ویرگول
ورودثبت نام
هاجُ‌واج
هاجُ‌واجمینویسم تا از فروپاشیدن ذهنم جلوگیری کنم...
هاجُ‌واج
هاجُ‌واج
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

هاج و واج

در اعماق وجود افکارم،خبری از رنگ نیست. تمام من درحال سوختن در سردترین نقطه های ذهنم است.

انگار هستم و نیستم،انگار همه میدانند که من کیستم و انگار این من من نیستم.

همه چیز رفته رفته تیره تر شد و من هاج و واج تر...

بی حس تر ...

بی روح تر...

در مغزم اطلاعات زیادی است که نا منظمند و هاج و واج.

در مغزم افراد زیادی وجود دارند که رهبریشان دیگر دست من نیست و درحال کودتا هستند.

از کوهستان افکارم صخره ها ریزش می کنند و در گرد و غبار و مه ،منی درحال جست و جوی خویش است که گویا دیگر وجود ندارد...

و این برای من، اغازی است به سوی من ...


۰
۰
هاجُ‌واج
هاجُ‌واج
مینویسم تا از فروپاشیدن ذهنم جلوگیری کنم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید