن ما باشد

*

روان، سلیس، راحت پر از جزییات و فضاسازی درباره دوران کم‌نور از کشورمان.


منتظر چاپ مجلدات بعدی هستم.

https://taaghche.com/book/113555/%D9%85%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D8%9B-%DB%8C%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D8%B3%D8%B1%D8%AF


تاریخمغولمسعود آذربادچالش کتابخوانی طاقچهتاریخ دگرگون
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید